به گزارش راهبرد معاصر؛ در هفته گذشته فاز اول توافق تجاری چین و آمریکا به امضای طرفین رسید، اما این توافقنامه به نظر میرسد با چالشهای زیادی روبرو است، چاد باو از مشاوران دولت اوباما در این زمینه انتقاداتی را مطرح میکند، یکی از انتقادات او این است که آمریکا توان صادراتی این برآورده کردن این توافق را نخواهد داشت، او میگوید این توافق نه برای گسترش تجارت که برای مدیریت تجارت جهانی صورت میگیرد. این دقیقا نکته بسیار خطرناکی است که او درباره این توافق میگوید، در واقع این توافق تجارت جهانی را به سمت و سوی افزایش تنشها و کوچکتر شدن اقتصاد جهانی سوق میدهد.
عنصر مرکزی مرحله اول توافقنامه تجاری ترامپ با چین که در 15 ژانویه امضا شده است پیش بینی تعهدی است که پکن برای واردات کالاها و خدمات آمریکایی به میزان 200 میلیارد دلار افزون برمیزان فعلی طی دو سال آینده است. ترامپ مطمئناً در مبارزات انتخاباتی مجدد خود، این مسئله را بارها و بارها استناد خواهد کرد. البته بسیاری از کارشناسان توجه داشتند که وعده های داده شده چین کوتاه مدت است. در حقیقت با نگاهی گذرا به داده ها جلوتر بدان اشاره خواهیم کرد نشان می دهد که اعداد حتی غیر واقعی تر از آنچه که ابتدا تصور می شد هستند. این از این جهت مهم است که با اهداف صادراتی غیرواقعی، این معامله ممکن است از ابتدا محکوم به شکست باشد و دیگر جنبه های مفید تعهدات چینی در این توافق به خطر افتد. بدتر از آن، خصومت ها ممکن است از نو تجدید شده و منجر به تغییر مجدد تنش های تجاری در حال حاضر در انتظار است.
خوشبختانه برای کاخ سفید ، این توافق به شکلی تدوین شده است که شواهد عدم وجود آن در ایفای تعهدات توسط چینیها تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری در نوامبر سال 2020 مشخص نخواهد شد. اما هرکسی که به ایجاد رابطه پایدار و تولیدی بین دواقتصاد بزرگ جهانی اهمیت می دهد باید نگران باشد.
معامله فاز یک جنبه های جالبی دارد. به عنوان مثال در مراسم امضای تفاهم، نماینده تجاری ترامپ USTR، رابرت لایتهیزر با احترام به همه یادآوری کرد که ایالات متحده و چین «دو سیستم اقتصادی بسیار متفاوت» دارند و «قوانین و شیوه های تجاری جدید» باید برای هر دو طرف مفید فایده باشد.
اما بسیاری از این قوانین و شیوه های جدید یک گام به عقب برای سیستم تجارت جهانی است. قابل توجه است که فصل 6 این توافق نامه در مورد گسترش تجارت فقط به مشکل یک طرفه صادرات ناکافی ایالات متحده به چین پرداخته است. و این مشکل تنها بدون ذکر «تعرفه ها» انجام می شود. این از این جهت شگفت آور بود که جنگ تجاری ترامپ منجر به اعمال تعرفه های تلافی جویانه علیه پکن شد که از زمان امضای این قرارداد 56.7 درصد از صادرات ایالات متحده به چین را تحت پوشش قرار می داد.
تعهد خرید 200 میلیارد دلاری منعکس کننده یک رویکرد جایگزین تجارت مدیریت شده برای گسترش صادرات ایالات متحده است. این توافق به جای مقابله با تعرفه های خاص چینی یا موانع غیر انعطاف پذیر، بیشتر بر نتایج توافق تأکید کرده. چین باید اهداف صادراتی ویژه ایالات متحده را برآورده کند یا با عواقب آن روبرو شود.
مشکل اساسی با تجارت مدیریت شده این است که نه تنها تجارت بین المللی را گسترش نمیدهد که آن را منحرف میکند. به عنوان مثال ، چین می تواند با قطع کردن واردات دانه های روغنی از برزیل ، سویا آمریکایی بیشتری خریداری کند. در همین زمان، پکن ممکن است واردات قابل توجهی از ده ها میلیارد دلار صادرات آمریکایی که مشمول توافق حقوقی نیستند را به میزان دلخواه خود از جاهای دیگر خریداری کند. در پایان ، سوء مدیریت تجارت می تواند به صورت ناخواسته به شرکتهای آمریکایی و همچنین کشورهای ثالث آسیب برساند.
