به گزارش راهبرد معاصر؛ از اختلافات سامانه دفاع موشکی اس 400 تا بحران مدیترانه شرقی ؛ از جمله موضوعاتی است که روابط دوجانبه ایالات متحده و ترکیه را در معرض آزمون و سنجش قرار می دهد؛ اما تمامی این مسائل تحت الشعاع روابط ترکیه با روسیه و چین قرار دارند. به دلیل رقابت قدرت های بزرگ؛ روابط ترکیه و آمریکا به جای تحولات خاورمیانه بیشتر تحت تاثیر مناسبات آنکارا با مسکو و پکن می باشد.
روسیه و چین با آگاهی نسبت به جایگاه فرومایه خود در حوزه ژئوپلیتیک و امنیت خاورمیانه، به شریک ترکیه ای خود می گویند لازم نیست که بین مسکو، پکن و واشنگتن یکی را انتخاب کنند بلکه آن ها در مقابل می تواند با تمامی طرف ها همکاری نمایند. در مقابل ایالات متحده با قدرت و نفوذ برتر خود خواستار این است که شرکای خود مانند ترکیه را اساسا به سمت حمایت و طرفداری از خود سوق دهند، اما ترکیه به وضوح بر این تاکید دارد که منافع این کشور از طریق توازن میان قدرت های بزرگ بهتر تامین می شود.
از دیدگاه ایالات متحده؛ هویت جدید ژئوپلیتیکی ترکیه بیشتر دوری از غرب و نزدیکی به سمت روسیه تعریف می شود. در طی رقابت دو ابرقدرت در طول جنگ سرد؛ ترکیه به دلیل خطر ناشی از محاسبات ژئوپلیتیکی اتحاد جماهیر شوروی؛ در بلوک غرب قرار داشت. بر اساس داده های تاریخی، در سال 1945م اتحاد جماهیر شوروی خواستار استان های ترکیه «کارس و ارداهان» همراه با حقوق ویژه در مدیریت تنگه های ترکیه شد. حتی اگر صحت این گزارش مورد تردید قرار گرفته باشد، این مسئله به محرک اصلی سیاست خارجی ترکیه در طول جنگ سرد تبدیل و ترکیه را به عضویت در باشگاه های مختلف غربی - از همه مهمتر ، ناتو (1952) سوق داد.
بر خلاف دوران جنگ سرد، ترکیه نسبت به تهدیدات ژئوپلیتیک کنونی ادراک مشابهی ندارد و در مقابل بر این تاکید دارد که می توان از وضعیت موجود به دستاوردهای بیشتر دست یافت. از آن جایی که رقابت بین قدرت های بزرگ افزایش می یابد ، کشورهایی مشابه ترکیه احتمالا درصدد هستند تا به موازنه بخشی روی آورند؛ هر چند که این تصمیم در کنار فرصت؛ با تهدیداتی همراه می باشد. تحولات سطح نظام بین الملل محل سنجش اصلی برای مناسبات ترکیه و غرب به طور عام و ترکیه و ایالات متحده به طور خاص می باشد.
با این وجود، احتمالا ترکیه از تلاش برای مهار نفوذ منطقه ای ایران حمایت و پشتیبانی خواهد کرد. هنگامی که ایالات متحده همکاری با کردهای سوریه را کنار گذاشته؛ سیاست های نوظهور دولت بایدن در منطقه خاورمیانه برای منافع ترکیه بی اهمیت نیست. موضع انتقادی تر جو بایدن در قبال عربستان و مصر و همچنین دستورکار وی برای اجرای سیاست فشار حداکثری رژیم ترامپ علیه ایران مطابق با منافع ترکیه می باشد.
در حال حاضر پنج مسئله محل سنجش روابط ترکیه و ایالات متحده آمریکا می باشد: خرید سامانه های دفاع موشکی اس 400 روسیه، تحریم های متعاقب ایالات متحده علیه ترکیه، کردهای سوریه، بحران مدیترانه شرقی و پرونده قضایی هالکبانک ترکیه در رابطه با تحریم های آمریکا علیه ایران و تمایل بایدن در مورد تحولات داخلی و وضعیت حقوق بشر ترکیه.
بحران سامانه دفاع موشکی اس 400 روسیه
از میان 5 مورد فوق، بحران سامانه دفاع موشکی اس 400 سایر موارد را تحت الشعاع قرار می دهد. این اقدام ضمن تقویت روابط نزدیک تر بین روسیه و ترکیه؛ باعث آشفتگی و تیرگی روابط ترکیه و آمریکا می شود. این اقدام ژئوپلیتیکی جدید آنکارا نشانگر نزدیکی به روسیه و چین و دور شدن از غرب می باشد. دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، بالاترین نهاد تهیه و توسعه تجهیزات دفاعی ترکیه را به دلیل خرید سامانه های موشکی ساخت روسیه مورد تحریم قرار داد. اما بر اساس دیدگاه تحلیلگران، آنکارا بسیار راضی بود قبل از بایدن، توسط دونالد ترامپ تحریم شود زیرا اگر این اقدام از سوی دولت جدید بایدن انجام می شد از همان ابتدا روابط دو کشور تیره و مملو از اختلافات می گردید. بنابراین این تحریم ها جدیدترین محرک در روابط دو کشور است و برای ترکیه، حذف این تحریم ها و ممانعت از اعمال تحریم های جدید در صدر دستورکار دوجانبه قرار خواهد گرفت.
