به گزارش راهبرد معاصر؛ مسئله اثبات و فساد نهادینه شده است. موضوع نسبتا ساده است: دونالد ترامپ از دقتر خود به عنوان رئیس جمهور سوء استفاده کرده تا از یک کشور خارجی برای یک رقابت سیاسی داخلی باج گیری کند. اکنون دیگر شکی باقی نمانده که این موضوع اتفاق افتاده است.
از این گذشته، توطئه افرادی که در اجرای این برنامه دست داشته اند در کنار موضوع دست داشتن اوکراین نه روسیه در انتخابات منجر به شکست هیلاری کلینتون بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. اکنون دیگر روشن شده که ترامپ مرتکب جرمی شده که شایسته است به خاطر آن استیضاح شود. برخی افراد اطراف او هم شاید به چنین جرم های قابل پیگیری دست زده باشند. تنها سوالی که باقی می ماند این است که آیا برخی از جمهوری خواهان پر افتخار به دموکرات ها می پیوندند که پرونده استیضاح به مجلس نمایندگان برود؟
تا این لحظه بنظر می رسد تعداد کمی یا شاید هم هیچکس از آن ها اینچنین نمی کند. این یک موضوع غم انگیز برای کشور ما و حزب جمهوری خواه است.
من از ابتدای مطرح شدن استیضاح بر اهمیت آن، فارغ از این که جمهوری خواهان از آن حمایت کنند یا نه، فارغ از این که اصلا شانسی برای اقناع سنا به پیگیری آن یا کنار گذاشتنش باشد یا نه، تاکید داشتم. استیضاح مهم است چون سیستم دموکراسی ما آزمون خود را پس داده. قانون اساسی هم همینطور. اگر به سوی استیضاح گامی برداشته نشود، سوء استفاده از قدرت را تسهیل می کند.
اما باید متوجه اهمیت راه و روش پارتیزان ها در این میدان باشیم. باید متوجه دروغ پراکنی رسانه های محافظه کار باشیم. باید چشم خود را به شمار مردمی که فریب خورده اند بدوزیم. ترامپ در این حوزه ها موفق شده (البته اگر بتوانیم این واژه را به این شکل به کار بریم). او موفق شده حقیقت را محو کند و واقعیت ها را در میان حامیانش وارونه جلوه دهد. موفق شده محافظه کاران را فرماندهی کند و چنان پیش رود که شاید نتوان آن را به رسمیت شناخت.
و حالا تمامی حامیان ترامپ و مدافعان او یک حلقه محافظتی گرد وی شکل می دهند. کیش ترامپیسم از نظر آن ها نباید فرو بپاشد. آن ها خود را وقف نسخه ترامپی حقیقت و واقعیت کرده اند. او ید طولایی در سخن های رنگ و لعاب دار و تغییر جهت مسائل به نفع خود دارد. کسانی که وسواس گونه از ترامپ متنفرند، این واقعیت را به صورت ناعادلانه ای در نظر نمی گیرند و این موفقیت ترامپ را برسمیت نمی شناسند. در این میدان، این ترامپ است که مورد قلدر قرار گرفته است.
هیچ کدام از مسائلی که در مورد او مطرح است، میان حامیانش باور نمی شود حال هر کس می خواهد آن را بگوید و هر چقدر شواهد و مدارک در مورد آن وجود داشته باشد. برعکس همواره اظهارات علیه او نتیجه عکس داده است.
مثلا نتایج نظرسنجی که ماه پیش از سوی دانشگاه مونموث منتشر شد، نشان داد 67% کسانی که خود را جمهوری خواه یا حامی این حزب می دانستند، باور داشتند اظهارات در رابطه با فشار ترامپ بر رئیس جمهور اوکراین برای اطلاعات پیرامون فعالیت های پسر بایدن، بی اساس است. تنها 16% این قضیه را باور کرده بودند. حال آن که ترامپ این ماجرا را تا حدودی تائید کرده بود و بخشی از متن مکالمه را به اشتراک گذاشته بود.
این هم غافلگیر کننده و هم ترسناک است. وقتی این تعداد از مردم چنین حقایق پایه ای را انکار کنند، چه امیدی به نجات دموکراسی باقی می ماند؟ چطور ممکن است کسی وارد مناظره با کسی شود که در جهانی از دروغ گم شده؟ و البته این درست همانی است که ترامپ می خواهد. او تمام زندگی اش را در انحراف حقایق گذرانده. او با همین حربه خود ثروت اندوزی کرده. تا اینجا هیچ پیامد واقعی برای کشور در نتیجه آن دروغ ها پیش نیامده. اما حالا او تاکتیک "بلند دروغ بگو" را به کاخ سفید آورده است. او درک کرده که بخشی از امریکایی ها تشنه نمایش بازی کردن هستند و می خواهند هر چه بازیگر نمایش می گوید را باور کنند.
ترامپ چیزی را درک کرده که شمار کمی از مردم حاضرند به آن اذعان کنند: سیاست اول یک تئاتر است. سیاست اول روی ظاهر و نقش بازی کردن استوار است. مردم داستان می خواهند، یک نگاه جدید، یک قهرمان داستان. سیاست عاشق یک ستاره است.
پائول بگالا، استراتژیست دموکرات می گوید: «واشنگتن برای مردان زشت، یک هالیوود شده». این گفته او هنوز صادق است. حکومت امریکا یک ورژن دیگر هالیوود است که در آن مناصب مهم خرید و فروش می شوند، در آن بازیگران بزرگ به مردم می آموزند که به مسائل زودگذر فکر کنند.
عادلانه است که بگوییم نمایش در واشنگتن، کنترل بودجه و زرادخانه های ملی و زندگی واقعی مردم را تحت کنترل خود دارد. اما ترامپ می داند که استیضاح به سادگی می تواند بخشی از نمایش باشد و اگر بتواند از آن یک نمایش بهتر و بزرگتر بسازد، می تواند جان به در برد. ترامپ نگران حقیقت، پروتوکل، سنت یا حفظ قانون اساسی نیست. ترامپ تنها به ترامپ اهمیت می دهد. ترامپ به برند ترامپ و نمایش ترامپ اهمیت می دهد. ترامپ این کشور را به لبه پرتگاه می برد تا مواجهه ما با نابودی را بهترین نمایش خود کند.