به گزارش راهبرد معاصر؛ دولت نجات ملی یمن (حکومت الانقاذ الوطنی الیمنیه) به رهبری انصارالله توانست در یک ماه گذشته علاوه بر آزادی کامل استان صنعا و تثبیت موقعیت شرق آن به پیروزی های بزرگی در دو استان مهم الجوف و مارب دست یابد که هر دو از ابعاد نظامی و اقتصادی دارای اهمیت هستند.
استان جوف یمن با استان های صعده، صنعا، مارب و حضرالموت در یمن و با استان نجران عربستان مرز مشترک دارد. قبایل این استان عمدتا زیدی مذهب هستند و انصارالله در میان مردم این استان طرفدارای بسیاری دارد. انصارالله با داشتن استان جوف هم می تواند به نجران مسلط شود هم برد موشک ها و پهپادهای خود را افزایش دهد. ضمن آنکه سعودی به منابع نفت و گاز بسیار عظیم این استان طمع دارد.
در سی روز گذشته طی عملیات (فامکن منهم) بیشتر بخش های استان الجوف که چهارمین استان بزرگ یمن است به همراه شهر حَزم مرکز آن استان به آغوش یمن بازگشت. این اولین مرکز استانی است که بعد از چهار سال توسط انصارالله آزاد شد. مهمترین جاده راهبردی که این شهر را به شمال یمن متصل می کند و بیشتر بخش های مسکونی استان را به هم متصل می کند نیز آزاد شد. این استان 13 مدیریت یا همان شهرستان دارد که غیر از دو شهرستان بسیار کوچک در وسط بیابان همه در منطقه غربی استان واقع شده و جمعیت آن نیز در همین مناطق قرار دارد. در حال حاضر غیر از مدیریت خب و شعف بیشتر شهرستان های جوف در اختیار انصارالله قرار گرفته و تلاش این جنبش برای بازپس گیری سایر مناطق غیر بیابانی جوف نیز ادامه دارد.
در محور جنوبی نیز انصارالله دست برتر را در استان مارب دارد و هر لحظه بخواهد می تواند وارد شهر مارب مرکز این استان مهم اقتصادی و نفتی شود. این پیروزی ها در حالی رخ می دهد که موفقیت پدافندی جدیدی برای ارتش یمن در رهگیری جنگنده های متجاوز سعودی و غربی نیز به ثبت رسید. اوج این پیروزی ساقط کردن جنگنده تورنادو عربستان و به اسارت گرفتن خلبان آنست. افشای انگلیسی بودن خلبان آن به حدی برای دولت های سعودی و انگلیس مهم بود که آنها بیش از سی بار محل سقوط جنگنده را بمباران کردند تا با کشتن وی مانع از افشای دخالت مستقیم انگلیس در جنگ یمن شوند اما وی زنده ماند و به اسارت در آمد.
در روزهای اخیر نیز تلاشها برای آزادسازی استان نفت خیز مارب که قلب صنعتی یمن نیز به شمار می رود در جریان است. با آزادی مارب انصارالله می تواند مشکل سوخت مناطق در اختیار خود را حل کند.
ارتش و کمیته های مردمی یمن نشان دادند در هر عملیات وسعت بسیار بیشتری را آزاد می کنند؛ عملیات (نصرمن الله) فقط 500 کیلومتر مربع را آزاد کرد در حالیکه در عملیات (بنیان مرصوص) در شرق صنعا در زمستان 98 بیش از 2500 کیلومتر مربع از اشغال سعودی ها خارج شد در شرایطی سخت تر آن هم فقط در شش روز. در عملیات (فامکن منهم) مهمترین شهرهای استان جوف از کنترل سعودی خارج شد.
انصار الله می توانست به لحاظ نظامی بسیار زودتر مراکز استان های جوف و مارب را به آسانی تصرف کند اما برای پرهیز از ویران شدن آن شهرها و آسیب نرسیدن به مردم غیرنظامی به مذاکره با قبایل منطقه پرداخت تا آنها حزب اصلاح را که مزدور سعودی است، بیرون کنند. انصارالله به درخواست مردم این دو استان که از ستمگری ارتش سعودی و مزدوران اخوانی به ویژه در مارب به ستوه آمده بودند حرکت خود را برای آزادسازی تدارک دید.
در صورتی که انصارالله بتواند قبایل مارب را با خود همراه سازد و حزب اصلاح را از شرق این کشور بیرون کند در اصل این حزب اخوانی در یمن پایگاه اصلی خود را از دست خواهد داد. ضمن آنکه نقشه انگلیسی برای تجزیه یمن به شش ایالت خودمختار نیز برای همیشه از بین می رود. چرا که همه مناطق شمال یمن آزاد می شود.
در چنین شرایطی برای اولین بار ریاض پیشنهاد آتش بس سازمان ملل در یمن را پذیرفته است هر چند تا اجرا بسیار فاصله دارد.
براستی چرا ریاض به ناگهان پیشنهاد آتش بسی را می پذیرد که در سراسر پنج سال گذشته همواره آن را رد می کرد؟
دولت سعودی اکنون با سه چالش بسیار فرساینده و بزرگ به صورت همزمان مواجه است؛ پیشروی های سریع دولت نجات ملی در یمن، کاهش شدید قیمت نفت و شیوع شدید و غیر قابل مهار کرونا در عربستان. این کابوسها در حالیست که بن سلمان با وجود سودای رسیدن به پادشاهی توان کنترل خود را بر اوضاع دولت سعودی از دست می دهد.
