عفو بین الملل: غزه در آستانه قحطی جمعی قرار دارد بازداشت زن اسرائیلی به اتهام تلاش برای ترور نتانیاهو سفر هیات بلندپایه سعودی به سوریه آغاز رزمایش‌های دریایی روسیه در اقیانوس‌های آرام و منجمد شمالی انفجار معدن زغال سنگ در شمال افغانستان ۶ کشته و ۱۲ زخمی برجای گذاشت چراغ سبز آمریکا برای الحاق غزه به اسرائیل/استارت ریورای خاورمیانه زده شد حماس: از اصول خود به ویژه در خصوص نقشه‌ها عقب نشینی نمی‌کنیم حمله گردان‌های القسام به مقر فرماندهی اسرائیل در نشست سه جانبه ایران، چین و روسیه درباره قطعنامه ۲۲۳۱ چه گذشت؟ آکسیوس: مذاکرات بین سوریه و اسرائیل با میانجی‌گری آمریکا برگزار می‌شود پزشکیان: صحبت از پایان برنامه هسته‌ای ایران یک توهم است / برای هرگونه اقدام نظامی اسرائیل آماده‌ایم رایزنی غریب‌آبادی با اعضای غیردائم شورای امنیت در نیویورک فراخوان اردوغان در مورد غزه: بیایید به این وحشیگری بگوییم «دیگر بس است» شروط کُرد‌ها برای کمک به دولت الشرع در برقراری ثبات عراقچی: آسیب به تاسیسات هسته‌ای ما جدی بوده است/ مذاکره مستقیم با آمریکا نداریم/ هرگز از توان موشکی خود دست نمی‌کشیم

ناتو در بحران مشروعیت/ از دفاع جمعی تا ابزار سلطه‌گری

 جنگ اوکراین که در ابتدا به‌عنوان واکنش روسیه به گسترش ناتو به شرق تعبیر شد، اکنون به صحنه‌ای برای تقابل گسترده‌تر تمدنی، ژئوپلیتیکی و تکنولوژیکی میان روسیه و غرب تبدیل شده است.
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۰ - ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 23
کد خبر: ۲۸۴۴۲۰

به گزارش راهبرد معاصر، جنگ اوکراین که در ابتدا به‌عنوان واکنش روسیه به گسترش ناتو به شرق تعبیر شد، اکنون به صحنه‌ای برای تقابل گسترده‌تر تمدنی، ژئوپلیتیکی و تکنولوژیکی میان روسیه و غرب تبدیل شده است.

در این میدان نبرد، سامانه‌های دفاعی روسی و جنگ ترکیبی جایگزین تانک‌ها و جبهه‌های کلاسیک شده‌اند، اما در لایه‌های زیرین این جنگ، بحران مشروعیتی جدی در ساختار ناتو در حال شکل‌گیری است؛ بحرانی که هم ریشه در تضاد منافع اعضای ائتلاف دارد و هم از ناتوانی ناتو در تحقق تعهدات جمعی خود نشأت می‌گیرد.

توسعه به شرق و نقض تعهدات: بازگشت به نقطه آغاز بحران

یکی از پایه‌های مشروعیت ناتو به‌عنوان یک ائتلاف نظامی دفاعی، تعهد به عدم گسترش به مرزهای روسیه پس از فروپاشی شوروی بوده است. اما برخلاف این وعده‌ها، ناتو طی سه دهه گذشته موج‌های متعددی از گسترش به شرق را تجربه کرده و کشورهای بالتیک، لهستان، رومانی و اخیراً سوئد و فنلاند را به عضویت درآورده است.

این توسعه، به‌ویژه پس از اجلاس بخارست در سال 2008 که بر امکان عضویت اوکراین و گرجستان تأکید کرد، به‌وضوح نقض توافقات شفاهی و عملی میان غرب و روسیه بوده است.

از این منظر، ناتو با نادیده‌گرفتن حساسیت‌های امنیتی روسیه، زمینه‌ساز بروز تنش و در نهایت جنگ در اوکراین شد و به‌عنوان عاملی در برهم‌زدن ثبات امنیتی اروپا شناخته می‌شود؛ موضوعی که مشروعیت دفاعی‌بودن ناتو را زیر سؤال برده است.

در تاریخ 21 ژوئیه 2025، روسیه حملات گسترده‌ای به اوکراین انجام داد که شامل 426 پهپاد و 24 موشک بود.  این حملات منجر به کشته شدن حداقل دو نفر و زخمی شدن 15 نفر در کی‌یف شد و آسیب‌های فراوانی به زیرساخت‌های غیرنظامی وارد کرد. 

