حمیدرضا ترقی، عضو حزب مؤتلفه اسلامی در گفت و گو با راهبرد معاصر در خصوص زمزمه های تشکیل زودهنگام جلسات و گعده های سیاسی جبهه اصولگرایان گفت: این موارد بیشتر شایعه است چون هنوز جلسه ای برای ائتلاف تشکیل نشده و بحث ائتلاف وجود ندارد. از این رو این موارد لازمه شرکت فعال در ائتلاف است. هر کسی دیدگاه و نقطه نظراتی دارد اما این موارد وقتی در کنار هم جمع شوند و دیدگاه ها را با هم مطرح کنند طبیعتا از داخل آن یک استراتژی و یک مصداق و یک گفتمان بیرون می آید.
وی درباره انسجام اصولگرایان گفت: در حال حاضر انسجام و وحدت بین اصولگرایان دیده می شود و ما هیچ مشکلی در بین خودمان نداریم و طبیعتا وقتی زمان این ائتلاف فرا برسد خواهید دید که همه متفق النظر هستند.
ترقی تصریح کرد: وقتی از مرحله تعیین مصداق و شاخص عبور شد به مرحله مقبولیت اجتماعی نامزدها می رسیم اگر بنابر این باشد که پیروزی به طور کامل محقق شود. به طور طبیعی نظرسنجی ها و پایشهای اجتماعی در تصمیمات تاثیر می گذارد اگر اصولگراها احساس کنند که نامزد مورد نظرشان رای 100% نخواهد داشت بر روی نامزد 80% اجماع می کنند. باید دید کدامیک از آنها سرمایه اجتماعی بیشتری دارند و با معیارها و شاخص های اصولگرایی انطباق بیشتری دارند.
او در پاسخ به این پرسش، آقای مصباحی مقدم مطرح کردند بسیاری از اصولگرایان چون سال های قبل ارتباط چندانی با بدنه روحانیت ندارند و بیشتر کارهای سیاسی خود را بدون رجوع به جامعه فقهی انجام می دهند. آیا این مساله انشقاقی بین اصولگرایان ایجاد نمی کند؟ گفت: این مشکل در درجه اول به روحانیت برمی گردد که در درون خود اختلافاتی دارند. چون جامعه روحانیت یکپارچه نیست و دیدگاه های متفاوتی در بین آنها وجود دارد. به طور طبیعی خارج از روحانیت نیز چنین وضعیتی ایجاد شده است.
ترقی افزود: در دوره های قبلی محور جامعتین، جامعه روحانیت و هم جامعه مدرسین بودند و سپس در بین آنها اختلاف نظر متعددی پدید آمد و خود آنها در مسائل انتخابات و ... از موضع واحدی برخوردار نبودند و خود علاقه ای به محور شدن در انتخابات نبودند. حال شاید تشکلی فاصله ای داشته باشد ولی اکثریت تشکل ها فاصله چندانی با روحانیت ندارند و اصولگرایان سعی دارند به نظرات قشری از روحانیت که مورد توجه آنهاست دقت داشته باشند و اگر تشکلی فاصله ای دارد در جریان انتخابات تاثیر چندانی نخواهد داشت.
عضو حزب موتلفه با اشاره به نقش ایت الله مهدوی کنی گفت: اقای مهدوی کنی در جریان اصولگرا نقش پدر معنوی را بر عهده داشتند و همه نظر و تصمیمات ایشان را می پذیرفتند. تصمیمات جامعه روحانیت به طور معمول یکپارچه بود و متفق با نظر ایشان گرفته می شد. بعد از رفتن ایشان انسجام تا حدودی بهم خورد و دیدگاه متفاوتی در داخل روحانیت مبارز وجود دارد. برخی از دیدگاهها به اصول و آرمانها پایبند هستند و برخی متعادل ترند و در مواضع اجتماعی مشهود است. شخصیتی مثل آیت الله سعیدی را در کنار کسی مثل آقای ابوترابی در نظر بگیرید. این تفاوت ها نمی تواند انسجام را در بین روحانیت نهایی کند و اختلاف نظرها به بیرون درز می کند. جامعه مدرسین نیز به همین شکل است.
وی در پاسخ به این پرسش، زمانی که آقای عسگر اولادی نیز در این جبهه حضور داشت آن زمان چه نگاهی پیاده می شد و امروز چه نگاهی پیاده می شود؟ گفت: شخصیت هایی مثل آقای عسگر اولادی و آقای مهدوی کنی لنگر کشتی اصولگرایی هستند و همه نظر نهایی آنها را به عنوان فصل الختام قبول داشتند. چون امروز چنین شخصیت هایی نیستند فصل الختام دیدگاه جمع است و خرد جمعی فصل الختام است. بر همین اساس طبیعتا شخصیت ها مبنا و محور نیست و نظر جمع محور است. نظر جمع نوعا اکثریتی است و اکثریت به هر سیاست و خط مشی برسند همان سیاست دنبال می شود. اقتضادی کار جمعی همین است.
او درباره رابطه مجلس و دولت گفت: سال اخر دولت است و با مجلسی روبرو است که از جریان رقیب است و دیدگاهها متفاوت دارد. ما در دوره آقای هاشمی و دوره آقای احمدی نژاد نیز با این موارد روبرو بودیم. در این مرحله نقش مقام معظم رهبری در ایجاد تعادل و توازن بین قوا مانع از اقداماتی می شود که منافع و مصالح ملی را به خطر بیندازد. مسلماً دیدگاه های مجلس با دیدگاههای دولت تفاوتی فاحش دارد و راهکارهای مجلس برای حل مشکلات کشور تفاوت قابل ملاحضه ای با راهکارهای دولت دارد. از طرفی مردم نیز مطالباتی دارند و این نمایندگان برای حل مشکلات مردم هستند. نمی توان از مجلس انتظار داشت با چشم پوشی و مماشات رفتار کند و اقدامی انجام ندهد. این بی تفاوتی می تواند مشارکت مردم را برای انتخابات بعدی به شدت کاهش دهد. لذا مجلس باید در میان رعایت مصالح ملی و پرهیز از اقداماتی که منجر به سو استفاده دشمن شود باید در صدد سوق دادن دولت به سمت راه حل های صحیح باشد.