چراغ سبز ظریف به بایدن برای آغاز مذاکرات!-راهبرد معاصر
یمن: ناوهواپیمابر را هدف قرار دادیم/سرنگونی جنگنده آمریکایی الجولانی: گروه‌های نظامی در نهاد واحدی ادغام خواهند شد دیدار سفیر چین در ایران با علی لاریجانی بازگشایی سفارت قطر در دمشق پس از ۱۳ سال توضیحات عراقچی در خصوص بازدید از برخی اماکن تاریخی-مذهبی در قاهره آمریکا جایزه ۱۰ میلیون دلاری بر سر الجولانی را لغو کرد فایننشال تایمز: ترامپ به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد جزئیات دیدار الجولانی با هیئت آمریکایی در دمشق هشدار وزیر خارجه عراق: داعش در حال سازماندهی مجدد خود است وزارت خارجه آمریکا زندان قزل حصار و ۴ نهاد مرتبط با تجارت نفت ایران را تحریم کرد گروه‌های مسلح تحریرالشام وارد مرز‌های رقه شدند حمله به کنسولگری اسرائیل در نیویورک تحریم‌های جدید آمریکا علیه ناوگان دریایی پنهان ایران پزشکیان در دیدار اردوغان: کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه، به هیچ وجه قابل قبول نیست دیدار پزشکیان با نخست‌وزیر پاکستان/ دعوت شهباز شریف از رئیس‌جمهور برای سفر به پاکستان

چراغ سبز ظریف به بایدن برای آغاز مذاکرات!

ظریف گفت: اگر (آمریکا) برگردد به اجرای تعهداتش، کاری که ما می‌کنیم هم سریع خواهد بود. یعنی به تعهدات برجامی بر‌می‌گردیم. این نیاز به مذاکره ندارد. مرحله بعد که نیاز به مذاکره پیدا می‌کند، بازگشت امریکا به داخل برجام است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۴ - ۲۸ آبان ۱۳۹۹ - 2020 November 18
کد خبر: ۶۷۲۵۶

به گزارش راهبرد معاصر؛ محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه با روزنامه ایران گفتگویی انجام داده است که مهمترین بخش‌های آن در ادامه آمده است.

 

تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری امریکا تقریباً با تنشی که از قبل هم قابل پیش‌بینی بود، جریان دارد و این انتخابات برخلاف سایر انتخابات پیشین در امریکا نشان‌دهنده یک انتقال بی سروصدای قدرت نیست. این ویژگی هم در شخصیت آقای ترامپ وجود داشته و هست که حاضر است هر کاری کند تا دوباره به قدرت برسد.

 

بر اساس همه تحلیل‌ها اگر فشار شدید کرونا هم نبود، احتمال بسیاری وجود داشت که کماکان ترامپ رأی بیاورد؛ ولی مجموعه‌ای از شرایط داخلی باعث شد وی شکست بخورد.

 

شکاف عجیبی در جامعه امریکا اتفاق افتاده است. شاید جامعه امریکا بعد از جنگ داخلی هیچگاه به اندازه امروز دوقطبی نبوده و این دوقطبی کاملاً مشخص و پرخشونت و پرتنش است. بر اساس آنچه آمار نشان می‌دهد طرفداران آقای ترامپ در ماه‌های گذشته بیشترین خرید سلاح در امریکا را داشته‌اند و این اتفاق بویژه در مناطقی که به طور سنتی طرفدار جمهوریخواهان بوده است، صورت گرفته است.

 

من نمی‌گویم فردا در امریکا جنگ می‌شود. اما امریکا فضای بسیار پرتنشی دارد و روش آقای ترامپ کنترل تنش نیست بلکه دامن زدن به تشنج و تنش است و این روش در همه توئیت‌های ایشان بعد از اعلام نتایج مشهود بود.

 

گفته می‌شود تیم انتقالی آقای بایدن شامل 500 نفر هستند که اقدامات خود را برای تحویل کارها تا 20 ژانویه آغاز کرده‌اند تا انتقال قدرت بی دردسر صورت گیرد. اما بسیار واضح است که این اتفاق رخ نخواهد داد. برای آغاز این فرآیند تاکنون دو هفته زمان از دست رفته است و در 70 روز این 2 هفته زمان زیادی است.

 

 ما باید این واقعیت را بپذیریم که شکست آقای ترامپ در داخل امریکا بر اساس سیاست خارجی نبود. یعنی ایشان به دلیل مسائل داخلی از جمله مسائل اقتصادی و شیوع کرونا شکست خورد.