به نظر پیچیده باشد، آنچه در ذیل بدان اشاره خواهیم کرد، تجزیه و تحلیل دقیق تر از توافق واقعی و اکتشاف برخی از عواقب ناخواسته مدیریت تجارت است.
فصل 6 این توافق نامه شامل تعهدات قانونی برای چین برای خریدهای اضافی از صادرات ایالات متحده در سالهای 2020 و 2021 است که بالغ بر 200 میلیارد دلار خواهد بود ، که طی دو سال تقسیم می شود. [1] چین تنها واردات کالاها و خدمات خاص ایالات متحده را در سال 2020 به میزان 76.7 میلیارد دلار در سال 2020 و 123.3 میلیارد دلار در سال 2021 نسبت به زمان شروع جنگ تجاری یعنی در سال 2017 افزایش می دهد (شکل 1).
فاز اول توافق همه محصولات صادراتی آمریکا به چین را شامل نمیشود، به همین خاطر اهدافی کاملا مبهم دارد
فصل ششم همه صادرات کالا و خدمات ایالات متحده به چین را شامل نمی شود.بخش های تحت پوشش تنها از 134.2 میلیارد دلار از کل 185.8 میلیارد دلار کل صادرات ایالات متحده به چین در سال 2017 را پوشش میدهد، این به این معنی است که 51.6 میلیارد دلار از محصولات صادراتی ایالات متحده به چین تحت پوشش این توافق برای گسترش تجارت نیست. اطلاعات بیشتر در مورد پیامدهای ناخواسته این حذف در زیر آمده است
اهداف بزرگ آمریکا در این توافق کاملا نسیه هستند
تعهد چین این است که خریدهای ایالات متحده را به ارزش 134.2 میلیارد دلار در سال 2017 به میزان 210.9 میلیارد دلار تا سال 2020 و 257.5 میلیارد دلار در سال 2021 افزایش دهد.
در صورت تحقق ، این توافق منجر به افزایش 92 درصدی - نزدیک به دو برابر شدن صادرات ایالات متحده به چین در محصولات تحت پوشش بین سالهای 2017 تا 2021 خواهد شد. این نتیجه به رشد صادرات ایالات متحده به میزان 18 درصد به صورت سالانه طی سالهای 2017-21 منجر می شود. از این دید، رشد صادرات ایالات متحده به چین فقط 21 درصد در سال هنگامی که اقتصاد چین در بیش از 10 درصد سالانه بیش از 2000-2007 رونق می گرفت. با توجه به دلایل غیر مرتبط با جنگ تجاری ، اقتصاد چین در حال حاضر بسیار کندتر رشد می کند، حفظ 18 درصد رشد صادرات سالانه در طی یک دوره چهار ساله یک چالش است.
دومین پیامد اما عواقب جنگ تجاری ترامپ است. نقطه شروع واقعی برای شررع مجدد صادرات ایالات متحده ، ژانویه سال 2020 است. شرکت های آمریکایی و کشاورزانی که وظیفه دارند اهداف جدید را برآورده کنند ، از دو سال تعرفه آسیب دیده اند. صادرات ایالات متحده به چین تا سال 2019 20 میلیارد دلار پایین تر از سال 2017 تخمین زده می شود. [2]
بنابراین ، از چین خواسته نشده است که طی چهار سال 2017-21 واردات ایالات متحده را 200 میلیارد دلار افزایش دهد. این خواسته ای غیر واقعی است. اکنون پکن باید به طور ناگهانی خریدهای خود را طی دو سال کوتاه 240 میلیارد دلار افزایش دهد - این میزان در سال 2020 با 96.7 میلیارد دلار و در سال 2021 با 143.3 میلیارد دلار خواهد بود.
یکی از مزایای سیاسی احتمالی توافق ترامپ زمان بندی آن است. بعید خواهد بود مردم آمریکا ارزیابی کنند که آیا چین حتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر نیز به هدف 2020 رسیده است یا خیر. آمار رسمی تجارت ایالات متحده برای سال 2020 تا مارس 2021 در دسترس نخواهد بود.
