کنفرانس امنیتی مونیخ و تشدید شکاف اروپا - آمریکا-راهبرد معاصر
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد

کنفرانس امنیتی مونیخ و تشدید شکاف اروپا - آمریکا

برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ 2019 منازعات میان اروپایی‌ها و آمریکا را بیش از پیش آشکارتر ساخت این در حالی است که کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 1963 با هدف تقویت اتحاد امنیتی اعضای ناتو تشکیل شد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۶ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ - 2019 February 20
کد خبر: ۵۱۸۰

به گزارش راهبرد معاصر؛ نشست مونیخ 2019 همچون نشست سال گذشته، در فضای بحران در روابط فرآتلانتیک و شکاف رو به گسترش میان آمریکا و اروپا دنبال شد. این در حالی است که کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 1963 با هدف تقویت اتحاد امنیتی اعضای ناتو در جنگ سرد بوجود آمد. در واقع تنها پس از فروپاشی شوروی و از اواخر دهه 1990 بود که این رویداد عضویت خود را گسترش داده و در ابتدا کشورهای اروپای مرکزی و شرقی و سپس پذیرای حضور کشورهایی از سراسر جهان شد.

 

پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی با عنوان «کنفرانس امنیتی مونیخ انحطاط غرب را بر ملا کرد» نوشت: کسی چه می‌داند، شاید آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ در آمریکا در واقع در کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ خورده باشد؟

 

جو بایدن، معاون رئیس جمهور سابق آمریکا، اعلام کرد «ما باز خواهیم گشت. در این باره شک نداشته باشید.» وی به چیزی اشاره داشت که از آن به عنوان اعاده نقش طبیعی رهبری آمریکا در عرصه بین‌المللی یاد می‌کرد. شاید خود بایدن با بیان این اظهارات سعی دارد بگوید وی به عنوان نامزد دموکرات‌ها در انتخابات آینده برای کنار زدن سیاست‌های ترامپ به میدان خواهد آمد. بایدن همواره از سیاست‌های ترامپ، از بحث تغییرات آب و هوایی گرفته تا راه‌اندازی جنگ‌های تجاری انتقاد کرده است. پیام سخنان بایدن روشن بود «پس از یک دوره وقفه چهار ساله، بار دیگر وضع قبلی اعاده خواهد شد.»

 

اما در مقابل مایک پنس، معاون رئیس جمهور کنونی آمریکا، می‌گوید همه چیز عالی و بر وفق مراد است. پنس پس از شکست آشکار در ورشو برای متقاعد ساختن اروپایی‌ها به پیوستن به جرگه ائتلاف ضدایران، سعی کرد تا از ترامپ چهره‌ای در قد و قامت حامی و تقویت‌کننده ائتلاف ناتو به تصویر بکشد، هدفی که خود ترامپ شخصا کوچکترین علاقه‌ای به تحقق آن ندارد. اقدام وی در خروج از پیمان نیرو‌های هسته‌ای میان برد INF بعید است به معنای تقویت امنیت کشور‌های اروپایی قلمداد شود، اقدامی که در واقع این امنیت را از بین می‌برد.

 

ترامپ شخصیتی است که به ائتلاف‌های دائم اعتقادی ندارد. ولی با این همه پنس ادعا می‌کند در دوران ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا بار دیگر سکان هدایت و رهبری جهان آزاد را به دست گرفته است. از دیدگاه وی، ترامپ در واقع رونالد ریگان جدید به شمار می‌رود.

 

در این میان بعید است اروپایی‌ها به هیچ یک از حرف‌های هم بایدن و هم پنس اعتماد کنند. ترامپ در واقع روند جدایی آمریکا از اروپا را که از دوران ریاست جمهوری اوباما آغاز شده بود، تسریع کرده است. اوباما هیچ علاقه خاصی به اروپا نداشت جز اینکه از بابت هدایت ائتلاف ناتو به سمت جنگ لیبی در مارس سال ۲۰۱۲ ابراز تاسف و پشیمانی کند. وی بعد‌ها از این اقدام خود به عنوان بدترین اشتباهش در دوران ریاست جمهوری آمریکا نام برد. ولی وی بر خلاف ترامپ، هرگز اروپا را به خاطر نپرداختن سهم کافی از هزینه‌های دفاعی در این ائتلاف تحقیر نکرد.

 

البته خود اروپایی‌ها نیز در این میان با اتخاذ اقداماتی در بدتر کردن این وضعیت مقصر بوده‌اند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، در سخنرانی پرشور در مقام دفاع از غرب برخاست ولی گزارش‌ها نشان می‌دهد آلمان‌ها در عزم خود برای ایجاد ارتشی کارآمدتر چندان راسخ نیستند. این در حالیست که در صورت وقوع برکسیت (خروپ انگلیس از اتحادیه اروپا) سخت و جدایی دشوار انگلیس از اتحادیه اروپا این اتحادیه هم به لحاظ سیاسی و هم اقتصادی ضعیف‌تر خواهد شد. آلمان‌ها ممکن است در این صورت به جای نگاه به غرب، تمرکز خود را به شرق معطوف دارند.

 

در این صورت تنش‌ها میان واشنگتن و برلین بر سر خط لوله جنجالی نورداستریم ۲ که مرکل به شدت از آن دفاع می‌کند، افزایش خواهد یافت. فرانسه و دیگر کشور‌ها نگران آن هستند که این پروژه در نهایت به قیمت تقویت روابط آلمان و روسیه و به زیان اوکراین تمام شود. مرکل همواره از طرفداران حفظ مناسبات سیاسی با مسکو به شمار می‌رود. وی در کنفرانس مونیخ اعلام کرد چشم‌پوشی از پیامد‌های ژئوپلیتیک توقف پروژه نورداستریم احمقانه خواهد بود. وی تصریح کرد منافع ژئوپلیتیک اروپا از محل توقف همه روابط با روسیه محقق نخواهد شد.

 

قطع نظر از آنچه بایدن و پنس می‌گویند، اروپا به خوبی می‌داند که باید به گونه‌ای فزاینده روی پای خود بایستد. در این میان کنفرانس امنیتی مونیخ نه مولود هیچ سیاست جدید فرااطلسی بود و نه موجب بروز مناقشات جدید میان دو طرف. برگزاری این کنفرانس تنها این منازعات را بیش از پیش آشکارتر ساخت.

 

 

ارسال نظر