قطعا مقابله همزمان با این سه چالش برای دولت سعودی که از هیچ مقبولیت داخلی و پایگاه مردمی هرگز برخوردار نبوده کار آسانی نیست. از طرف دیگر آمریکا و انگلیس که نقطه اتکای بن سلمان هستند خود با بحران های مشابه به صورت همزمان درگیرند و قدرت رویارویی آنها به حدی کاهش یافته که بیش از این نمی توانند از توان نظامی خود در جنگ یمن استفاده کنند. در حال حاضر آمریکا و انگلیس از نیروی دریایی و توان هوایی خود علیه مردم یمن استفاده کرده اند اما حضور زمینی آنها خارج از تصور است.
در این شرایط دولت ریاض تلاش می کند با قبول آتش بس به خرید زمان اقدام کند بدون آنکه به هیچ تعهدی عمل کند. اگرچه همین اعلام ضعف دولت سعودی هم موفقیت انصارالله را نشان می دهد اما بعید به نظر می رسد تا زمانی که محاصره اقتصادی یمن شکسته نشود و بمباران های ارتش سعودی متوقف نشود هیچ آتش بسی در عمل تحقق یابد. در نتیجه می توان به استمرار پیشروی های انصارالله در مارب امید داشت.
در میان افسران سعودی که در جنگ های اخیر به اسارت انصارالله درآمدند برخی نیز تابعیت انگلیسی دارند و این نکته ای است که برای لندن و ریاض همزمان مهم است یکی از آنها خلبان همان تورنادویی است که اخيرا در جوف سرنگون شد.
پیشنهاد عبدالملک الحوثی مبنی بر آزادی افسران اسير سعودی در ازای آزادی اعضای جنبش حماس که در حجاز مهمان بودند و یک سال است که زندان های رژیم سعودی شكنجه مي شوند طرح هوشمندانه اي است كه مبارزه با آل سعود را به آزاد كردن فلسطين پيوند مي زند. اين پيشنهاد كمك شيعيان زيدي به حماس سني مذهب با استقبال بسيار در فلسطين مواجه شده است.
این درحالیست که حزب اصلاح که از اخوانی های یمن تشکیل شده به جای کمک به همفکرانش در فلسطین به طمع غارت بیشتر منابع یمن با اشغالگران سعودی همکاری می کند.
یکی از ویژگی های بارز و بسیار متفاوت انصارالله پایبندی این جنبش به عهد و پیمان هایی است که امضا می کند. برای مثال با وجودی که به سهولت می تواند همه سواحل الحدیده و حتی تعز را آزاد کند اما به دلیل آتش بسی که در سوئد امضا کرده است از این اقدام خودداری می کند و این در حالیست که ظرف يك ماه اخير مزدوران سعودی در سواحل حُدیده بارها منازل مردم را گلوله باران کرده اند.
در هنگام آزادي شهر حَزم نيز انصارالله با تقاضاي عفو استاندار جوف موافقت كرد و اجازه داد به مارب بگريزد درحاليكه مي توانست وي را اعدام كند.
روی دیگر این اخلاقمداری را می توان توجه ویژه به خواست مردم جنوب دانست. انصارالله که در جوف، شرق صنعا و مارب توانست جنگی به وسعت سه استان را پیروز شود دارای این قابلیت هست که به سمت جنوب حرکت کند اما زمانی این کار را انجام می دهد که مردم استان های جنوبی از انصارالله تقاضا کنند که به یاری شان شتابد. این تفاوتی است که این جنبش در مشی سیاسی خود با سایر فعالان سیاسی جهان دارد.
انصارالله از نظر راهبردی تا سواحل طولانی دریای عمان فقط یک استان کم عرض (ابین) فاصله دارد و می تواند محاصره دریایی را بشکند اما بازهم به دلیل همان اخلاقمداری خود از حرکت به سمت استان ابین و رسیدن به سواحل خودداری می کند. انصارالله معتقد است هر زمان مردم استانی تمایل داشتند به دولت نجات ملی بپیوندند به یاری آنها خواهد رفت تا قبل از آن زمان به سمت جنوب حرکت نخواهد کرد. شاید از نظر نظامی چنین امری اشتباه باشد اما برای انصارالله مفید هم بوده است.
این اخلاقمداری بی سابقه در سیاست است که موجب شده تا مردم در سرزمین هایی که به دولت نجات ملی پيوسته اند از چنين حكومتي حمایت کنند و شرایط سخت تحریم و بمباران را تحمل کرده و هر زمان که انصارالله نیرو نیاز داشته باشد به جبهه ارسال کنند.
در نهایت دولت سعودی دو راه بیشتر ندارد؛ به تجاوزگری خود ادامه دهد و شکست های بیشتری را پذیرا شود یا آتش بس را در عمل قبول کند و محاصره دریایی و اقتصادی یمن پایان یابد. در هر دو صورت موفقیت برای انصارالله است.