در همین روز، اوکراین نیز با استفاده از پهپادها، فرودگاه‌های مسکو را هدف قرار داد که به گفته وزارت دفاع روسیه، 117 پهپاد اوکراینی سرنگون شدند. این تحولات نشان‌دهنده‌ شدت یافتن درگیری‌ها و افزایش آسیب‌های غیرنظامی است که می‌تواند مشروعیت ناتو را در حمایت از اوکراین زیر سؤال ببرد. 

سیاست‌های ناتو در تأمین تسلیحات پیشرفته برای اوکراین، بدون دستیابی به راه‌حل‌های دیپلماتیک مؤثر، ممکن است به افزایش تلفات غیرنظامیان و تشدید بحران منجر شود.

تسلیح اوکراین؛ تهدید امنیتی برای خود اروپا

ناتو در واکنش به عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین، میلیاردها دلار سلاح و تجهیزات نظامی پیشرفته به کی یف ارسال کرده و به این کشور اجازه داده از موشک‌های دوربرد علیه اهداف داخل خاک روسیه استفاده کند.

این اقدام نه‌تنها برخلاف ادعای دفاعی‌بودن ناتو، بلکه در تضاد با اصل بی‌طرفی در منازعات مسلحانه است.

کشورهای اروپای غربی که تصور می‌کردند بحران اوکراین در مرزهای شرقی متوقف می‌ماند، اکنون با تبعات مستقیم آن مواجهند. بحران انرژی، افزایش تورم، تضعیف زنجیره‌های تأمین و مهم‌تر از همه، تهدید مستقیم امنیتی از سوی روسیه.

اظهارات مقامات روسیه درباره هدف قراردادن مراکز تصمیم‌گیری در اروپا در پاسخ به حملات موشکی اوکراین، نشان می‌دهد که مرزهای امنیتی اروپا متزلزل شده‌اند و ناتو از مسیر مأموریت‌های دفاعی به مسیر بی‌ثبات‌سازی عبور کرده است.

در تاریخ 14 ژوئیه 2025، رئیس‌جمهور ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده تسلیحات پیشرفته‌ای مانند موشک‌های پاتریوت را از طریق ناتو به اوکراین ارسال خواهد کرد. 

این اقدام نشان‌دهنده‌ تغییر در سیاست‌های ایالات متحده و افزایش حمایت نظامی از اوکراین است. با این حال، این افزایش کمک‌های تسلیحاتی می‌تواند به تشدید تنش‌ها با روسیه و افزایش خطر درگیری‌های مستقیم بین ناتو و روسیه منجر شود.

این تحولات، علاوه بر افزایش هزینه‌های نظامی ناتو، می‌تواند مشروعیت این ائتلاف را در نظر افکار عمومی کشورهای عضو و جهانیان زیر سؤال ببرد. 

حمایت‌های نظامی گسترده بدون دستیابی به راه‌حل‌های دیپلماتیک، ممکن است به افزایش تلفات انسانی و تشدید بحران منجر شود و مشروعیت ناتو را در حمایت از صلح و امنیت بین‌المللی تضعیف کند.

شکاف درون‌ائتلافی: اتحاد فروپاشیده یا ائتلاف متزلزل

یکی دیگر از شاخص‌های بحران مشروعیت ناتو، اختلافات آشکار و روز افزون میان اعضای این ائتلاف است. از آغاز جنگ اوکراین، شکاف‌هایی میان کشورهای اروپایی و آمریکا درباره میزان و نوع کمک نظامی، هدف نهایی جنگ و همچنین نحوه مواجهه با روسیه پدیدار شده است.

فرانسه و آلمان در مقاطع مختلف بر لزوم مذاکره با روسیه تأکید کرده‌اند، در حالی‌که کشورهای بالتیک و انگلیس رویکردی تند و ضد روسی در پیش گرفته‌اند. این اختلافات در نشست‌های سران ناتو، به‌ویژه اجلاس ویلنیوس و واشنگتن، کاملاً آشکار شد و بر همگان مسجل کرد که ناتو از انسجام راهبردی برخوردار نیست.

اصل معروف «همه برای یکی، یکی برای همه» دیگر نه در میدان عمل و نه در عرصه تصمیم‌سازی، کارکرد سابق را ندارد. حتی در موضوع عضویت اوکراین در ناتو نیز اجماعی وجود ندارد و کشورهایی چون آلمان و مجارستان مخالفت‌های جدی ابراز داشته‌اند.

در نشست سران ناتو در لاهه در تاریخ 25 ژوئن 2025، کشورهای عضو به توافق رسیدند که هزینه‌های دفاعی خود را به 5 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند. این تصمیم نشان‌دهنده‌ فشارهای داخلی برای افزایش هزینه‌های نظامی است. 

