به گزارش راهبرد معاصر؛ در فرهنگ اصیل همه کشورهای جهان، کوشش و تلاش امری ممدوح است. شاید بتوان جزو خوبیهای فطری بشر دانست که کسی را که اهل کوشش و تلاش است، دوست میدارند و از تن پروری بدشان میآیند. حتی کسانی که خودشان اهل جهاد و تلاش فراوان نیستند، افرادی را که کوشش میکنند، دوست دارند.
در فرهنگهای بومی هر کشور و مخصوصا در فرهنگ ایرانی و نیز در ادبیات اسلامی، راه تعالی کوشش است؛ چه اینکه انسان بخواهد در آخرت به سعادت برسد، باید اهل عمل به دستورات دینی باشد و چه اینکه بخواهد در دنیا موفقیت کسب کند، باید تلاش کند.
اساسا کار و تلاش باعث در جریان افتادن چرخ صنعت کشور میشود. حتی اگر فرهنگ بومی و ایرانی اسلامیمان را کنار بگذاریم و با عینک لیبرالی نگاه کنیم، این همه موجب کار و تلاش و کوشش است که باعث پیشرفت و توسعه صنعتی کشور میشود.
تغییر این سیر ـ که انسان با تلاش و کوشش به موفقیت دست یابد ـ موجب ضرر زدن به جامعه میشود. تصور کنید راههایی پیدا شود که انسان بخواهد نفسانیاتش را بدون کار و تلاش به دست بیاورد! مثلا اگر یک اتومبیل آخرین مدل بخواهد، به جای آنکه تلاش کند تا به آن برسد، فکر کند چه کاری میتواند بکند که بدون تلاش به ثروت زیاد برسد. هر عقل سلیمی تصدیق میکند که این مساله یک بیماری است و مسوولان فرهنگی باید به فکر علاج این بیماری باشند.
اگر جامعهای به این بیماری مبتلا شد، نقطه آغاز افول فرهنگی ـ اقتصادی و تمدنیاش خواهد بود. بهترین راه برای علاج این بیماری، رسانههای جمعی هستند و مهمترین رسانه تاثیرگذار در کشور ما، صدا و سیما است. به همین جهت است که امام خمینی (ره) فرمودند که صداوسیما یک دانشگاه عمومی است.
دانشگاه، محل تربیت فکری و فرهنگی دانشجویان است. حال تصور کنید مواد درسی دانشگاه معیوب باشد و به جای آنکه با ترویج مسائل نیکو، فرهنگ جامعه را به تعالی برساند و با بیماریهای فوقالذکر مقابله کند، خود نوعی از مریضی را ترویج کند!
اگر صداوسیما به عنوان تأثیرگذارترین رسانه کشور، حرص و طمع و رسیدن به ثروت هنگفت از راهی غیر از کوشش و تلاش را ترویج کند، دیگر انتظار رعایت فرهنگ متعالی از مخاطبان کمی دشوار است.
صداوسیما از طرفی مروج اقتصاد مقاومتی و بنگاههای اقتصادی مردمی و اقتصاد دانش بنیان است و از طرف دیگر مسابقهای به نام «برنده باش» پخش میکند که در آن، شخصی در یک شب به میلیونها تومان پول دست مییابد.
فکر کنید شما مخاطب برنامه و کارگر یا کارمند هستید و حقوقتان پس از یک ماه تلاش و کوشش، یکی ـ دو میلیون تومان است. با برنامهای مواجه میشوید که در یک شب میتوانید میلیونها تومان به دست بیاورید. اگر شما دست از کار نکشید و به چنین برنامههایی روی نیاورید، حتماً انسان شریفی هستید!
البته انگیزه مؤسسان برنامه، محترم است و برای همه روشن است که میخواهند کتابخوانی و محتوای خوب را در جامعه ترویج کنند، اما ظرفی که از آن استفاده میکنند، ظرف درستی نیست. میشود با ظرف بهتر هم محتوای خوب ارائه داد. نه اینکه در یک شب و با چند سؤال، میلیونها تومان به فرد بدهید. این مسأله اثری مخرب در جامعه دارد.
رهبر معظم انقلاب، چند سال قبل فرمودهاند: یک روز من دیدم در یک برنامه تلویزیونی پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند؛ برای اینکه به چند سؤال جواب داد! این سرگرمىِ خیلی جالبی نیست. پنج میلیون تومان، تقریباً حقوق دو سه سال یک کارمند متوسط است. ممکن است بگویند اینکار ترویج علم است. ترویج علم را از یک راهِ بهتر بکنید؛ این راه ضرر دارد.