همزمان زمان در حال گذشتن است. عدم تحقق هدف می تواند برای آمریکا تمام شود. مرحله اول توافق همچنین شامل یک فصل حل اختلاف بی نظیر و بی سابقه با دو عنصر اساسی است. [4] اولی ، فرایندی از مشاوره های دو جانبه است که در صورتی که چین به اهداف خود عمل نکرد فعال خواهند شد. در این سازوکار حل اختلاف هیچ کدام از اختلافات به وسیله دخالت داوران شخص ثالث حل و فصل نخواهد شد، همانطور که در سایر موافقت نامه ها مانند سازمان تجارت جهانی WTO یا توافقنامه ایالات متحده و مکزیک و کانادا USMCA وجود دارد.
درنهایت ، اگر نماینده تجاری آمریکا معتقد باشد كه چین مبلغ درج شده در فصل 6 این توافق را خریداری نکرده است ، بخش دوم تلافی متناسب آمریکا است. باز هم ، نماینده تجاری آمریکا و نه شخص ثالث خنثی ، به طور یک جانبه سطح تلافی را تعیین می کند.
چین در حالی با این فرآیند موافقت کرده است، این توافق نامه شامل بند خاتمه است در این بند خاتمه چین اگر احساس کند نماینده تجاری آمریکا اختلافات زیادی را برانگیخته است، می تواند از توافق خارج شود. بنابراین به صورت بالقوه درگیری خارج از توافق نامه میتواند به بازگشت مجدد بالقوه ده ها میلیارد دلار تعرفه های اضافی در هر زمان بینجامد.
در هدف کلی صدها میلیارد دلار صادرات اضافی ایالات متحده به چین در سال های 2020 و 2021، چهار فرآورده برای محصولات تحت پوشش در بخش های تولید، کشاورزی، انرژی و خدمات وجود دارد. تجزیه و تحلیل این بخشها نشان می دهد که چرا دستیابی به هدف رشد بسیار دشوار است (شکل 2)
هر یک از چهار هدف فرعی را برای سال 2021 را با دو معیار پیش بینی ساده میتوان به گونه ای تحلیل کرد که در حال برجسته کردن نیروهای مهم مقابله با اقتصاد کلان هستند. اولین مورد در صورتی است که روند صادرات قبل از سال 2017 ایالات متحده تا سال 2021 بدون نظارت ادامه داشته باشد خط آبی رنگ. مورد دوم در صورتی است که تقاضای چینی برای واردات از ایالات متحده در طی سالهای 2017-21 با همان نرخ تقاضای کلی چین، که با رشد تولید ناخالص داخلی چین خط نارنجی اندازه گیری شده، رشد کند. [5] ضمنا این فرضیه خیرخواهانه است که هیچ جنگ تجاری صورت نگرفته و بنابراین هیچ گونه تعرفه تلافی جوی اضافی برای محدود کردن صادرات ایالات متحده در سال 2018 و 2019 وجود ندارد. حتی در این صورت ، اهداف به نظر می رسد فوق العاده مبهم است.
محصولات کشاورزی تحت پوشش قرارداد جدول 2a را در نظر بگیرید. این معامله چین را به افزایش 19.5 میلیارد دلاری در تجارت کشاورزی از سال 2017 تا 2021 متعهد می سازد و در سال 2021 به 40.4 میلیارد دلار صادرات سالانه محصولات کشاورزی ایالات متحده به چین میرسد. پیش بینی تجارت بر اساس رشد اقتصادی چین بین سال های 2017 تا 2021 ، 28.8 میلیارد دلار از صادرات تحت پوشش ایالات متحده را نشان می دهد. در شاخه محصولات کشاورزی در سال 2021 ، کمبود 11.7 میلیارد دلار نسبت به هدف توافق نامه را میتوان پیش بینی کرد. پیش بینی روند جایگزین، کسری صادرات 24.8 میلیارد دلاری در ایالات متحده آمریکا در سال 2021 را نشان میدهد.
کمبود صادرات مشابه در تولیدات صنعتی و انرژی نیز بوجود می آید. از چهار بخش تنها بخش خدمات ممکن است به هدف خود نزدیک شوند شکل 2d
تجمیع کسری های بخشهای مختلف، جایی برای خوش بینی ایجاد نمی کند، نمی توان هدف کلی صادرات ایالات متحده 257.5 میلیارد دلار در سال 2021 را برآورده کرد. با استفاده از پیش بینی بر اساس رشد اقتصادی چین میتوان گفت آمریک اکسری صادراتی 73 میلیارد دلاری در سال 2021 نسبت به هدف خواهد شود. از طرف دیگر، اگر صادرات ایالات متحده با روندهای قبل از سال 2017 خود ادامه یابد، در سال 2021 کسری 99.6 میلیارد دلار وجود دارد.