 

متاسفانه کمتر شاهد بودیم که سیاست خارجی بسیار خطرناک آقای ترامپ در دنیا نقش زیادی در شکست داخلی او داشته باشد و این یک نکته قابل توجه درباره جهت‌گیری جامعه امریکا است و باید برای کل دنیا هم زنگ خطری باشد و متوجه باشند که جامعه امریکا به سمت تندروی گرایش نشان داده است.

 

اروپایی‌ها باید از دوران آقای ترامپ درس گرفته باشند

اروپایی‌ها باید از دوران آقای ترامپ درس گرفته باشند و با توجه به اینکه سیاست خارجی از موضوعات مهم انتخاباتی امریکا نبود، نباید اجازه دهند که مصالح و آینده آنها در واشنگتن تعیین شود. اروپایی‌ها باید بدانند که اگر اجازه دهند به جای اینکه پایتخت‌های خودشان سیاست‌ خارجی و روابط بین‌المللی خودشان را تعیین کند، این کار را واشنگتن انجام دهد آینده خوبی نخواهند داشت.

 

 به طور طبیعی در دوره آقای بایدن، رابطه معقول‌تری میان اروپا و امریکا وجود خواهد داشت.

 

 اگر آقای بایدن می‌خواهد در امریکا و سطح بین‌المللی موفق شود باید این واقعیت را بپذیرد و با این واقعیت هماهنگ شود که امریکا دیگر نمی‌تواند در دنیا هژمون باشد. ممکن است مقامات امریکایی در اظهارات خود به این واقعیت نزدیک شده باشند اما اگر آن را در عمل بپذیرند و از گرایش سنتی دموکرات‌ها مبنی بر مداخله در امور داخلی سایر کشورها فاصله بگیرند، می‌توانند سیاست خارجی موفق‌تری داشته باشند و آن وقت می‌توانند شکاف بین اروپا و امریکا را کم کنند.

 

بایدن با امتیاز منفی می‌آید

 میزان ذخایر اورانیوم اصلاً با قبل از ترامپ قابل مقایسه نیست و تحقیق و توسعه ما از قبل از برجام به مراتب جلوتر است. البته ما این اقدامات را در قالب برجام انجام دادیم. اینها نشان می‌دهد که امریکا نه تنها به اهدافش نرسیده بلکه از آنها دور هم شده است. این یک امتیاز منفی برای آنهاست.

 

 برخی فکر می‌کنند آقای بایدن با یک ذخیره‌ای به میدان این قضیه می‌آید. نه؛ آقای بایدن با یک امتیاز بسیار منفی می‌آید که این نتیجه دستاوردهای مهم هسته‌ای ایران در دوران آقای ترامپ بوده است.

 

ترامپ با خروج از برجام فقط امتیازات عضویت امریکا در برجام را از دست داد. اشتباهی که آقای ترامپ و اطرافیانش کردند، این بود که نفهمیدند با خروج از برجام از تعهدات خود به عنوان عضو ملل متحد خارج نمی‌شوند بلکه با نقض برجام، مرتکب نقض تعهد خود به عنوان عضو ملل متحد می‌شوند. البته امریکا خیلی از تعهدات بین‌المللی دیگرش را نیز نقض کرد. اما با خروج از برجام، امریکا امتیازاتی را که در آن به عنوان یک عضو برجام داشت، از دست داد.

 

آمریکا نمی‌تواند برای بازگشت به برجام شرط بگذارد

اینکه آقای بایدن می‌خواهد به برجام برگردد خیلی هم خوب است، یک قسمت آن اجرای تعهداتشان به عنوان عضو ملل متحد است؛ باید تحریم‌ها را بردارند، باید اقدامات تخریبی که آقای ترامپ انجام داده و برخلاف قطعنامه 2231 بوده متوقف کنند. قسمت دوم برجام است.

 

اگر می‌خواهند به برجام برگردند در شرایطی نیستند که شرط بگذارند. چون امریکایی‌ها امتیاز عضو برجام بودن را از دست داده‌اند و الان می‌خواهند این امتیاز را دوباره به دست بیاورند. البته این کار غیرممکنی نیست.

 

حتماً همه از اینکه امریکا تلاش کند این امتیاز را به دست بیاورد، استقبال می‌کنند اما حتماً امریکا باید تلاش کند و حتماً نیاز به اقداماتی از طرف امریکا دارد که نشان دهد برجام مثل در چرخان جلوی ادارات نیست که از این طرف آن وارد شوید و از آن طرف خارج شوید، مثل گیشه سینما است که باید برای ورود خود بلیت بگیرید.

