به گزارش راهبرد معاصر و به نقل از "نیویورکر"، "برنارد آویشای" در یادداشتی تحت عنوان "بایدن به خوبی نتانیاهو را بازی میدهد" از روابط سرد نتانیاهو و بایدن درشرایط کنونی مینویسد. نویسنده معتقد است برخی از اقدامات نتانیاهو در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، موجب شده او در شرایط حساس کنونی که خود را برای انتخابات داخلی اسرائیل آماده میکند، از حمایت جو بایدن محروم باشد. آویشای می نویسد:
دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به بسیاری از روابط دوستانهای که رئیسجمهور جدید، جو بایدن در طول سالها با جمهوریخواهان تعریف کرده بود، آسیب زد. به طور مشابه میتوان به دوستی 40 ساله بایدن با بنیامین نتانیاهو اشاره کرد که آشکارا خود را با جمهوریخواهانی همچون ترامپ متحد میدید و اکنون آن رابطهی صمیمانه با بیعلاقگی همراه شده است. تعریف و تمجید بایدن از اسرائیل ممکن است، کمرنگ شده باشد اما همانطور که در این نوشته به آن اشاره میشود، رئیسجمهور جدید آمریکا همچنان با نخست وزیر اسرائیل، حتی یک تماس تلفنی هم برقرار نکرده است. از سوی دیگر دولت بایدن بدون اتلاف کمترین زمان کمک به تشکیلات خودگردان فلسطین را از سر گرفته، اقدامی که پیش از این توسط دولت ترامپ به کلی قطع شده بود و بر لزوم حمایت آمریکا برای یافتن یک راهکار دوطرفه میان اسرائیل و فلسطین تاکید دارد، روندی که راهکار «معامله قرن» ترامپ را در این زمینه بیارزشتر از هر زمان دیگری نشان میدهد".
با این حال، تصور این موضوع که مذاکرات اسرائیل و فلسطین در صدر فهرست اولویتهای سیاستخارجی رئیسجمهور جدید آمریکا قرار بگیرد، بسیار دشوار است. به این خاطر که بایدن تور ماهیگیریاش را برای الحاق دوباره به توافقی هستهای ایران و تقویت این توافقنامه باز کرده که پیش از وی دولت باراک اوباما آن را امضا کرد و دونالد ترامپ از آن خارج شد. هفته گذشته، فرمانده ارتش اسرائیل، «آویو کوخاوی» در گفتگو با موسسه مطالعات امنیت ملی عنوان کرد که هر گونه اقدامی برای از سرگیری تعهدات برجام اقدامی« بد و اشتباه» است. با این حال، سه روز بعد،جو بایدن «رابرت مالی» را به سمتِ مسئولِ پرونده هستهای ایران منصوب کرد. به این ترتیب به نظر میرسد که اختلاف نظرات بایدن با دولتِ بنیامین نتانیاهو پیش از اینکه به خاطر موضوع فلسطین تشدید شود، به خاطر پرونده هستهای ایران اوج میگیرد.
در کنار این موارد، سیگنالهایی که از سوی دولت بایدن منتشر شده، نشان میدهد که دولت جدید قصدی برای بازگرداندن یک سری از تغییرات به حالت اول که در زمان ترامپ در منطقه ایجاد شد، ندارد. باقی ماندنِ سفارت آمریکا در اورشلیم یکی از این موارد است که آنتونی بلینکن در جلسه استماع سنا آن را عنوان کرد. مهمتر از همه اینها موضوع مربوط به "پیمان ابراهیم" است که در چارچوب آن، آگوست سال گذشته روابط دیپلماتیک رسمی میان امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل به رسمیت شناخته شد. (توافقنامه در ماه اکتبر با سودان و در دسامبر نیز با مراکش نیز بسته شد و از تاریخ 22 دسامبر نیز پروازهای مستقیم هوایی شرکت هواپیمایی اسرائیل، العآل، به رباط و کازابلانکا رسما آغاز شد).