وزیر دفاع ترکیه از «الگوی یونانی» به عنوان راهی برای حل بحران سامانه دفاع موشکی اس 400 (با اشاره به استقرار این سامانه در کرت و کاربرد آن به روش بسیار محدود) تاکید کرده است. با این حال، ایالات متحده بر این تاکید کرد که برای کاهش و لغو تحریم ها؛ ترکیه باید دست از خرید سامانه دفاع موشکی اس 400 بکشد. بنابراین غیرمحتمل به نظر می رسد که ترکیه به زودی ها به این اقدام متوسل شود. اگر آنکارا در این مورد ایالات متحده را راضی کند، مطمئناً در روابط خود با روسیه با مشکلات بیشتری روبرو خواهد شد. بنابراین این مسئله می تواند یک بحران طولانی مدت در روابط ایالات متحده و ترکیه را دامن بزند.
اکتشاف انرژی
به نظر می رسد در پرونده مدیترانه شرقی، عمیق تر شدن مشکلات اقتصادی ترکیه، همراه با همگرایی آینده فراآتلانتیک بین اتحادیه اروپا و دولت بایدن، ترکیه را به تشدید تنش سوق داده است. هدف فوری جلوگیری از تحریم های احتمالی اتحادیه اروپا در نشست آتی شورای اروپا در ماه مارس و بروز بحران با دولت بایدن است.ترکیه اخیراً کشتی های جدید پیمایشی را به آب های مورد مناقشه اعزام نکرده و این کشور همراه بایونان ماه گذشته پس از یک وقفه پنج ساله، دور جدیدی از مذاکرات اکتشافی را آغاز کردند. این گفتگوها برای تغییر کانون اختلافات از وضعیت نظامی به مذاکرات مهم است، اما اوضاع همچنان پرتنش است ومی تواند به راحتی تنش ها تشدید شود؛ موضوعی که به خصوص دیپلماسی اروپا باید با جدیت کار کند تا از آن جلوگیری نماید. اما کاهش تنش در این مرحله به چه معناست؟ عنصر اصلی در این مسئله توقف اکتشاف انرژی در آب های مورد مناقشه و مذاکرات بین دو طرف است. به تعبیر دیگر، دیپلماسی و میانجیگری اروپا ابتدا باید هدف از سرگیری مذاکرات بین آنکارا و آتن باشد که با شروع مجدد مذاکرات اکتشافی تا حدی حاصل شده است.در همین حال، بسیار مهم است که در این مدت هیچ فعالیت اکتشافی در آبهای مورد مناقشه رخ ندهد؛ یک بازی بزرگ جدید در مدیترانه شرقی آغاز شده است.
سوال بعدی این خواهد بود: چگونه می توان کاهش تنش را دائمی کرد؟ در مرحله اول، اتحادیه اروپا باید تلاش کند تا ورود ترکیه به انجمن گاز مدیترانه شرقی را تسهیل کند. اگر این امکان پذیر نباشد. اتحادیه اروپا باید چارچوبی سه جانبه را تدوین که در آن اعضای مجمع، اتحادیه اروپا و ترکیه می توانند راه هایی برای مدیریت بهتر اختلافات خود کشف کنند. ثانیا، اتحادیه اروپا باید چشم انداز انرژی سبز خود را به کشورهای مدیترانه شرقی گسترش دهد.این دو مرحله به این زودی ها حاصل نمی شود اما بدون آنها، کاهش تنش غیرمحتمل است دوام بیاورد. در همین راستا، اتحادیه اروپا و ایالات متحده باید به شدت از روند دیپلماتیک در لیبی حمایت کنند که این امر بر مناقشه مدیترانه شرقی تأثیر خواهد گذاشت.
در عین حال، تمایل دولت جدید ایالات متحده برای صحبت در مورد اصلاحات دموکراتیک و نقض حقوق بشر در ترکیه به احتمال زیاد به اختلاف میان دو پایتخت دامن می زند. برای ترکیه، تأکید بر دموکراسی و حقوق بشر توسط دولت بایدن ارسال این پیام است که دوران ترامپ که به نسبت به تحولات داخلی و نقض دموکراتیک هیچ واکنشی نشان نمی داد پایان یافته است. در دوره ترامپ، ترکیه تا حد زیادی از خشم یا اقدامات تنبیهی نهادهای آمریکایی محافظت می شد؛ اما در زمان بایدن، بعید است رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در دسترسی به ریاست جمهوری آمریکا از همان سهولت برخوردار باشد.
در دوره جدید، همگرایی و هماهنگی بیشتری بین بایدن و نهادهای ایالات متحده وجود خواهد داشت و با توجه به روابط ضعیف آنکارا با نهادهای ایالات متحده و کنگره، احتمالاً اوضاع دشوارتر خواهد بود. رشد همگرایی بین ایالات متحده و اروپا باعث می شود فضای مانور ترکیه کاهش پیدا کند. روند آینده روابط ترکیه و ایالات متحده اساساً به دلیل رقابت بین قدرتهای جهانی تعیین خواهد شد. علیرغم اهمیت پرونده های جداگانه، روند آینده روابط ترکیه و ایالات متحده اساساً به دلیل رقابت بین قدرت های جهانی و عمق روابط ترکیه با چین و روسیه تعیین خواهد شد.