 

کسی که می‌تواند شرط بگذارد ایران است

ما یک اسب را دوبار نمی‌خریم و دوبار هم نمی‌فروشیم. آنچه در برجام است حاصل مذاکرات طولانی است. آنهایی که در برجام مذاکره کرده‌اند کلمه به کلمه توافق را نه تنها خوانده‌اند بلکه بر سر هر کلمه بحث و چانه‌زنی کرده‌اند. انواع انتخاب‌ها برای هر کلمه وجود داشته و بر سر هر موضوعی ساعت‌ها بحث شده است. همین موضوع موشکی و منطقه‌ای موضوعاتی نبود که در مذاکرات به راحتی کنار گذاشته شدند.

 

این واقعیات را امریکایی‌ها نمی‌توانند کنار بگذارند و بگویند آنچه ما گرفته‌ایم و آنچه را داده‌ایم دوباره درباره‌اش معامله شود. اینها بدیهیات مذاکره است. خودشان هم می‌دانند.

 

 کسی که می‌تواند شرط بگذارد ایران است. ایران باید راضی بشود و بقیه 4+1 باید راضی شوند که امریکا به برجام برگردد. اما امریکا باید تعهداتش را انجام دهد. امریکا گزینه دیگری ندارد. گزینه امریکا بازگشت است. چرا؟ به این خاطر که مقاومت مردم سیاست فشار حداکثری را به شکست کشاند. درست است ما هزینه دادیم ولی مردم به امریکا گفتند که ادامه این سیاست باعث نمی‌شود شما دستاوردی داشته باشید.

 

 همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند، ما هیچ وقت میز را ترک نکردیم. این امریکا بوده که از اتاق مذاکره رفته بیرون حالا باید برگردد به داخل اتاق. برای برگشت هم باید حتماً بلیت هواپیما بگیرد و بیاید به محل اتاق. این اقدامات را امریکا باید انجام دهد. ما قرار نیست برویم واشنگتن که نیاز باشد کاری انجام دهیم. ما در اتاق توافق نشسته‌ایم به همراه 4+1 و این امریکا است که باید دوباره وارد شود.

 

مشاوران بایدن در مذاکرات حضور داشتند

کسانی که در دور اول توافق حضور داشتند بسیاری از مشاوران کنونی بایدن بوده‌اند و می‌دانند چه گذشته است مثل افرادی نیستند که توافق را ندیده باشند و بر اساس گفته‌های آقای بولتون درباره توافق نظر بدهند. لذا شرایط جدیدی خواهد بود و علی‌القاعده باید شرایط معقول‌تری باشد برای رسیدن به توافق. اما این امریکاست که باید اقدام کند.

 

اگر امریکا تعهدات خود وفق قطعنامه 2231 را انجام دهد ما تعهدات خودمان را وفق برجام انجام می‌دهیم.

 

 اگر امریکا بخواهد عضو برجام شود که ترامپ آن عضویت را از بین برده، ما حاضریم گفت‌و‌گو کنیم که امریکا چگونه می‌تواند وارد برجام شود. لذا امریکا در موقعیتی نیست که بخواهد شرط بگذارد.

 

 ولی یک کاری اتوماتیک می‌تواند انجام شود و نیازی هم به شرط و یا حتی مذاکره نیست. امریکا وظایف خود را طبق قطعنامه 2231 انجام دهد ما هم تعهداتمان را طبق برجام انجام می‌دهیم. این نه نیازی به مذاکره دارد و نه شرط. این کار شدنی است.

 

بازگشت آمریکا به داخل برجام نیاز به مذاکره دارد

 

گفتم که اگر (آمریکا) برگردد به اجرای تعهداتش، کاری که ما می‌کنیم هم سریع خواهد بود. یعنی به تعهدات برجامی بر‌می‌گردیم. این نیاز به مذاکره ندارد.

 

مرحله بعد که نیاز به مذاکره پیدا می‌کند، بازگشت امریکا به داخل برجام است. که آن فوریت اول نیست فوریت اول خارج شدن امریکا از حوزه یاغی‌گری و نقض قانون است. یعنی آقای بایدن نمی‌خواهد میراث یاغی‌گری آقای ترامپ را با خود حمل کند.