در نهایت، برای ارزیابی این پیش بینی ها، پیامدهای استفاده از آمار واردات چین را برخلاف آمار صادرات ایالات متحده ، در نظر بگیرید. متن توافق نامه امکان استفاده احتمالی از آمار تجارت گزارش شده هر کشور را فراهم می کند]6 [الگوی کیفی نتایج در شکل 2 با تکیه بر آمار واردات چین باز هم بدون تغییر است.
برای غلبه بر این نیروهای اقتصادی قدرتمند ، چین می تواند اقداماتی انجام دهد. با این حال، تغییرات خاص سیاست چینی که باعث آزادسازی تجارت و کاهش موانع می شود در متن توافق نامه، به ویژه برای تولید و انرژی ذکر نشده است. [8]
بنابراین رویکرد تجاری مدیریت شده نتیجه می تواند مشکلاتی را برای سیستم تجارت ایجاد کند. این امر باعث می شود که پکن از خریداران دیگر تأمین کننده های خارجی غیر از ایالات متحده برای برطرف کردن کاستی های پیش بینی شده در شکل 2 استفاده کند. این شرکای تجاری البته محتاط خواهند بود و نگرانی های آنها بسته به دسته محصولات تحت پوشش متفاوت است شکل 3 [9]
چین ممکن است مسیر تجارت از برخی کشورها را برای رسیدن به هدف توافق منحرف کند
از دانه های روغنی فرض بگیرید. به عنوان مثال سویا که بزرگترین صادرکننده آن ایالات متحده است شکل 3a. صادرات این محصول ایالات متحده به چین در سال 2017، 13.9 میلیارد دلار بوده است که بیش از یک سوم واردات چین در این بخش است. گسترش صادرات سویا در آمریکا می تواند به ضرر کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین باشد. افزایش صادرات غلات آمریکایی مانند گندم و ذرت می تواند به استرالیا ، ویتنام یا تایلند آسیب برساند. صادرات محصولات غذاهای دریایی مانند ماهی و خرچنگ می تواند تقاضای چین را از روسیه یا کانادا کاهش دهد.
یا محصولات صنعتی تحت پوشش قرارداد را در نظر بگیرید شکل 3b. صادرات وسایل نقلیه موتوری ایالات متحده به چین در سال 2017، 13 میلیارد دلار بود که تقریباً یک چهارم واردات چین در این بخش بود. ایالات متحده می تواند صادرات خودرو را با هزینه اتحادیه اروپا EU یا ژاپن گسترش دهد. سفارشات هواپیما از بوئینگ ممکن است به ضرر ایرباس اتحادیه اروپا افزایش یابد. صادرات اضافی ماشین آلات صنعتی ایالات متحده می تواند تجارت چین با اتحادیه اروپا ، ژاپن و کره را کاهش دهد و در داروسازی اتحادیه اروپا و سوئیس می توانند از بازار خود را از دست بدهند.
تقریباً در تمام مقولات انرژی ، به جز محصولات تصفیه شده ، ایالات متحده میزان نسبتاً کمی به چین صادر می کند شکل 3c. اما صادرات اضافی زغال سنگ ایالات متحده می تواند استرالیا و اندونزی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین صادرات گاز طبیعی بیشتر ایالات متحده به چین به صادرکنندگان استرالیا و قطر آسیب میرساند.
این توافقنامه ممکن است صادرات بسیاری از کشورها به چین را متاثر کند، که بسیاری از آنها متحدین سنتی ایالات متحده هستند شکل 4. کمیسر بازرگانی جدید اتحادیه اروپا ، فیل هوگان ، قبلاً اظهار داشت که "در صورت بروز مسئله پیروی از سازمان تجارت جهانی ، ما موضع خواهیم گرفت." چنین دعوای WTO و اگر به وجود بیاید ، به احتمال زیاد با چین - و نه ایالات متحده - روبرو خواهد شد که به دلیل عدم رعایت اصل مطلوب ترین کشور مبنی بر عدم تبعیض واردات ، واردات داشته است[10]
توافق فاز اول برخی متحدان سنتی آمریکا را با شوک روبرو میکند
ناکامل بودن این توافق سایر صادرات کنندگان آمریکایی را ممکن است متاثر کند
با کمال تعجب ، چین ظاهراً تعهدی برای رشد صادرات کالاها یا خدماتی که در توافقنامه حقوقی پوشش داده نشده است نخواهد داد و به نظر می رسد در صورت سقوط صادرات ایالات متحده از آن محصولات ذکر نشده در متن قانونی مجازاتی برای چین در نظر گرفته نشده است. به عبارت دیگر ، 28 درصد از صادرات ایالات متحده به چین و 51.6 میلیارد دلار از صادرات آمریکا در سال 2017 دوباره نگاه کنید به شکل 1 ، مشمول بخش تجاری رسمی توافق شده توافقنامه فصل 6 نیست.
