چرا ارتش ایران قدرتمندترین و متفاوت‌ترین ارتش جهان است؟-راهبرد معاصر
خطیب نماز جمعه تهران: شورای حکام در خط رژیم آدمکش صهیونیستی حرکت می‌کند پزشکیان: با نگاه بسیجی می‌توان برای کشور عزت‌آفرینی کرد وزیر کشور: پرونده انتصاب استانداران هفته آینده بسته می‌شو‌د پزشکیان: حل مشکل ناترازی‌ها با روند‌های اداری امکان‌پذیر نیست سرلشکر سلامی: مردم ایران مطمئن باشند که انتقام خود را از اسرائیل خواهیم گرفت پزشکیان: مهم‌ترین مولفه توسعه پایدار در کشور افزایش سطح سلامت مردم است اسماعیل شوشتری، وزیر اسبق دادگستری درگذشت واکنش شریعتمداری به انتشار شعری به نام رهبری: غفلت کردیم وزیر علوم: ۱۵۰ دانشجوی تعلیقی را بی سر و صدا برگرداندیم پزشکیان: برای خدمتگزاری به مردم آمده‌ایم؛ قرار نیست بر آنها تحکم کنیم پزشکیان: با هیچ کشوری خصومت نداریم، اما قطعا زیر بار زور هم نخواهیم رفت جزئیات جدید از دانشجوی زن دانشگاه آزاد که برهنه شده بود | گزارش رئیس دانشگاه؛ با پدرش در تماس هستم + فیلم انتقاد شدید پزشکیان از ژست حقوق بشری آمریکا/ شرم بر شما! انتصاب دستیار ویژه رئیس جمهور و رئیس شورای امور اقوام، ادیان و مذاهب پیشنهادات کمیسیون آموزش برای اصلاح تاثیر قطعی معدل در کنکور

چرا ارتش ایران قدرتمندترین و متفاوت‌ترین ارتش جهان است؟

بررسی مولفه‌های راهبردی نیروهای مسلح کشورمان در مقایسه با دیگر نیروهای نظامی در جهان نشان می‌دهد که ارتش ایران قدرتمندترین و متفاوت‌ترین ارتش جهان است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۲۹ فروردين ۱۳۹۹ - 2020 April 17
کد خبر: ۴۰۶۴۹

به گزارش راهبرد معاصر، اینکه ما معتقدیم ارتش جمهوری اسلامی ایران و به‌طور کلی نیروهای مسلح ایران از یک ویژگی متفاوت، متمایز و بی نظیر نسبت به ساختار ارتش‌های دیگر جهان، به‌ویژه ارتش‌های عربی و منطقه برخوردار است، بر اساس مولفه‌هایی است که در دیگر ارتش‌های جهان یا وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است و شاید هم زمینه‌های شکل گیری عناصر آن شکل نگرفته است.

 

البته رفتار اجتماعی و فرهنگی ملت‌ها و نیز احساس و اصرار آنها بر استقلال سیاسی و حفظ تمامیت ارضی نیز از عوامل مهمی است که در تعیین ساختار نظامی نقش دارد.

 

دولت‌هایی که تلاش می‌کنند ساختار نظامی آنها یک ساختار قدرتمند و برتر در عرصه نظامی در جهان معرفی شود، عملاً روی کاغذ و در دوران صلح پیشرفته و قوی هستند. این دولت‌ها تلاش می‌کنند تا تنها در یک شوی نظامی آن هم با انگیزه‌های کاملاً سیاسی خود را یک قدرت برتر نشان دهند.

 

گاهی این رویکردها براساس نیازهای سیاسی یا نگرانی از تهدیدات پیرامونی یا آرام سازی فضای داخلی انجام می‌گیرد.

 

دراین مجموعه‌های سیاسی نیروهای مسلح به‌عنوان ابزار سرکوب در برابر ملت‌ها و به‌منظور تقویت و تضمین ثبات سیاسی دولت‌ها به‌کار گرفته می‌شود و نه حمایت از ملت‌ها. دیکتاتورهای عربی از نیروهای مسلح که در برخی از دولت‌ها تا اندازه یک پلیس محلی تنزل کرده بود، برای سرکوب خواسته‌های مردم یا تضمین حیات سیاسی خود بهره می‌گرفتند.