 

آنچه که واضح است، اقداماتی است که ما و امریکا باید انجام دهیم تا برجام از سوی ما و قطعنامه 2231 از سوی امریکا کاملاً اجرایی شود. فعلاً برای امریکا قطعنامه 2231 به عنوان عضو ملل متحد و برای ما برجام مطرح است. امریکایی‌ها می‌توانند این اقدامات را خودشان انجام دهند، بعد از آن می‌توان مذاکره کرد.

 

 اگر نیازی باشد امکان دارد مشخص شود که ما چگونه رفتار خواهیم کرد یعنی ایران هم مشخص خواهد کرد. مثلاً مشخص می‌کنیم که اگر تعهدات آنها اجرا شود، ما اعلام می‌کنیم آمادگی داریم چه کارهایی را در اجرای تعهدات برجامی خود انجام دهیم. چنانکه در نامه آقای رئیس جمهوری صریحاً نوشتیم که به هر میزان تعهدات طرف مقابل اجرا شود، ما هم تعهدات خود را برمی‌گردانیم.

 

 با توجه به شرایط، امریکا متوجه شده است که سیاستش شکست خورده است و باید به تعهدات خود بازگردد. زمانی که به تعهدات خود بازگردد، ما هم برمی‌گردیم، عجله‌ای نیست. ولی سیاست تأخیری هم نداریم و نباید هم داشته باشیم. امریکایی‌ها هم نباید سیاست تأخیری داشته باشند. به خاطر اینکه سیاست آنان تاکنون ناموفق بوده است، شما وقتی سیاست تأخیری دارید که سیاست‌تان موفق بوده باشد، اما سیاست آنان موفق نبوده است، سیاست ما در مقاومت موفق بوده است، اما بالاخره به مردم ما فشار وارد شده، ما هم نیازمند تأخیر نیستیم. به نظر من باید این ملاحظات بچگانه کنار گذاشته شود.

 

لابی صهیونیسم خو را بر آمریکا تحمیل کرده است

 

 در دوره آقای ترامپ اتفاق ویژه‌ای که افتاد این بود که سیاست خارجی واگذار شد. یعنی رژیم صهیونیستی و بن سلمان و یکی دو نفر دیگر سیاست خارجی امریکا را مدیریت می‌کردند. حتی اگر خاطرتان باشد، بعد از اینکه 4 کشور عربی قطر را محاصره کردند، آقای ترامپ به نفع این کار 4 توئیت زد. یعنی حتی ایشان ملاحظه نکرده بود که 10 هزار سرباز امریکایی در پایگاه هوایی امریکا در قطر هستند. سیاست خارجی امریکا تا این حد واگذار شده بود.

 

این دوران به پایان می‌رسد. اما اینکه تصور کنیم فشار لابی صهیونیست‌ها در امریکا به پایان برسد، حتماً اینطور نیست. دوستان ما در داخل که می‌آیند سخنرانی بایدن را کلیپ می‌کنند یا حضور خانم کاملا هریس را در اجلاس ایپک توئیت می‌کنند، در واقع دارند زیره به کرمان می‌برند. اینها واقعیت است، واقعیتی که نشان می‌دهد لابی صهیونیسم از زمان آقای ترومن، توانست حتی به رغم مخالفت وزارت خارجه خود را به امریکا تحمیل کند.

 

 نباید دچار یک گرفتاری ادراکی شویم که آقای ترامپ و بایدن یکی هستند، نه؛ حتماً یکی نیستند.

 

 اگر زمانی آقای بایدن مستقر شود و بخواهد تعهدات مبتنی بر قطعنامه 2231 امریکا را اجرا کند، ما هم می‌توانیم فوراً به تعهدات برجامی خود به صورت کامل برگردیم. این روند اصلاً زمانبر نیست. با چند قانون اجرایی از سوی رئیس جمهوری امریکا انجام‌پذیر است.

 

این هم که گفته می‌شود آقای ترامپ مقرراتی گذاشته است که از سوی آقای بایدن قابل لغو نیست، همه این کار بازی‌هایی است که دولت آقای ترامپ در این مدت انجام داده تا بر افکارعمومی و امید مردم ما تأثیر بگذارد. یکی از مهم‌ترین خواسته‌های ترامپ و رژیم صهیونیستی این است که امید مردم ما را از بین ببرند.

 

آقای بایدن اگر رئیس جمهور امریکا شد و در کاخ سفید مستقر شد، می‌تواند با سه فرمان اجرایی همه اینها را لغو کند.

ارسال نظر