به گزارش راهبرد معاصر، پایگاه خبری-تحلیلی "آسیا تایمز" در گزارشی به تنش های جاری میان چین-روسیه و آمریکا پرداخته و به طور خاص به این مساله تاکید کرده که رویکرد قدرتمندانه پکن و مسکو در برابر واشنگتن، به وضوح نشان می دهد که این دو کشور سعی دارند به آمریکا بفهمانند که دوره یکجانبه گرایی آن به سر رسیده و این کشور باید خود را آماده پذیرش واقعیت های جدیدِ جهانی کند. آسیا تایمز در این رابطه می نویسد:
«هفته گذشته را بایستی به نوعی یک نقطه عطف در روابط روسیه با غرب و به طور خاص، ایالات متحده آمریکا در نظر گرفت. روسای جمهور آمریکا و روسیه در دو مصاحبه تلویزیونی به طرز شدیدی به یکدیگر حمله کردند و به نوعی رفتار کردند که انگار قصد دارند هیچ نقطه بازگشتی را برای سیاست هایشان در قبال یکدیگر باقی نگذارند.
بایدن به نحوی تهاجمی "ولادیمیر پوتین" را "قاتل" نامید و ولادیمیر پوتین نیز سعی نمود تا با خونسردی جواب رویه های تهاجمی دولت بایدن را بدهد. امری که البته با پرداخت رسانه ای گسترده ای نیز همراه شده است. با این حال، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ولادیمیر پوتین عملا با خونسردی خود، به طرف آمریکایی یک پیام روشن را رسانده است: "رهبران آمریکایی حق ندارند و در جایگاهی هم نیستند که به روسیه بگویند چه باید بکند و یا چگونه باید رفتار کند". البته که پوتین به صراحت این موضع گیری را انجام نداده و این مساله خود نگران کننده است. زیرا مشخص نیست وی در چه زمان، به وضوح این مساله را بروز خواهد داد.
دور جدید تنش ها میان روسیه و آمریکا زمانی آغاز شد که اخیرا بایدن در جریان یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه تلویزیونی "ای بی سی" آمریکا، ولادیمیر پوتین را "قاتل" نامید و گفت که او اساسا از روح انسانی برخوردار نیست. بایدن همچنین گفت که پوتین به دلیل اقدامات و رویه های به اصطلاح نادرست خود، بهای سنگینی خواهد پرداخت.
در پاسخ به این موضع گیری بایدن، ولادیمیر پوتین نیز با حاضر شدن در تلویزیون، پاسخی روشن را در قالب پنجدقیقه به جو بایدن داد. پوتین در جوابیه خود به نحو قابل توجهی، تاریخ جنایتکارانه آمریکایی ها را به یاد آنها آورد و ظلمِ ساختار سیاسی آمریکا به سیاه پوستان و ایجاد نظام برده داری و همچنین بمباران خونین و مرگبار هیروشیما و ناکازاکی را نیز به آن ها یادآوری کرد. ولادیمیر پوتین تاکید داشت که آمریکایی ها حق ندارند بر اساس استانداردهای خود، روس ها را قضاوت کنند. او تاکید داشت هر آنچه آمریکایی ها به روسیه نسبت میدهند، در واقع تصویری است که از خود در ذهن دارند.
این موضع گیری ولادیمیر پوتین خطاب به آمریکایی ها، یکی از تهاجمی ترین موضع گیری های وی علیه ساختار سیاسی و طبقه حاکمه آمریکا بوده است. پوتین تاکید کرد که ساتختار سیاسی آمریکا فقط و فقط می خواهد با روسیه آنگونه ای رفتار کند که مطلوبِ خودش است. پوتین به طور خاص به این نکته اشاره کرده که آمریکایی ها باید بدانند که روس ها از فرهنگ و چهارچوبی متفاوت هستند و آمریکایی ها نباید اصول خود را بر دیگران تحمیل کنند و باید آن ها را همانطور که هستند بپذیرند.
واکنش ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به موضع گیری اخیر بایدن، تا حد زیادی شبیه واکنشِ شدیدی بود که اخیرا دیپلمات های ارشد چینی به "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه آمریکا و سخنان خارج از عرف وی در جریان "نشست آلاسکا" نشان دادند.
بلینکن در جریان نشست آلاسکا در همان ابتدا، حملات شدیدی را علیه آنچه نقض حقوق بشر توسط چین خواند، انجام داد. وی تاکید داشت که رویه های اینچنینی، عملا صلح و ثبات بین المللی را به خطر می اندازند. در نقطه مقابل، "یانگ جیچی" دیپلمات ارشد حزب کمونیست نیز رویه های ریاکارانه آمریکا را در امور بین المللی عمیقا تقبیح کرد. وی گفت: "آمریکا اساسا صلاحیت این را ندارد که از موضع قدرت با چین صحبت کند. ایالات متحده آمریکا قویا از قدرت نظامی و اقتصادی خود برای سرکوب دیگر ملت ها استفاده می کند". وی تاکید کرد که مقامهای آمریکایی به بهانه حراست از امنیت ملی آمریکا، هنجارهای تجارت بین المللی را زیر پا می گذارند و شدیدا دیگران کشورها را نیز به انجام اقدامات ضدچینی تحریک می کنند.
یانگ جیچی به این نکته نیز اشاره کرد که آمریکایی ها حق ندارند به هیچ عنوان ارزش های خودساخته شان در زمینه دموکراسی و حقوق بشر را به دیگران تحمیل کنند. موضع گیری که به وضوح حاکی از ایستادگی قدرتمندانه چین در برابر ایالات متحده آمریکا بود.
کشورهای چین و روسیه با نشان دادنِ رویکردهای مشابه در آمریکا، ضمن اینکه به آمریکا این پیام را می رسانند که دوره یکجانبه گرایی آن به سر رسیده، سعی دارند به نوعی اتحاد میان خود و در چهارچوب بلوک ضدآمریکایی در عرصه بین المللی را نیز تقویت کنند و از این طریق، در برابر یکجانبه گرایی آمریکا بایستند. مساله ای که بدون تردید هزینه های سنگینی را برای دولت آمریکا به همراه خواهد داشت و می تواند تا حد زیادی نقش و جایگاه آن در عرصه معادلات اقتصادی و سیاسی بین المللی را تضعیف کند. امری که در نوع خود می تواند نوید بخش ایجاد یک نظام بین المللی جدید با مشخصات تازه و نو نیز باشد. موضوعی که در عمل، یک کابوسِ وحشتناک برای ایالات متحده آمریکا است».