«جک سولیوان»، مشاور امنیت ملی آمریکا هفته گذشته در باب این توافق عنوان کرد، «توافق صورت گرفته برای امنیت و توسعه اقتصادی در منطقه مثبت ارزیابی میشود» این در حالی است که اکثر مردم فلسطین معتقد هستند که توافق صورت گرفته در راستای تامین منافع دشمن آنها یعنی اسرائیل است. با این حال به اعتقاد سولیوان حتی فلسطین و اردن نیز میتوانند از مزایای این توافق بهره گیرند به شرط آنکه دولت بایدن بتواند به اسرائیل بقبولاند که از تهدیدات رسمیِ آن بخش از سرزمینهای فلسطین که ترامپ در معامله قرن خود آنها را به رژیم صهیونیستی بخشیده است، دست بردارد و فرصتهای اقتصادی را تحت عنوانِ «توسعه اقتصادی» در پروژههای زیرساختی و حملو نقل با دولتهای عربی برای فلسطین نیز فراهم آورد. رابرت مالی در ماه دسامبر عنوان کرده بود با وجود اینکه آمریکا خواهان عادیسازی روابط برای پیشبرد صلح میان اسرائیل و فلسطین در راستای منافع دو کشور است، با این حال دولت بایدن هرگز به خاطر دنبال کردن منافع خودش بر این عادیسازی تاکید نمیکند.
به نظر میرسد که برای دولت بایدن این امید وجود دارد که نتانیاهو همانطور که به وضوح نتوانست آنطور که خودش میخواست، به عنوان بزرگترین ذینفع در این توافقات در قدرت باقی بماند در سایر پروژههای دیگرش مانند تشدید شهرکسازی در سرزمینهای الحاقی توسط معامله ترامپ و بسیج متحدان خود در خاورمیانه علیه تلاشهای آمریکا برای از سرگیری تعهدات با ایران نیز شکست بخورد. در اصل زمانبندی این معاهده بیشتر به ضرر نتانیاهو برای دنبال کردن برنامههایش تمام میشود. تا ماه آگوست برای انتخاباتی که پیش از این نیز برای پیروزی نهایی در آن برنامهریزی کرده، درگیر خواهد بود، این در حالی است که تلاش اکثریت اعضای پارلمان کنست بر این است تا وی را به اتهام رشوه و فساد مالی و نقض اعتماد که پیش از این در ماه نوامبر 2019 به آنها اشاره شده بود، مورد پیگرد قانونی قرار دهند. نتانیاهو باید حدس میزد که ترامپ به احتمال خیلی زیاد انتخابات آمریکا را از دست میدهد و شاید بهتر بود برای چنین شرایطی، او بهترین شریک و همراه خود را نادیده بگیرد. به خصوص آنکه نتانیاهو میدانست به غیر از رابطه صمیمانه با ترامپ هیچ دستاورد دیگری نداشته که برای انتخابات داخلی اسرائیل به آن تمسک جوید، به خصوص اینکه در فصل بهار کنترل خود بر مهار ویروس کرونا را نیز از دست داد و موج سنگین همهگیری در فصل تابستان به او ضربه سنگینی وارد کرد.
به این ترتیب، حفظِ اعتبار عادی سازی روابط هم برای نتانیاهو و هم برای بایدن به صورت غیرمستقیم بسیار حیاتی و مهم است. با این حال اهمیت حفظ آن برای نتانیاهو به نسبت بایدن بسیار کمتر است. به این خاطر که نظرسنجیهای مرتبط با انتخابات 22 مارس در اسرائیل نشان میدهد که نتانیاهو از محبوبیت کمتری نسبت به سایر رقبای خود برخوردار است. برای اینکه بفهمیم توافق ابراهیم آیا توانسته بر قدرت وی بیفزاید یا خیر، خیلی زود نیست. اکنون سوالی که مطرح میشود این است که آیا نتانیاهو برند «بیبی» را به هزینه ایدئولوژی «بیبیسم»(ایدئولوژی که دربرگیرنده آرا و افکار نتانیاهو در عرصه معادلات سیاسی و اجتماعی است) ارتقا داده است؟ شاید هیچچیز نتواند، به اندازه توافق بزرگی که در ارتباط با یک باشگاه فوتبال اسرائیلی و توافقات حاصل از آن که میان اعراب و اسرائیل صورت گرفته شده آن است، پاسخ این سوال را دهد.
در تاریخ 7 دسامبر، «شیخ حامد بن خلیفه آل نهیان»، عضوی از خاندان پادشاهی ابوظبی و پسر عموی محمد بن زاید ، ولیعهد ابوظبی و عملاً حاکم امارات متحده عربی، از خرید 50 درصد سهام باشگاه فوتبال «بیتار اورشلیم» خبر داد. باشگاهی که نژادپرستهای تندروی صهیونیست در آن حضور دارند. قیمت دقیق خرید وی مشخص نشد اما او قول داد که در طی دهه آتی 90 میلیون دلار در این تیم سرمایهگذاری کند. در مقابل، "موشه هوگگ"، سرمایه دار خطرناک مستقر در تلآویو و صاحب اصلی بیتار به آسوشیتدپرس گفت که باشگاه مشتاق جذب استعدادهای جدید به خصوص از میان بازیکنان عرب است.