با این حال، برخی کشورهای عضو مانند اسپانیا و ایتالیا با این افزایش هزینه‌ها مخالف هستند و این اختلافات می‌تواند به تضعیف انسجام ناتو منجر شود. این اختلافات داخلی، علاوه بر افزایش فشارهای مالی، می‌تواند مشروعیت ناتو را در نظر افکار عمومی کشورهای عضو و جهانیان زیر سؤال ببرد. عدم توافق در مسائل کلیدی مانند هزینه‌های دفاعی و استراتژی‌های نظامی، ممکن است به تضعیف اعتماد به ناتو و کاهش اثربخشی آن در مواجهه با بحران‌ها منجر شود.

نقش ترکیه: چالش‌گر درونی یا ناتوی مستقل

ترکیه به‌عنوان یکی از اعضای کلیدی و نظامی ناتو، از ابتدای جنگ اوکراین مسیری متفاوت از سایر اعضا پیموده است. در حالی‌که اکثر کشورهای عضو ناتو تحریم‌های گسترده ای علیه روسیه اعمال کرده‌اند، ترکیه نه‌تنها از این تحریم‌ها پیروی نکرد، بلکه با حفظ روابط تجاری و امنیتی با مسکو، نقش میانجی را نیز ایفا کرده است.

در توافق صادرات غلات از بنادر اوکراین، این ترکیه بود که نقش محوری ایفا کرد؛ امری که با نارضایتی برخی اعضای غربی ناتو همراه شد. همچنین، فروش پهپادهای بیرقدار به اوکراین در کنار عدم قطع روابط با کرملین، نشانگر رویکرد دوگانه آنکارا بود.

ترکیه به‌وضوح در مسیر منافع ملی خود حرکت کرده و بار دیگر این سؤال را مطرح کرد که آیا ناتو یک ائتلاف یکپارچه است یا مجموعه‌ای از منافع واگرا؟ چنین رویکردی، همراه با عضویت ترکیه در سازمان همکاری شانگهای به‌عنوان شریک گفت‌وگو، مشروعیت ناتو را به‌عنوان یک جبهه واحد علیه روسیه با چالش جدی مواجه کرده است.

بحران هویتی ناتو؛ از دفاع از آزادی تا ابزار سلطه ایالات متحده

با گذشت زمان، ناتو از یک پیمان دفاعی برای مقابله با تهدیدات شوروی سابق، به ابزاری برای پیگیری اهداف ژئوپلیتیکی آمریکا تبدیل شده است. عملیات‌های نظامی ناتو در افغانستان، لیبی، یوگسلاوی و اکنون در حمایت از اوکراین، چهره‌ای مداخله‌گر و تهاجمی از این سازمان ترسیم کرده است.

این تغییر کارکرد، نه‌تنها در کشورهای هدف، بلکه در خود اروپا نیز موجب افزایش تردیدها نسبت به ماهیت ناتو شده است. شکاف‌های اقتصادی میان اروپا و آمریکا، به‌ویژه پس از بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین و انفجار خط لوله نورد استریم، پرسش‌هایی بنیادین در افکار عمومی اروپا ایجاد کرده است.

آیا ناتو از منافع اروپا دفاع می‌کند یا اروپا را قربانی منافع ژئوپلیتیکی آمریکا کرده است؟ در این فضا، ایده ایجاد ساختار دفاعی مستقل اروپایی بار دیگر تقویت شده و حتی سیاستمدارانی در فرانسه، آلمان و مجارستان بر بازنگری در نقش ناتو تأکید کرده‌اند.

افزایش فشارهای اقتصادی و تهدید به تحریم‌های ثانویه

دولت ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ، در تاریخ 14 ژوئیه 2025، اعلام کرد که در صورت عدم دستیابی به آتش‌بس ظرف 50 روز، تحریم‌های ثانویه‌ای علیه کشورهایی که با روسیه تجارت می‌کنند، اعمال خواهد شد. 

این تهدید شامل وضع تعرفه‌های 100 درصدی بر واردات از کشورهایی است که نفت روسیه را خریداری می‌کنند. این سیاست می‌تواند روابط جاری ایالات متحده با کشورهای مهمی مانند چین و هند را تحت تأثیر قرار دهد و به افزایش قیمت‌های جهانی نفت منجر شود.

این رویکرد اقتصادی، علاوه بر فشار بر روسیه، می‌تواند به تضعیف مشروعیت ناتو در میان کشورهای عضو منجر شود. اعمال تحریم‌های یک‌جانبه و فشار به کشورهای ثالث برای کاهش خرید نفت از روسیه، ممکن است به افزایش نارضایتی در میان اعضای ناتو و کشورهای شریک منجر شود و انسجام ائتلاف را تهدید کند.

