آیا بحران مالی عربستان منجر به فروپاشی آل سعود خواهد شد؟-راهبرد معاصر

آیا بحران مالی عربستان منجر به فروپاشی آل سعود خواهد شد؟

اکنون که مردم عربستان تحت فشار افزایش مالیات و کاهش کمک هزینه های زندگی قرار دارند، زمان آن فرارسیده تا از مسائل هویتی خارج شوند و بیشتر بر روی سرنوشت خود - رهبران منابع کشور را به نفع اعضای خاندان خود و پروژه های منطقه ای که فقط در راستای منافع محدود آن هاست -  تمرکز کنند.
مداوی الرشید؛ استاد مهمان در موسسه خاورمیانه ای دانشکده اقتصاد لندن
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 13 May 2020

به گزارش راهبرد معاصر؛ روز دوشنبه، مقامات سعودی در اقدامی بی سابقه برای نجات بخش مالی خود از بحران قریب الوقوع ناشی از سو مدیریت نه به دلیل اپیدمی کروناویروس یا کاهش شدید قیمت نفت، اعلام کردند از ماه ژوئیه در کنار تعلیق کمک هزینه های زندگی (کمک هزینه زندگی ماهیانه 266 دلار یا 1000 ریال می باشد)، مالیات بر ارزش افزوده از 5 به 15 درصد افزایش می یابد. هر دو اقدام فوق برای نجات اقتصادی است که در طی نسل های گذشته توسط خاندان آل سعود به غارت رفته است.

 

راه حل نهایی

این اقدام تازه نقطه شروع کار است زیرا دولت ممکن است به راه حل نهایی از طریق کاهش مشاغل در بخش دولتی و کاهش حقوق کارمندان دولتی متوسل شود. با کاهش شدید قیمت نفت هیچ گونه نشانه ای برای بهبود این وضعیت وجود ندارد و کروناویروس هم همچنان در سرتاسر جهان و داخل کشور گسترش یافته است. مطمئنا این افزایش مالیات ارزش افزوده و کاهش کمک هزینه های زندگی،  پس انداز کافی برای دولت ایجاد می کند تا بتواند خسارت های جدی خود را جبران سازد. با این حال هر دو اقدام برای جمع آوری درامد در زمانی صورت می گیرد که نفت کالای اصلی پادشاهی سعودی از آب هم ارزان تر شده است.

 

پیامدهای سیاسی بحران از این اقدامات محدود و ناامیدانه فراتر هم خواهد رفت و می تواند قرارداد اجتماعی بین دولت و مردم را به خطر بیندازد. اصطلاح قرارداد اجتماعی بر یک توافقی مبتنی است که دولت در ازای ارائه خدمات گسترده از قبیل مشاغل دولتی، آموزش، مسکن و بهداشت به مردم، شهروندان هم باید بر وفاداری به رهبران خود پای بند و حاشیه نشینی سیاسی، محرومیت زدایی و حتی سرکوب به نام تامین امنیت و ثروت را بپذیرند. این قرارداد اجتماعی به جای ارزیابی دقیق از مناسبات دولت – جامعه سعودی بیشتر بر تفکر اوهام و خیالی مبتنی بوده است. از زمان کشف نفت در سال 1933م سعودی ها حتی در زمان وفور هم دولت خود را به چالش نکشیده اند.

 

ایدئولوژی در مقابل اقتصاد

در طول قرن گذشته، بیشتر مخالفت ها با آل سعود ریشه ایدئولوژیک و هیچ ارتباطی با رفاه اقتصادی مردم نداشته است. هم ناسیونالیست های عربستان سعودی و هم اسلام گرایان چالش های ایدئولوژیکی برای رژیم سعودی ایجاد کردند که این چالش ها به جای اقتصاد و مسائل مالی، در گفتمان هویت دولتی ریشه داشت. ناسیونالیست ها،  رژیم سعودی را تنها به دلیل ارتباط و پیوند آن ها با پروژه های امپریالیستی و غربی مورد چالش قرار می دادند در حالی که اسلام گرایان بیشتر در مورد اصالت، میراث اسلامی و تعهد به احیای جهانی اسلام و نقش نفت در دست دولت به عنوان مکانیزم قوی برای پیگیری چنین پروژه هایی چالش هایی ایجاد کرده بودند.