این یک نکته جالب در مورد لیگهای ورزشی اسرائیلی است که بسیاری از آنها از دل جنبشهای سیاسی بیرون آمدند و اکثرا نگاه منفی به ورزشکاران عرب دارند. در شرایط کنونی که بازیها در استادیومهای خالی برگزار میشود و هیچ تماشاچی ندارند و به همین خاطر هیچ طعنه و توهینی بر ضد اعراب از سوی هواداران این تیمها صورت نمیگیرد. به همین خاطر هنوز هیچ واکنش منفی به فروش بخشی از سهام تیم فوتبال بیتار به امارات از سوی هواداران این تیم صورت نگرفته است. بنیامین نتانیاهو نیز پیش از این عنوان کرده بود ما بر علیه کسانی هستیم که از این روند برقراری صلح میان اعراب و اسرائیل حمایت نمیکنند.
با این حال داراییهای مالی بن خلیفه نیز از زمان اعلام این قرارداد به موضوعی مورد بحث در رسانهها تبدیل شده است. اسرائیل تصمیم دارد حسابهای بانکی وی را برای اینکه اطمینان حاصل کند از اینکه آیا شیخ واقعا میتواند رقم عنوان شده را تامین کند، مسدود نماید. اقدامی هشداردهنده برای سایر اعراب که تمایل به همکاری با رژیم صهیونیستی را دارند. مسلما در چنین شرایطی دلیل اجرایی نشدن قرارداد، هواداران تیم بیتار نخواهند بود. با این وجود، به نظر میرسد که هیچ چیز نمیتواند شور و شوق عمومی رژیم اسرائیل را برای پیمان ابراهیم کاهش دهد.
با همه اینها، شور و شوق عمومی نسبت به پیمان ابراهیم، لزوما در حفظ قدرت نتانیاهو موثر نیست به خصوص که ظهور بلوکهای احزاب جدید که شامل میانهروها، راستگراها و چپیها میشود، نوعی مانع بزرگ در مسیر پیروزی نتانیاهو به شمار میروند. نتایج کنونی، پیروزی وی در میان راستگرایان حزب لیکود را انکار میکند. این احزاب بر این باور هستند که اگر توافق صلح ابراهیم و عادیسازی روابط با کشورهای حاشیه خلیجفارس، باعث بهبود وضع منطقه شده است، آیا وقت آن نرسیده که اکنون به موضوعاتی همچون نقض هنجارهای دموکراتیک داخلی توسط نتانیاهو و سو مدیریت اقتصادی وی توجه کنیم و دیگر نقض هنجارهای قانونی را که زمینه نجات وی از پیگرد قانونی قرار گرفتن را فراهم میآورند، تحمل نکنیم؟
از تابستان گذشته تاکنون نتانیاهو جز تاکید بر روی بحث عادی سازی روابط سعی کرده تا به وسیله اقدامات دیگری حامیانش را راضی نگه دارد. در این زمینه به طور خاص می توان به اقدامات او در زمینه مقابله با ویروس کرونا اشاره کرد. با این حال مشکلات بسیاری بر سر راهش وجود دارد که حتی وفادارترین پشتیبانان وی در کنست که احزاب تندرو ارتدوکس هستند نیز صراحتا عملکرد وی در مواجه با پاندمی را به چالش کشیدهاند. با وجود آنکه جمعیت ارتدوکس، یک دهم کل جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند با این حال بیش از یک سوم آنها درگیر بیماری شدهاند، هزاران کسب و کار کوچک در اسرائیل تعطیل شده و آمار بیکاری بالای 20 درصد رسیده است و رژیم اسرائیل به دلیل سیاستهای نتانیاهو هنوز هم بودجه خود را تصویب نکرده است موضوعی که موجب انشقاق میان اعضای کنست شده است.
به این ترتیب به نظر میرسد که اکنون اسرائیلِ زمان نتانیاهو بیشتر از هر زمان دیگری با اسرائیلی که درجهان توصیف میشود، در تضاد است و نتانیاهو میان متحدان خود گیر افتاده است. دولت جدید بایدن میتواند بهگونهای رفتار کند که به تضعیفِ بنیامین نتانایاهو کمک کند. برای این هدف، کافی است وی تا انتخابات ماه مارس، از نتانیاهو دوری کند.