 

جالب اینجاست که این ارتش‌ها در برابر توطئه‌ها و اقدامات آمریکا هیچ واکنشی نداشتند و در برخی موارد به‌عنوان پلیس رژیم صهیونیستی نقش سرکوب مقاومت ملت‌ها را ایفا می‌کردند.

 

در قاب تلویزیون برخی کشورهای عربی صحنه‌های شگفت انگیز و غیرواقعی شبیه فیلم‌های هالیوود مشاهده می‌کنید که نیروهای مسلح آن کارهای اعجاب انگیزی انجام می‌دهند. رژه‌های منظم، سرودهای حماسی و تصاویر پادشاهان عربی تنها در همین قاب شبکه‌های رسانه‌ای خلاصه می‌شود و در بیرون تنها کاری که از عهده آنان بر می‌آید سرکوب مخالفان است.

 

برخی نیز ارتش اجاره‌ای دارند. واردات تجهیزات نظامی مدرن فراتر از نیازهای روزانه این کشورهاست و افزایش بودجه‌های نظامی آنان به اندازه‌ای است که بخش‌های آموزشی و زیرساخت‌های اقتصادی را نابود کرده است؛ اما جالب اینجاست که حتی توان استفاده از این تجهیزات نظامی مدرن را ندارند و ناچار به اجاره یک ارتش دیگر می‌شوند.

 

در مورد کشورهای اروپایی نیز وضعیت بهتر از این نیست. ارتش یک تشریفات است و تنها وظیفه کنترل مرزها را برعهده دارد و معلوم نیست که در برابر تهدیدات نظامی باید چه اقدامی انجام دهد.

 

در این میان آمریکا و رژیم صهیونیستی بیش از دیگران تلاش می‌کنند تا با تقویت نیروهای نظامی و بهره برداری از تجهیزات مدرن هم در داخل برتری خود را حفظ کنند و هم در محیط پیرامونی آنها یک اجماع درباره عمق امنیتی ایجاد شود.

 

البته بعد از سال‌های ۲۰۰۰ (عقب نشینی اسرائیل از جنوب) و نیز شکست در جنگ ۳۳ روزه، پوشالی بودن نظریه اسطوره شکست ناپذیری ارتش اسرائیل به اثبات رسید و از سویی این اسطوره برخوردار از تجهیزات مدرن و پیشرفته نظامی در برابر یک گروه اندک مقاومت در لبنان اما پر از انگیزه‌های مبارزه، شکست خورد.

 

نباید این موضوع را نادیده گرفت که جامعه صهیونیستی تمامی اعتماد به نفس و آرامش روانی خود را براساس قدرت ارتش تعریف کرده است و تصمیمات سیاسی این رژیم نیز براساس موفقیت‌های میدانی نظامی تنظیم می‌شود.

 

ارتش آمریکا هم اینگونه است. البته ارتشی که خود را حرفه‌ای می‌داند و در ازای کشتن انسان‌های دیگر به سربازان خود دلار می‌دهد. البته هزینه این ارتش هم با نفت و ثروت ملت‌هایی فراهم می‌شود که توسط همین ارتش کشته می‌شوند.

 

از سویی دیگر باید گفت که نظامی آمریکایی هیچ گاه از یک انگیزه قدرتمند برای مبارزه یا دفاع برخوردار نیست. به‌ویژه اینکه این نظامی آمریکایی در داخل مرزهای جغرافیایی آمریکا و براساس ارزش‌های انسانی نمی‌جنگند.

 

هزینه‌های نظامیان آمریکایی هم زیاد است و دائم می‌بایست مورد مراقبت قرار گیرند. موضوع مهم نگاه داشتن انگیزه آدم کشی در بین نظامیان است تا همواره قدرت کشتن وجود داشته باشد.

 

سیاستمداران آمریکایی نه برای دفاع از ملت آمریکا و ارزش‌های آنان، بلکه برای نگاه داشتن نیروی انسانی خود در ارتش نیاز به تقویت انگیزه‌های حضور آنها دارند به ویژه اینکه سربازان آمریکایی مدت زمان طولانی بدون انگیزه و تنها برای آدم کشی در کشورهای منطقه خاورمیانه حضور دارند.

 

از این رو فساد اخلاقی، میزان خودکشی و رفتارهای وحشیانه و جنون آمیز ویژگی اصلی این ارتش آمریکا و برخی کشورهای دیگر است. حضور زنان در ارتش آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی تنها برای بهره برداری است و به عبارتی زنان، یک طعمه جنسی برای سربازان امریکایی و نظامیان صهیونیستی هستند.

