به گزارش "راهبرد معاصر"؛ غلامی سردبیر شرق معتقدست: با رویکارآمدنِ دولت روحانی، در سیاست داخلی ایران اتفاق تازهای رقم خورده است و آن چیزی نیست جز یکدستشدن سیاست داخلی ایران.
پس از قضایای 88 اصلاح طلبان تلاش مضاعفی برای تداوم حیات در فضای
سیاسی کشور صورت دادند.
آن ها با علم به جایگاه متزلزل در افکار عمومی در سال 92 از خیر
گزینه نهایی خود – عارف – گذشتند و بر روی روحانی سرمایه گذاری کردند. از بیان
موقت بودن این سرمایه گذاری هم ابایی نداشتند و حتی دولت روحانی را به رحم اجاره
ای تشبیه کردند. اما پیش بینی ها برای بازگشت به حیات طبیعی سیاسی تا سال 96 محقق
نشد تا بار دیگر از سر ناچاری لبخند خود را نثار روحانی کنند، بلکه اجازه نوشتن
یادگاری بر دیوار اعتدالیون را کسب کنند.
اما تنها چندماه کافی بود تا اصلاح طلبان
به این جمع بندی برسند که قطار اعتدالیون و دولت روحانی در مبدا آدرس غلط به این
جریان سیاسی داده و آن ها را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند. در چنین شرایطی ست که
پیشنهاد نخ نمای شده آشتی ملی با ادبیات مختلف همچون گفت و گوی ملی و تعامل جریان
های سیاسی مطرح شد و امروزه روز هم با تلاش برای القای یکدست شدن سیاست داخلی مطرح
می شود.
به نظر می رسد اصلاح طلبان برای فرار از بار مسئولیت پذیرش کاستی های دولت روحانی، این بار شلوغ کاری سیاسی را در دستور کار قرار داده اند؛ یکدست شدن و یک کاسه شدن سیاست داخلی ایران به مثابه ضربه گیر نقدهای پی در پی افکار عمومی ست تا شاید با تقسیم شدن این ضربات بین جریان ها، اصلاح طلبان از مطالبات افکار عمومی که این روزها با رشد تصاعدی همراه شده در امان بمانند.