به گزارش راهبرد معاصر، نکته مهمی که در خصوص بحث جنگ یمن وجود دارد این است که، اساساً جنگ یمن در دوران ریاست جمهوری اوباما و معاونت بایدن در کاخ سفید رخ داد. به عبارت بهتر دموکراتهای امریکا نمیتوانند در اینجا نقش واسطه را ایفا کنند چرا که جنگ یمن اساساً با چراغ سبز آنها آغاز شد و جنایاتی که رژیم سعودی و رژیمهای همراه عربستان همانند امارات متحده عربی و برخی از کشورهای دیگر صورت دادند در ذیل سایه حمایت واشنگتن در سازمانهای بینالمللی و همچنین حمایت تسلیحاتی غرب از آنها صورت گرفت. پس ادعای دولت امریکا مبنی بر این که بعنوان واسطهگر خواستار توقف جنگ یمن است کاملاً دروغ است چون امریکا جزئی از این بحران است، نه یک طرف واسطهگر برای حل بحران باشد. نکته دیگر، طبق قولی که وزیر دفاع وقت عربستان در سال 2015، به دولت اوباما داد جنگ یمن در عرض 15 روز به اتمام برسد یعنی در عرض 2 هفته عربستان یمن را اشغال کند و مقاومت یمن را از بین ببرد و صنعا، ادلب و سایر نقاط یمن را مسلط شود و این زمین سوخته را در اختیار واشنگتن و متحدان خود در غرب آسیا قرار دهد اما شاهد هستیم در سایه مقاومت جانانه یمنیها و همراهی مردم یمن با این جریان مقاومت عربستان سعودی الان در استان راهبردی مارب در آستانه پذیرش شکست کلیدی قرار دارد.
در چنین شرایطی ما شاهد هستیم عربستان از موضع ضعف اعلام کرد ما حاضر هستیم بخشی از محاصره فرودگاه صنعا را لغو کنیم و در عوض آن به آتشبس برسیم. جالب است بدانیم که بارها به سعودیها اعلام شد که جنگ یمن راهکار نظامی ندارد و آنچه مسلم است این جنگ نامشروع باید توقف یابد و هر زمانی بگذرد هزینههای شکست سعودیها، ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی و بازیگران غربی متحد عربستان که حمایت تسلیحاتی از ریاض در این جنگ میکردند دامنه شکست و ابعاد آن گستردهتر میشود. به هر حال سعودیها این موضوع را نادیده گرفتند و تصور میکردند میتوانند از یمن یک زمین سوخته به نفع اهداف خود و اهداف واشنگتن بسازند. الان عربستان به نقطه استیصال و شکست رسیده است و حتی اخباری که وجود دارد و افشاگریهایی که از داخل خاندان سعودی انجام میشود نشان میدهد بین اعضای دربار سعودی بر سر استمرار جنگ یمن مدت هاست که مجادله و منازعه صورت گرفته است. در این شرایط آن چه مسلم است اصرار سعودیها بر ادامه جنگ در یمن به معنای عمیق تر شدن دامنه شکست آنها در این کشور خواهد بود. هر چند که الان معتقد هستیم بعد از حدود 6 سال سعودیها چارهای جز پذیرش شکست در یمن ندارند و هزینههای سعودیها در یمن و در این جنگ بسیار بالاست اما به هر حال این که سعودیها همین امروز قبول کنند که در یمن شکست کامل داشتند قطعاً از فردا برای آنها بهتر باشد.
با توجه به جنگ عربستان و یمن که 6 سال طول کشیده باید در اینجا یک شبکه را ترسیم کنیم. درست است که عربستان سعودی و امارات متحده عربی دو رکن اصلی ائتلاف متجاوز به یمن بودند اما ما در جریان جنگ یمن شاهد ایجاد یک شبکه علیه مردم بیگناه این کشور بودیم. مجریان این شبکه و بخش عملیاتی ماجرا برعهده ریاض و ابوظبی بود اما در ماورای آن دولت اوباما در ابتدا با جنگ یمن موافقت کرد و چراغ سبز به بن سلمان نشان داد و بعد از آن ترامپ این حمایت را به حداکثر و به بالاترین حد ممکن رساند تا جایی که بعد از قتل جمال خاشقچی توسط بنسلمان دولت ترامپ اسناد این قتل را لاپوشی کرد با این هدف که کماکان تسلیحات امریکایی را برای نسل کشی در یمن، به رژیم سعودی و رژیم امارات بفروشد. قطعاً در اینجا امریکا اصلیترین بازنده جنگ یمن است و رژیم سعودی و رژیم امارات به تبع امریکا و رژیمصهیونیستی که این جنگ را طراحی کردند و زمینه انجام آن را فراهم کردند در این شکست دخیل و شریک هستند. اما در اینجا از بازنده اصلی دیگر نام ببرم که سازمان ملل متحد است. سازمان مللی که در طول سال های گذشته نه تنها اقدامی در راستای توقف نسلکشی در یمن صورت نداد بلکه خود به کاتالیزور و عامل تسریع کننده در این خصوص تبدیل شد. سازمان ملل کاری کرد که نسل کشی یمنیها با شدت و سرعت بیشتری صورت گیرد.