به گزارش راهبرد معاصر؛ کمتر از یک ماه است که روابط عادی سازی اسرائیل و امارات تبدیل به تیتر یک رسانه ها شده است روابطی که حاشیه های مهمی را در پی داشته است. به گفته برخی از تحلیلگران این عادی سازی روابط در حوزه های بهداشت اقتصادی، آموزش و حتی نظامی است؛ ولی اگر بخواهیم به ابعاد دیگر این توافق و تاریخچه امارات نگاهی بیندازیم نمی توانیم گفت تنها به این موارد ختم خواهد شد، بلکه این احتمال وجود دارد که یکی از مهمترین اهداف «تصاحب بازار انرژی خلیج فارس» باشد، در همین خصوص که خبرنگار ما با برخی از کارشناسان به گفت و گو پرداخته است.
علی عبدی تحلیلگر مسائل رژیم صهیونیستی در گفت و گو با راهبرد معاصر درباره روابط عادی سازی امارات و اسرائیل و اینکه این رابطه چقدر میتواند خطر جدی در حوزه منابع انرژی خلیج فارس باشد گفت: پروژه اسرائیلی ها و بحث خط ترانزیتی به لحاظ بازرگانی است که از دریای مدیترانه با محوریت سرزمین های اشغالی تا عربستان امتداد پیدا کند و از خاک عربستان سعودی دو شاخه شود و یک شاخه وارد قطر شود و شاخه دیگر وارد امارات شود. اسرائیل می خواهد از طریق دریای مدیترانه این مسیر مواصلاتی را به اروپا متصل کند که این کار عملا هم مسیری برای تجارت بین الملل اسرائیل محسوب می شود و هم مسیری برای انتقال انرژی خواهد بود و انرژی را از شبه جزیره به سمت اردن و سرزمین های اشغالی و به اسرائیل می رساند و هم از این طریق مازاد انرژی به اروپا فرستاده می شود.
وی در ادامه افزود: این طرح در دستور کار است و در همین لحظه نیز مذاکرات این طرح با امارات در جریان است. قطر و سعودی در جریان این مذاکرات است. این طرح کلی رژیم اسرائیل است که تبعات آن در درجه اول مستقیما به ایران بر می گردد. ما به دنبال خطی مواصلاتی هستیم که از سمت هند و پاکستان و ایران و ترکیه به سمت اروپا برود و مسیر انتقال انرژی و مسیر ترانزیت را هموار کند. کاری که صهیونیست ها به دنبال آن هستند عملا رقیب و بدیل خطی است که ایران پیگیر آن است و مصاف بر تهدیداتی امنیتی ایجاد شده برای ایران و علاوه بر اهداف نظامی رژیم اسرائیل برای ایران از نظر اقتصادی و در حوزه انرژی نیز برای کشور ما تهدیدی محسوب می شود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا اسرائیل و امارات توانایی انجام چنین اقدامی را دارند تصریح کرد: اگر آمریکا از آنها حمایت کند چرا که نه؟ آمریکا پشتیبان اسرائیل است. ادامه پیدا کردن این طرح و اجرای آن می تواند خط ما را از کار بیندازد و تلاش های ایران برای دستیابی به مسیر انرژی را عملا ناکارآمد کند و عملا کار را منتفی کند. علاوه بر تهدیداتی که به دنبال دارد عملا این سود سرشار را از دست ایران خارج کند. این طرح علاوه بر ایران کشورهای همسایه ایران از جمله عراق و افغانستان را نیز درگیر می کند. و منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد.
این تحلیلگر با اشاره به این موضوع که آیا این مساله می تواند ایران را در موقعیت برخورد قرار بدهد؟ اظهار کرد: بعید است ولی به نظر می رسد که چنین مساله ای بتواند به مرحله نظامی منجر شود بخصوص با توجه به حمایت رژیم از طرف آمریکا. من این احتمال را چندان نزدیک نمی بینم. به نظر من، ایران در حال از دست دادن فرصت است اگر در این مدت اقدامی صورت نگیرد و این رابطه مشمول مرور زمان شود عملا تثبیت خواهد شد در چنین شرایطی مبارزه با آن سختتر خواهد بود. هر چه زودتر با آن مقابله کنیم کار ما راحتتر خواهد بود.
اما در همین باره محمدعلی خطیبی نماینده سابق ایران در اوپک با راهبرد معاصر گفت: مسائلی که در مورد عادی سازی گفته شد صرفاً در صحنه سیاسی متوقف نمی شود تجربه نشان داده است که اسرائیل به سرعت در مباحث فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ورود می کند و به طور طبیعی در مباحث اقتصادی می توان به موضوع انرژی نیز اشاره کرد. و این مساله نه تنها برای ایران بلکه برای کل کشورهای اسلامی تهدیدی محسوب می شود.
وی ادامه داد: بقیه کشورها نیز این اقدام را محکوم کرده اند ولی سعی می کنند به صورت مرحله ای جلو بیایند و در مرحله اول یک کشور را جدا می کنند و در مرحله بعدی کشورهای دیگری را به این توافق اضافه می کنند نقطه مثبت این است که اکثر کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه این نکته را قبول نکرده اند. کشورها باید متوجه باشند که این حرکت تهدیدی برای کل منافع کشورهای اسلامی است. کشورها باید مراقبت کنند و از پروسه توافق پیروی نکنند. و مساله تقریبا به هیمن شکل است و شاهد این نیستیم که کشوری جزء امارات به این توافق بپیوندد. کار با کشورهای دیگر باید با هوشیاری آنها انجام شود این کشورها نباید برای همکاری با اسرائیل پیش قدم شوند.
خطیبی در پاسخ به این پرسش، آیا امارات و اسرائیل قدرت لازم برای ادامه کار را دارند؟ افزود: ما کشور اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم. پشت تمام این ماجرا ها و پشت این هویت آمریکا قرار گرفته است. آمریکا و برخی از قدرت های اروپایی با بوجود آوردن این کشور جعلی چنین مشکلاتی را برای جهان و منطقه ما ایجاد کردند. بنابراین باید بدانیم که پشت تمام این قضایا سیاست هایی استکباری وجود دارد و در راس آنها آمریکا قرار دارد که بزرگترین حامی اسرائیل است همچنین اروپا نیز از آمریکا و سیاست های او دنباله روی می کند از این رو ما شاهد توافق دو کشور در منطقه نیستیم این قضایا نشان می دهد کشورهای دیگری نیز دست اندرکار و تشویق کننده و حامی اسرائیل هستند. عقبه این ماجرا بسیار خطرناک تر از ظاهر آن است.