بنابراین از منظر حقوقی چین انگیزه کمی برای وارد کردن 51.6 میلیارد دلار از محصولات کشف نشده از ایالات متحده در سال 2020 یا 2021 دارد که چین میتاوند به منظور جبران ضررهای شرکای تجاری عصبانی که به دلیل انحراف تجارت آسیب دیده اند، خریداری کنددوباره به شکل های 3 و 4 مراجعه کنید. این برای شرکت های آمریکایی و کارگرانی که محصولاتشان ترامپ تصمیم گرفته است توافق نکنند ، دردناک خواهد بود.
حداقل پنج دلیل اقتصادی و سیاسی وجود دارد که نسبت به شکوفایی گسترده ناگهانی صادرات ایالات متحده به چین تشکیک ایجاد میکند
عدم قطعیت همچنان یک مشکل طولانی است. حتی ترامپ با اشاره به "مرحله دو" ، تصدیق كرد كه مناطق عمده درگیری با توافق وی دست نخورده باقی مانده است. یارانه های صنعتی و شرکت های دولتی منبع حل و فصل نشدن تنش بین "دو سیستم اقتصادی بسیار متفاوت" هستند. رویکرد تجاری ترامپ باعث ایجاد محیطی بی سابقه شده است که در آن شرکت ها و کارگران آمریکایی در مورد اینکه چه بازارهایی در آینده برای آنها باز خواهد بود مطمئن نیستند. [ 11] دانستن این اطلاعات بر تصمیمات سرمایه گذاری آنها تأثیر می گذارد. کشاورزان آمریکایی که صادرات خود را به چین از دست داده اند ، در دو فصل رشد متوالی متضرر شده اند. آیا آنها در واقع خرید بذر ، کود و تجهیزات سرمایه ای را در اوایل سال 2020 برنامه ریزی میکنند تا برای فروش به چین که ممکن است تا بعد از انتخابات تحویل نشود؟
دوم؛ دولت آمریكا با سرعت بیشتری رژیم كنترل صادرات خود را به دلایل امنیت ملی محدود می كند و فروش بسیاری از محصولات فناورانه و ارتباطی را كه برای آنها تقاضای قابل توجهی در چین وجود دارد، محدود كرده است. چین نمی تواند واردات محصولاتی را افزایش دهد که ایالات متحده از صادرات خودداری می کند.
سوم ، جنگ تجاری ممکن است به کاهش رشد چین کمک کند. در ماه ژوئیه سال 2019 به خصوص ترامپ فاش کرد که تعرفه های وی به اقتصاد چین آسیب می زند و باعث کند شدن رشد و بیکاری می شود. برای دستیابی به اهداف صادراتی خود، ممکن است ترامپ اکنون دوست داشته باشد که چین اقتصاد رونق داشته باشد و به یک منبع عظیم تقاضا برای محصولات آمریکایی تبدیل شود. با این وجود، او از ماه ژوئیه تعرفه های بیشتری را نیز اعمال کرده است، که بیشتر آنها همچنان در کار هستند.
چهارم ، تلافی تعرفه های پکن در طول جنگ تجاری ، برخی از خریداران چینی را بر آن داشت تا روابط خود را با همتایان آمریکایی قطع کنند و با شرکت ها یا کشاورزان در جای دیگر توافق های جدید برقرار کنند. برگرداندن هزینه بسیار خواهد بود و شرکتهای خصوصی چینی ممکن است مایل به انجام آن نباشند.
و در پایان، تداخل برخی رویدادها باعث کاهش تقاضای چین برای برخی از محصولات کلیدی آمریکایی شده است. با توجه به تأثیر شیوع تب خوکی آفریقایی بر عرضه خوک های چین ، عمده مصرف کننده سویا به عنوان خوراک، نیاز چین به سویا آمریکایی کاهش می یابد.
توافق مرحله اول ترامپ با چین فوق العاده ناقص بود. تعرفه های ایالات متحده در مورد صدها میلیارد دلار تجارت همچنان در دست است. در این توافقنامه حتی به مسائل عمده سیستماتیک پشت جنگ تجاری ، مانند یارانه های چین و شرکت های دولتی نیز دست نزد.