آینده ناتو؛ ائتلافی در مسیر افول

تحولات دو هفته اخیر نشان می‌دهد که ناتو در شرایط بسیار پیچیده و پرچالشی قرار دارد که می‌تواند مسیر این ائتلاف را به‌طور بنیادین دستخوش تغییر کند. حملات روسیه که ابعاد جدیدی به خود گرفته و آسیب‌های غیرنظامی گسترده به‌جا گذاشته، در کنار واکنش‌های سختگیرانه آمریکا در قالب تهدید به تحریم‌های ثانویه علیه شرکای تجاری روسیه، ناتو را در وضعیت دشواری از نظر سیاسی، اقتصادی و امنیتی قرار داده است.

از سوی دیگر، اختلاف‌نظرهای شدید میان اعضای ناتو درباره میزان تعهدات مالی و نظامی، نوع کمک‌ها به اوکراین و نحوه مواجهه با روسیه، همچنان ادامه دارد و انسجام و وحدت ائتلاف را تهدید می‌کند.

کشورهای جنوبی اروپا مانند اسپانیا و ایتالیا نسبت به افزایش بودجه نظامی مقاومت نشان داده‌اند که می‌تواند به کاهش اقتدار جمعی ناتو منجر شود. با این حال، آمریکا همچنان تلاش می‌کند با افزایش کمک‌های نظامی، به‌خصوص ارسال سامانه‌های پیشرفته موشکی، ناتو را به یک ائتلاف نظامی فعال و توانا تبدیل کند، اما این امر در عین حال خطر تشدید درگیری مستقیم با روسیه را افزایش می‌دهد. در مقابل، فشارهای اقتصادی بر متحدان و خطر تحریم‌های ثانویه، می‌تواند موجب نارضایتی و کاهش حمایت عمومی از ائتلاف شود.

در نهایت، این وضعیت می‌تواند دو مسیر متفاوت را پیش روی ناتو قرار دهد:

1. بازنگری استراتژیک و تلاش برای بازگرداندن انسجام: ناتو می‌تواند با تمرکز بر راه‌حل‌های دیپلماتیک، کاهش تنش‌ها و ایجاد توافقات داخلی، مشروعیت و اثربخشی خود را حفظ کند. این امر مستلزم مصالحه و انعطاف‌پذیری اعضا و تمرکز بر امنیت مشترک اروپا است.

2. تضعیف و فروپاشی تدریجی ائتلاف: اگر اختلافات داخلی و فشارهای خارجی تشدید شود، ناتو ممکن است به سمت تضعیف شدید مشروعیت و کاهش نقش جهانی حرکت کند که می‌تواند به ظهور ساختارهای جدید امنیتی مستقل در اروپا و مناطق دیگر منجر شود. با توجه به روند کنونی و تحولات دو هفته اخیر، آینده ناتو نامطمئن و مملو از چالش است؛ ائتلافی که تا چند سال پیش ستون امنیتی اروپا و غرب بود، اکنون در معرض جدی‌ترین آزمون تاریخ خود قرار گرفته است.

 به طور کلی؛ جنگ اوکراین تنها یک درگیری نظامی نیست، بلکه نماینده جنگ‌های آینده در قرن بیست‌ویکم است. نبردی ترکیبی از تکنولوژی، ژئوپلیتیک، افکار عمومی و اراده تمدنی.

در این میدان، روسیه تلاش دارد نظم جهانی چندقطبی را بازتعریف کند، در حالی‌که غرب به‌ویژه ناتو، نه‌تنها در تحقق اهداف خود ناکام مانده، بلکه با بحران‌های درونی و مشروعیتی گسترده مواجه شده است.

اگرچه ناتو هنوز قدرت نظامی و رسانه‌ای بزرگی در اختیار دارد، اما فرسایش درونی، تضاد منافع و تزلزل هویتی آن، چشم‌اندازی مبهم برای آینده این ائتلاف رقم زده است.

در این میان، اوکراین تبدیل به میدان آزمون آینده‌نگری روسیه و افول تدریجی سلطه‌گری غرب شده است؛ میدانی که نه‌تنها سرنوشت اروپا، بلکه نظم نوین جهانی را نیز رقم خواهد زد.

تحولات اخیر در جنگ اوکراین و واکنش‌های ناتو و ایالات متحده نشان‌دهنده‌ تشدید بحران مشروعیت ناتو است. افزایش حملات نظامی، تهدید به تحریم‌های اقتصادی، افزایش کمک‌های تسلیحاتی و اختلافات داخلی میان اعضای ناتو، همگی عواملی هستند که می‌توانند به تضعیف مشروعیت این ائتلاف در سطح بین‌المللی منجر شوند.

در این شرایط، ناتو نیازمند بازنگری در استراتژی‌های خود و تلاش برای دستیابی به راه‌حل‌های دیپلماتیک مؤثر است تا بتواند مشروعیت خود را حفظ کرده و در راستای صلح و امنیت بین‌المللی عمل کند./تسنیم

ارسال نظر
آخرین اخبار