 

اما درباره ارتش‌های عربی موضوع کمی متفاوت است و شاید بتوان درباره قدرت و اهمیت ارتش‌های عربی در دو دوره زمانی متفاوت سخن گفت. در زمان جمال عبدالناصر و پیش از آن اندکی ارتش‌های عربی توانستند براساس پان عربیسم و تقویت ملی گرایی به چشم آیند و در چشم ملت‌های عربی، بزرگ داشته شوند.

 

البته همین تقویت احساس ناسیونالیسم عربی و نیز ملی گرایی بیش از حد سبب شکست‌های پی درپی شد. تکیه بیش از اندازه به ملی گرایی صرف نتوانست در برابر رژیم صهیونیستی پیروز شود.

 

واژه جنگ‌های ۶ روزه به عنوان یک واژه تحقیر آمیز برای ارتش‌های عربی در تاریخ نزاع عربی ماندگار شد. اما جالب اینجاست که در سال‌های بعد از این شکست‌ها، گروه‌های کوچک مقاومت اسلامی توانستند این حقارت تاریخی را جبران کنند و در برابر اسطوره شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند.

 

مشکل اصلی همین ارتش‌های عربی یا ساختار سازمان‌های مبارز ملی مانند ساف و غیره، تکیه و اعتماد بیش از حد به واژه‌های ملی گرایی و قومیت عربی بود. برای همین است که شما دائماً در رسانه‌های عربی واژه‌هایی مانند ارتش عربی را زیاد مشاهده می‌کنید.

 

اما بعد از این دوران کوتاه (ملی گرایی عبدالناصر) که شاید بارقه‌ای از امید را می‌توانست در برابر ملت‌های عربی ایجاد کند، دوران جدیدی از سقوط مفاهیم ارتش عربی به‌جز تنها یک یا دو مورد، رخ داد.

 

با این توضیح، تفسیر ویژگی بی نظیر و تفاوت ارتش و نیروهای مسلح ایران زیاد هم کار دشواری نیست و براساس شاخصه‌هایی که گفته شد، امروز ارتش و نیروهای مسلح ایران در تمامی عناوین آن ارتشی مقتدر و قدرتمند است، به‌ویژه اینکه از پشتوانه مردمی بالایی و استقلال برخودار است.

 

این در حالی است که بسیاری از ارتش‌های جهان از استقلال نظامی برخوردار نیستند یا اساساً مانند آنچه که در زمان شاه اتفاق افتاد در مدیریت کامل مستشاران آمریکایی قرار دارد.

 

نکته مهم درباره ارتش و نیروهای مسلح ایران این است که این نیروها از قابلیت مهم انتقال حوزه مأموریت و تغییر آن برخوردار هستند. به‌عنوان مثال در عین آمادگی در عرصه‌های نظامی در دروان جنگ این قابلیت و توانایی در زمان صلح نیز وجود دارد که در بخش‌های اجتماعی، فرهنگی و خدمات عمومی حضور داشته باشد.

 

از این رو نیروهای مسلح ایران در هر حادثه‌ای مانند حوادث غیرمترقبه و اخیراً بحران کرونا حضور گسترده و تأثیر گذار دارد.

 

ارتش ایران یک ارتش معنوی و اخلاقی است و البته برخوردار از توان نظامی وتجهیزات پیشرفته که همه در داخل تولید شده است.

 

امروز نیروهای مسلح ایران، علاوه بر برخورداری از عنصر معنوی و عنصر اعتقادی در زمینه تجهیزات نظامی و نیز توانمندی‌های جدید قدرتمند هستند. آنان در کنار این توانمندی‌ها از عنصر مهمی به نام ادبیات شهادت برخوردارند که نه آنها را دچار فرسایش می‌کند و نه خسته.

 

اگر چه دستاوردها و موفقیت‌های نظامی بی نظیر و گسترده‌ای در این دوران چهار دهه داشته است؛ اما این موضوع را به‌عنوان یک اصل برای خود قرار نداده است و هدف اصلی ارتقای گفتمان مقاومت اسلامی و نیز حمایت از تمامیت ارضی، منافع ملی و اسلامی است.

 

منبع: مهر

ارسال نظر