آیا کودتای ابوظبی در یمن و لیبی با موفقیت همراه می شود؟-راهبرد معاصر

آیا کودتای ابوظبی در یمن و لیبی با موفقیت همراه می شود؟

در کمتر از چهل و هشت ساعت، شورای انتقالی جنوب یمن و خلیفه حفتر در مخالفت با توافقات صلح گذشته، علیه دولت مربوطه خود شورش کردند. این اقدامات بدون دستان پنهان امارات ممکن نیست زیرا که ابوظبی از تقویت هر دو گروه برای افزایش قدرت و نفوذ خود در منطقه استفاده می کند.
جاناتان فنتون هاروی؛ پژوهشگر حوزه مسائل جنگ، ژئوپلیتیک و بشردوستانه در غرب آسیا و شمال آفریقا
تاریخ انتشار: سه‌شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 05 May 2020

به گزارش راهبرد معاصر؛ در کمتر از چهل و هشت ساعت، شورای انتقالی جنوب (جدایی طلب یمن) و خلیفه حفتر جنگ سالار لیبی در مخالفت با توافقات صلح گذشته، علیه دولت مربوطه خود شورش کردند. این اقدامات بدون دستان پنهان امارات ممکن نیست زیرا که ابوظبی از تقویت هر دو گروه برای افزایش قدرت و نفوذ خود در منطقه استفاده می کند. در اوایل 26 آوریل، شورای انتقالی جنوب در استان عدن (پایتخت یمن جنوبی قبل از وحدت با شمال در سال 1990) اعلام خودمختاری کرد و به صورت موثر به توافق نامه ریاض ( برای وحدت شورای انتقالی جنوب و دولت منصورهادی شکل گرفته بود) پایان داد. شب بعد از این رویداد، خلیفه حفتر با اعلام یک « حکم مردمی» از آرزو و آرمان خود برای « ایجاد شرایط مناسب برای تاسیس موسسات مدنی دائمی» سخن گفت و خود را حاکم لیبی معرفی کرد. این رویداد فسخ توافق نامه الصخیرات ( 2015) می باشد. ( توافق نامه الصخیرات توافقی بین دولت توافق ملی مستقر در طرابلس با خلیفه حفتر امضا شده است)

 

نزدیکی زمان بندی

با توجه به وابستگی حیاتی این دو گروه به امارات متحده عربی، زمان بندی نزدیک این دو رویداد باعث تعجب همگان نخواهد شد. اگرچه ابوظبی به صورت رسمی اقدام یکجانبه شورای انتقالی جنوب را رد کرده باشد اما این دو شورش همزمان علیه دولت هادی و دولت توافق نامه ملی لیبی ( دو دولتی که تحت حمایت امارات متحده عربی نیستند و تلاش های ابوظبی را برای کنترل آن بر دو کشور محدود کرده اند ) می تواند با حمایت امارات متحده عربی انجام شده باشد.

 

همانطور که شورای انتقالی جنوب با فشارهایی از سوی دولت یمن ( منصورهادی) برای اجرای توافق نامه تقسیم قدرت ریاض ( 2019) روبرو است، دولت توافق ملی لیبی تحت حمایت و پشتیبانی ترکیه، دستاوردهای خوبی به ضرر خلیفه حفتر به دست آورده است. بنابراین ابوظبی برای تامین سلطه و برتری خود و تضمین نفوذش در منطقه به حمایت از این دو کنشگر اقدام کرده است. از سال 2014م ، امارات متحده عربی، خلیفه حفتر را به عنوان نیرویی مفید برای تقویت نفوذ خود در لیبی دید و به همین دلیل جنگ سالار لیبی را زیر بال حمایت های خود قرار داد. ابوظبی یک نقش حیاتی و مهم در ایجاد ارتش ملی لیبی ( حفتر) ایفا کرده است و در کشمکش های مستمر برای تصرف طرابلس در آوریل 2019 حمایت های گسترده ای از خلیفه حفتر نشان داد.

 

ادعاهای تردید آمیز

 امارات متحده عربی در کنار حمایت مالی از خلیفه حفتر، از شورای انتقالی جنوب ( از شروع در سال 2017) حمایت و پشتیبانی کرده است. حمایت های هوایی امارات علیه نیروهای دولتی بعد از کودتای شورای انتقالی جنوب در عدن در آگوست گذشته نشان داد که امارات با تحکیم مواضع و جایگاه جدایی طلبان جنوب به دنبال تقویت قدرت و نفوذ خود می باشد. علاوه بر این، آن ها با حمایت مداوم از شبه نظامیان جدایی طلب در سرتاسر جنوب و به طور خاص در جزیره ژئواستراتژیک سقطری درصدد تضعیف توافق نامه ریاض بودند که در سال گذشته با میانجی گری عربستان سعودی در ریاض بین دولت هادی و شورای انتقالی جنوب به امضا رسیده بود. امارات متحده عربی با حمایت از شبه نظامیان شورای انتقالی جنوب در کنترل یمن جنوبی و بنادر آن به خصوص عدن و سقطری درصدد تقویت نفوذش بر دریای سرخ و تجارت دریایی می باشد.