اما حتی برجسته ترین قسمت این توافق نامه - چین متعهد به خرید 200 میلیارد دلار اضافی از صادرات ایالات متحده طی دو سال آینده - نامشخص است. اهداف صادرات غیر واقعی ممکن است نه تنها صلح تجاری بلکه پیشرفت تجاری لازم برای مقابله با نگرانی های مشروع در روابط تجاری ایالات متحده و چین را تحت تأثیر قرار دهد.
1- این برنامه در بخش گسترش تجارت در کدهای محصولات مختلف معرفی شده است.
2- این تخمین های اولیه در زمان نگارش بوده و داده های 2019 هنوز برای ماه دسامبر صادرات کالاهای ایالات متحده به چین و سه ماهه چهارم صادرات خدمات ایالات متحده به چین در دست نیست.
3- در حالی که ضمیمه 6.1 بیانگر صادرات محصولات تحت پوشش ایالات متحده به چین در سال 2021 از سطح سال 2017 باید 123.3 میلیارد دلار افزایش یابد ، واقعیت این است که انتظار می رود چین در سال 2021 میزان خریدهای 143.3 میلیارد دلاری را از سال 2019 افزایش دهد. بنابراین این افزایش 105 در طی دو سال است ، نه افزایش 92 درصدی طی چهار سال.
4- به فصل هفتم ارزیابی دو جانبه و حل اختلاف مراجعه کنید.
5- رشد تقاضای چین با رشد تولید ناخالص داخلی چین اندازه گیری شده، جایی که رشد برای سالهای 2020 و 2021 براساس پیش بینی های صندوق بین المللی پول در بانک اطلاعات جهانی چشم انداز اقتصادی اکتبر 2019 است. رشد تولید ناخالص داخلی چین و صادرات ایالات متحده برای این پیش بینی ها به صورت اسمی است. مدل دیگر مبتنی بر روند صادرات خطی ایالات متحده از سال 2012 تا 2017 است.
6- در فصل 6 ، ماده 6.2.6 آمده است: «از داده های رسمی تجارت چینی و داده های رسمی تجارت ایالات متحده برای تعیین اینکه آیا این فصل به مرحله اجرا رسیده است استفاده می شود. اگر تجزیه و تحلیل داده های مربوط به تجارت منجر به ارزیابی های متناقض در مورد اجرای این فصل شود ، طرفین مشورت می کنند»
7- در حالی که در اینجا نشان داده نشده است ، تخمین های شکل 2 بر اساس داده های واردات چینی در پرونده داده زیرین اکسل که در انتهای این پست وبلاگ قرار دارد نشان داده شده است.
8- در مقابل، در فصل 3 تجارت مواد غذایی و محصولات کشاورزی تعهدات خاص چینی برای پرداختن به برخی از مشکلات نظارتی در تجارت محصولات کشاورزی، از جمله اجازه دادن در ورود طیور و گوشت گاو آمریکایی، علیرغم نگرانی هایی در زمینه شیوع آنفلوانزای مرغی و بیماریهای اینچنین از بازار چین چیزی به میان نیامده است. در فصل چهارم خدمات مالی، تعهدات خاص چینی برای بهبود صادرات ایالات متحده از خدمات پرداخت الکترونیکی ویزا ، مستر کارت و آمریكا اکسپرس، خدمات بانکی، آژانس های رتبه بندی اعتبار، مدیریت دارایی های مالی، بیمه، اوراق بهادار، مدیریت صندوق و خدمات آتی گفته شده است. فصل های 1 و 2 به حمایت از چینی از مالکیت معنوی و برخورد با سرمایه گذاری های خارجی می پردازد.
9- داده های چینی در مورد واردات خدمات از کشورهای ثالث به اندازه کافی برای ساخت این تحلیل برای زیرمجموعه های خدمات تحت پوشش شرح داده شده در این توافق تفکیک نشده است.
10- نوع مشابهی از اختلافات در دهه 1980 تحت توافق نامه کلی تعرفه ها و تجارت بوجود آمد. انجمنهای اقتصادی اروپا پس از توافق برای گسترش واردات داوطلبانه نیمه هادی های آمریکایی که خواستار ایالات متحده بودند، پرونده ای علیه ژاپن تشکیل دادند.
11- اسکات بیکر، نیکلاس بلوم و استیون دیویس، «افزایش فوق العاده عدم قطعیت در سیاست تجارت»