به گزارش راهبرد معاصر؛ «جو بایدن» با انگیزههای مختلف، اقدام به تجدیدنظر در بسیاری از تصمیمات سلف خود، دونالد ترامپ کرده است و چنین به نظر میرسد که بخش بزرگی از راهبرد خود را به نقض یا رد کامل شرایط حاکم در دوره اخیر بر سیاستهای آمریکا استوار کرده است. به خصوص پس از آن که مجلس سنای آمریکا ترامپ را در قضیه حمله طرفدارانش به ساختمان کنگره تبرئه کرد و گویا بایدن میخواهد در عمل از سیاستهای ترامپ از راه درافتادن با محمد بن سلمان و نتانیاهو انتقام بگیرد.
«شارل ابی نادر» تحلیلگر و سرهنگ بازنشسته لبنانی در یادداشتی در وبگاه شبکه المیادین در این باره نوشت که در واقع درافتادن با نتانیاهو برای بایدن دشوار است و او تلاش دارد در پروندههایی که مورد نگرانی و توجه رژیم اسرائیل است، مانند پرونده هستهای ایران و پرونده سوریه با احتیاط قدم بردارد. اما حمله به بن سلمان به عنوان طرف ضعیفتر، آغاز شده و بایدن از خلال پرونده جنگ یمن و قتل خاشقچی وارد شده است؛ دو پروندهای که به طور مستقیم به ولیعهد سعودی مرتبط میشود. اما سؤال اینجاست که فرار از کدام یک از این دو پرونده برای محمد بن سلمان آسانتر است؟
ابی نادر در ادامه نوشت که بی تردید مسئولیت پرونده یمن و شکست عربستان یا شکست آمریکا -که مهمتر است- بر گردن بن سلمان است که از ابتدا آغازگر جنگ شد و آن را پس از گذشت شش سال همچنان ادامه میدهد و در حالیکه هیچ برنامهای هم ندارد و هیچ دستاوردی نیز حاصل نشده است. اما در مقابل یک فاجعه بشری به وجود آمده و دهها هزار نفر کشته و زخمی و میلیونها تن دیگر آواره شدهاند و تبعات ویرانگری برای یمن و حتی عربستان در پی داشته است. حتی اگر «محمد بن سلمان» مسئول این شکست نباشد، او باید آن را بر عهده بگیرد، چرا که نتوانسته جنگ را طبق منافع آمریکا به پایان برساند.
به گفته تعدادی از مقامات دولت آمریکا یا اعضای کنگره، دلایل متعددی در چرایی شکست ائتلاف سعودی در یمن و گیر افتادن ریاض و واشنگتن در باتلاق یمن وجود دارد که از جمله آنها عدم ارزیابی صحیح قدرت یمنیها به خصوص انصارالله یمن است که یک اشتباه ویرانگار به حساب میآید. مقامات آمریکایی همچنین مدعی هستند که «حمایت کامل ایران از انصارالله در تمامی زمینهها» یکی از دلایل اصلی شکست در این جنگ محسوب میشود.
بنابراین از خلال این توجیهات، دولت بایدن و اغلب نمایندگان دموکرات کنگره تلاش میکنند مسئولیت بن سلمان در شکست در جنگ یمن را کاهش داده و او را برای کنارهگیری از قدرت تحت فشار نگذارند تا روابط با ریاض در راستای منافع ایالات متحده آمریکا همچون سابق نظاممند باقی بماند تا تبعات شکست در جنگ یمن برای آمریکا کاهش یابد.