 

امارات همچنین درصدد تضعیف استقلال لیبی می باشد زیرا یک لیبی باثبات و غنی می تواند زمینه جذب سرمایه گذاری بین المللی را فراهم سازد و به یکی از رقبای قدرتمند ابوظبی تبدیل شود. حتی اگر خلیفه حفتر نتواند طرابلس را به تصرف خود در آورد اما شورش های اخیر باعث شکاف بیشتر لیبی شده و این امر منافع امارات متحده عربی را تامین خواهد کرد.

 

هر دو گروه نیابتی مورد حمایت امارات متحده عربی، به یکدیگر استقبال نشان داده اند. در آگوست گذشته, هانی بن بریک معاون رئیس شورای انتقالی جنوب حمایت شورا را از خلیفه حفتر اعلام کرد و خواستار آمادگی تبادل « تخصص و تجربه» با ارتش ملی لیبی ( حفتر) برای مقابله با « شبه نظامیان غیرمشروع و غیرقانونی» در لیبی شد. این دو جناح روایت های ضدافراطی گرایی امارات را برای توجیه اقدامات نظامی خود ترویج دادند و ادعا می کنند که آن ها نمایندگان مشروع مردم سرزمین های تحت تصرف خود هستند.

 

شکاف امارات سعودی

با این حال امارات برای  دستیابی به جاه طلبی های خود با موانعی روبرو است. در وهله نخست، عربستان سعودی متحد منطقه ای امارات به شدت برای تامین نفوذ و قدرت خود در یمن و سلطه بر لیبی تلاش می کند. گمانه زنی هایی بر سر یک « رقابت » فزاینده بین عربستان سعودی و امارات وجود دارد اما شکاف آن ها در یمن تاحد زیادی اغراق آمیز شده است. امارات متحده عربی، لینک و ارتباط سازمان یافته تری در یمن از طریق توانمندسازی شبکه های گسترده شبه نظامیان همسو با شورای انتقالی جنوب ایجاد کرده است اما در مقابل نفوذ عربستان سعودی و دولت تحت حمایتش منصور هادی کاهش یافته است. با وجود حمایت های مالی عربستان سعودی از خلیفه حفتر برای شروع تهاجمش به طرابلس، اما امارات متحده عربی به عنوان حامی پیشرو حفتر، نقش برجسته تری را ایفا می کند.

 

عربستان سعودی به احتمال زیاد نسبت به مواضع مستقل و تهاجمی امارات متحده عربی در یمن ناراضی می باشد اما با توجه به اتحاد منطقه ای تنگاتنگ آن ها که با یک دستورکار ضدانقلابی مشترک و ارتباطات نظامی و سرمایه گذاری گسترده تامین می شود، آماده رویارویی و تقابل با ابوظبی نیست. امارات همچنین به این اتحاد ارزش قائل است و در کنار روابط با عربستان به صورت پراگماتیک، درصدد تامین اهداف خود می باشد. امارات متحده عربی همچنین با اقدامات ضداطلاعاتی و لابی گری در داخل محافل سیاسی اروپا و آمریکا؛ سعی دارد روایت مورد نظر خود برای مشروعیت شورای انتقالی جنوب در اتاق فکرها و رسانه های غربی ترویج دهد.

 

مصونیت بین المللی

 با وجود شکاف اروپا بر سر لیبی و موضع دوگانه واشنگتن تحت ریاست جمهوری ترامپ، امارات از حمایت فرانسه برای توانمندسازی خلیفه حفتر برخوردار می باشد. حتی اگر مداخه نظامی ترکیه برای حمایت از دولت ائتلاف ملی ، دستاوردهای حفتر را محدود کند، امارات احتمالا پس از پایان درگیری ها در توافق نامه صلح نقش مهم و تعیین کننده ای ایفا می کند. اما دستیابی به این اهداف در یمن برای امارات دشوار است. به هر حال اتحادیه اروپا و مایک پمپئو وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و مارتین گریفیتس نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن، اقدام شورای انتقالی جنوب برای تصرف عدن و اعلام خودمتخاری را رد کردند و خواستار احیای توافق نامه ریاض شدند. با این حال بی توجهی جامعه بین الملل باعث شد تا شورای انتقالی جنوب و امارات متحده عربی از این وضعیت برای گسترش نفوذ خود بهره ببرند. با کنترل استان عدن، سقطری و سایر بنادر جنوبی توسط شورای انتقالی جنوب، این می تواند تا حد زیادی اهداف ابوظبی را در کوتاه مدت تقویت کند. در نهایت فروش گسترده تسلیحات دولت های غربی به امارات نمادی از رضایت این کشورها از ابوظبی برای اقداماتش در منطقه می باشد و این بدان معناست که ابوظبی برای ایجاد کنترل جناح های نیابتی خود در لیبی و یمن تحت نظارت پایتخت های غربی از مصونیت کافی برخوردار می باشد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت اختصاصی منصور صالح فرد، رایزن اقتصادی سابق ایران در چین؛ / ۱۶ ساعت پیش

بندر چابهار شاهراه ارتباطی ایران با اقیانوس هند

یادداشت سلام العبیدی، تحلیلگر عراقی؛ / ۱ روز پیش

شمارش معکوس حمله احتمالی ایران آغاز شده است؟

یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛ / ۱ روز پیش

غیریت‌سازی با کدام مستند؟