 

با افزایش مشکلات اقتصادی و کاهش سطح زندگی به دلیل هدر رفتن ثروت عربستان در راستای اجرای پروژه های بیهوده و تحمیل مالیات های جدید صداهای منتقدان را در آورده است. تا چه مدت سعودی ها می توانند نسبت به فقیرسازی خود سکوت کنند در حالی که در همان زمان آن ها به تداوم امتیازات نخبگان ادامه می دهند؟ زمان آن فرا رسیده که سعودی از خواب غفلت بیدار شود و بیشتر بر سرنوشت خود تحت رژیمی که امنیت اقتصادی آن ها را از بین برده و همچنان میلیاردها دلار برای پروژه های مشکوک هزینه می کند تمرکز کنند.

 

این همه پول کجا رفت؟

در چشم انداز 2030 برنامه های تحول ملی برای نوسازی شهرها، میلیاردها دلار بدون هیچ گونه مسئولیت پذیری تلف شده است. سعودی ها مطمئنا اشتیاق خود را از دست داده اند و پروژه های بزرگ اسطوره ای ( قهرمان ساز) هم تنها محصول دستگاه تبلیغاتی شوم و توهمات ولیعهد می باشد. اکنون رهبران سعودی خواهان این هستند تا مردم اقدامات ریاضتی آن ها را تحمل کنند در حالی که در مورد حقوق ماهانه قابل توجهی که شاهزادگان آل سعود از صندوق های دولتی دریافت می کنند هیچ گونه واکنشی نشان نمی دهند. نیاز به ذکر دیگر امتیازات شاهزادگان نیست که در کنار برخورداری از استخرهای بزرگ ، به سفرهای شکار و تعطیلات لاکچری در استراحت گاه های اروپا، خرید استادیوم های فوتبال و املاک و مستغلات در داخل و خارج از کشور مشغول هستند. رهبران سعودی نسبت به هزینه های پنهانی که به هزاران شاهزاده بیکار،  هر ماه تنها به دلیل ارتباطات خانوادگی با آل سعود دریافت می کنند سکوت می کنند. خاندان آل سعود حق دارند ماهانه مبالغ زیادی را از صندوق های دولتی بگیرند بدون این که در ترازنامه یا بودجه مطرح شده باشد.  در بعد منطقه ای؛ صرف میلیاردها دلار برای انحراف و خنثی سازی قیام در چندین کشور عربی و شروع جنگ در یمن تنها زمینه تسریع کاهش ثروت و منابع سعودی را فراهم ساخته است. هزینه های گسترده خرید تسلیحاتی نه تنها باعث تامین امنیت داخلی نشده بلکه این امر نمی تواند صلح را در منطقه آشوب زا تضمین کند.

 

یک عصر جدید

هزینه های عربستان سعودی در منازعات و درگیری های منطقه تنها رقابت های محلی را تشدید کرده است و همچنین برای رهبران عرب که مصمم هستند تا شهروندان خود از یک زندگی خوب محروم باشند مناسب بوده است. آل سعود نه تنها ثروت این کشور را به هدر داده بلکه همچنین به تحقق حکومت های فاسد و استبدادی کمک شایانی کرده اند.  از آن جایی که مردم عربستان اکنون تحت فشار افزایش مالیات و کاهش کمک هزینه های زندگی قرار دارند؛ زمان آن فرارسیده تا از مسائل هویتی خارج شوند و بیشتر بر روی سرنوشت خود که - رهبران منابع کشور را به نفع اعضای خاندان خود و پروژه های منطقه ای که فقط در راستای منافع محدود آن هاست -  تمرکز کنند. کاهش تدریجی خدمات و حقوق دولت به همراه افزایش قیمت کالاها و چشم انداز طولانی مدت فقیرسازی کشور دور جدیدی از مخالفت ها را ایجاد می کند که ریشه در سو مدیریت فاجعه آمیز دولت فعلی عربستان دارد.

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت موسی سرور، کارشناس مسائل اروپا؛ / ۱ روز پیش

هروله غرب برای مذاکره با روسیه

یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛ / ۱ روز پیش

وجه اشتراک بحران سازان در سوریه