اما در خصوص پرونده قتل جمال خاشقچی، دولت آمریکا چگونه میخواهد با محمد بن سلمان برخورد کند؟
«شارل ابی نادر» در این باره مینویسد که همگان موضع دموکراتها و به خصوص جو بایدن و برخی مسئولان فعلی دولتی آمریکا در خصوص پرونده قتل خاشقچی را به یاد دارند. زمانی که فضای داخلی آمریکا چگونه در سطح رسانهها و کنگره و نهادهای حقوق بشری علیه ولیعهد سعودی بسیج شد. همزمان در مقابل همه به یاد دارند زمانی که دونالد ترامپ اقدام به دفاع از محمد بن سلمان کرد و تمامی تلاش خود را برای توجیه حمایت از وی به کار بست؛ به بهانه اینکه میخواهد روابط با عربستان سعودی را به عنوان شریک اصلی در روند سازش با رژیم صهیونیستی و تقابل با ایران حفظ کند. تا چه میزان مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
اکنون مقامات آمریکایی برای مواجهه با پرونده جمال خاشقچی چندین سؤال را مطرح میکنند و به دنبال توجیهی جهت کنار آمدن با محمد بن سلمان همچون توجیهاتی که در خصوص مسئولیت وی در جنگ یمن ذکر شد، میگردند. اولین سؤالشان این است که آیا ایران در موضوع قتل خاشقچی مسئول است؟ این همان رویکردی است که آمریکاییها در اغلب موارد به آن استناد میکنند، اینکه ایران را در تمامی مسائل متهم جلوه دهند. طبعا «محمد بن سلمان» هرگز نمیتواند مسئولیت قتل خاشقچی را به گردن ایران بیاندازد. مگر اینکه بگوید که متهمان ردیف اول که از دوستان نزدیکش به شمار میروند (همچون سعود القحطانی و احمد عسیر) گماردگان ایران هستند!.
سؤال دیگر اینکه آیا قاتلان خاشقچی از فرد دیگری دستور گرفته بودند؟ اگر درست باشد، از چه کسی؟ آیا این مسأله میتواند توجیه کند که چرا قاتلان بیشترین روابط را با ولیعهد سعودی داشتند؟ آیا ممکن است که برنامهریزی قتل در خارج از عربستان صورت گرفته باشد؟
در نهایت اگر این قتل بدون آگاهی بن سلمان رخ داده باشد، آیا می توان گفت که او کفایت لازم برای ولیعهدی را دارد؟ در حالی که چنین اقدام شنیعی به نام او انجام میشود؟ آیا این یک بی کفایتی کامل در رهبری عربستان سعودی نیست؟ آن هم قتلی که نه تنها تأثیرات آن بر عربستان بلکه بر منافع آمریکا در منطقه قابل توجه بود.
«شارل ابی نادر» سپس نوشت که پاسخ به تمامی این سؤالات برای بایدن و تیمش آسان و روشن است و اقداماتشان در ازای این پرونده به این دلیل است که پاسخ همه این پرسشها را میدانند و دقیقا به خاطر همین است که کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان طرح موسوم به «قانون جمال خاشقچی برای پاسداشت آزادی روزنامهنگاری» را مطرح کرد تا بر عربستان سعودی و آمریکا برای محاکمه عاملان را فشار آورد. دولت بایدن نیز تعهد داده است که گزارش محرمانه در خصوص خاشقچی را بزودی به کنگره ارائه دهد.
المیادین سپس نوشت که اما سؤال این است که این زمان کی فرا میرسد؟ بایدن چه زمانی تصمیم میگیرد که گزارش محرمانه را به کنگره بدهد؟ چرا فورا این کار را نمیکند؟ آیا این تعلل به خاطر بررسی بیشتر یا بازبینی و مذاکره است؟ یا قرار است امتیازاتی از بن سلمان گرفته شود؟
در ادامه این سؤال مهم مطرح میشود که آیا بن سلمان به راحتی زیر بار مسئولیت قتل خاشقچی میرود؟ و تبعات شدید آن را میپذیرد؟ تبعاتی که شاید به کنار رفتنش از قدرت منجر شود. اما آیا ولیعهد سعودی چیزی برای ارائه به بایدن برای ممانعت از پیگیری پرونده قتل خاشقچی دارد؟ او پیش از این از کارت عادیسازی روابط با اسرائیل استفاده کرده و توافقات علنی و غیر علنی به همراه چند کشور عربی دیگر با این رژیم امضاء کرده است. همچنین باج خریدهای گسترده تسلیحاتی از آمریکا را نیز قبلا داده است و اکنون نیز به سختی میتواند آن قراردادها را لغو کند.
«شارل ابی نادر» در پایان نوشت که از این رو بعید نیست که محمد بن سلمان برای بستن پرونده قتل خاشقچی به طور کامل گوش به فرمان «جو بایدن» در پرونده جنگ یمن و دیگر پروندههای حقوق بشری در داخل عربستان، فرا دهد.