به گزارش راهبرد معاصر، توافق نامه راهبردی 25 ساله بین ایران و چین که از ماه گذشته خبرساز شده است، مسئله جدیدی نیست. برای نخستین بار، خبر اراده دو کشور باری رسیدن به یک توافق بلندمدت در سال 2016 و در طی سفر «شین جین پینگ» به تهران رسانهای شد؛ زمانی که تحریمها علیه ایران به عنوان بخشی از توافق هستهای سال 2015 لغو شده بود. مقامات چین و ایران از آن سال جزئیات این توافق نامه را در جلسات کارشناسی مورد بررسی قرار دادند. این روند بدون شک با تصمیم ایالات متحده آمریکا در خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمها از سال 2018 با چالش جدی مواجه شد. با تشدید تنش بین ایالات متحده و چین، پکن برای مقابله با زورگویی و «قلدری» آمریکا – مانند اعمال تحریمهای خارج سرزمینی علیه ایران- به سمت تسریع مذاکرات بین ایران و چین حرکت کرد.
خبرهای اخیر در مورد توافقنامه راهبردی 25 ساله، بیش از آنکه درباره تحولات میان تهران و پکن باشد، مربوط به تشدید تنش میان چین و آمریکا است. چین به دنبال مناطقی است که بتواند قدرت خود را گسترش دهد و همکاری با ایران یک فرصت مغتنم است. علاقه ایران به طرح ابتکار کمربند و جاده ( راه ابریشم جدید) ناشی از چند محاسبه اولیه است. این طرح ضمن آنکه فرصتهای اقتصادی بالقوهای برای ایران به وجود میآورد، ایران را در برابر انزوای بینالمللی بیمه میکند و همچنین از این پتانسیل برخوردار است که زمینه برتری ایران را نسبت به رقبای سرسخت منطقهای خود به خصوص «عربستان سعودی» فراهم کند. درحالی که مناسبات چین و ایران در حوزه انرژی نسبتا قوی است، روابط نظامی فیمابین از پتانسیل زیادی برای رشد برخودار می باشد.
طرح پکن برای اجرای ابتکار کمربند و جاده از سال 2013 شروع شده است که از همان ابتدا با استقبال گرم تهران همراه شد. این پروژه میتواند چین را از طریق یک مجموعه گسترده مسیرهای تجاری زمینی و دریایی در سرتاسر اوراسیا و اقیانوس هند به بازارهای جهانی پیوند دهد و ایران در محور برنامههای جهانی این طرح قرار دارد. موقعیت جغرافیایی ایران تنها مسیر پایدار از دریا به کشورهای محصور در خشکی یعنی آسیای میانه ( بازاری با حدود 65 میلیون نفر) و سه کشور قفقاز جنوبی ( ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) میباشد. اراده چین برای تبدیل شدن به قدرت مسلط اقتصادی و سیاسی در قلب اوراسیا را نمیتوان دست کم گرفت. برای اطمینان نسبت به تسلط بر آسیای میانه -در مقابل گزینههای دیگر در آسیای مرکزی- ایران که در ابتکار کمربند و جاده ادغام شده، برای چین نقش مهمی را ایفا می کند. در حال حاضر آسیای میانه دارای سه خروجی به بازارهای جهانی است: در شرق، از طریق چین، در جنوب، از طریق ایران و در غرب، از طریق روسیه. اجرای موفق آمیز ابتکار کمربند و جاده باعث میشود چین به صورت واقعی بر دو تا از سه راه ارتباطی این منطقه تسلط داشته باشد.
قزاقستان با توجه به ارتباط با بازارهای جهانی از طریق بنادر ایران، در بین 5 کشور آسیای میانه پیشرو است. در دسامبر 2014، یک خط ریلی 925 کیلومتری از افغانستان به ترکمنستان و به سمت ایران افتتاح شد. در سیاست خارجی چندمحوری قزاقستان، ایران همیشه به عنوان یک اولویت مهم مورد توجه بوده است و همین امر باعث شد تا این کشور میزبان چند دور گفتگوی هستهای بین ایران و غرب در آلماتی باشد. در همین حال، در فوریه 2016، اولین محموله ریلی از چین از طریق قزاقستان-ترکمنستان وارد ایران شد. با این حال، ابتکار کمربند و جاده برای ایرانیها چالشبرانگیز خواهد بود. یکی از بزرگترین پروژههای زیرساختی ایران به نام توسعه بندر چابهار در سواحل اقیانوس هند به تاخیر افتاده است. اما این پروژه برای ایران حیاتی است زیرا راهی برای ایجاد تجارت مناسبتر با کشورهای آسیای میانه و همچنین یک خط انتقال مهم ترانزیت را فراهم میکند. این درحالی است که چین در پروژه رقیب به نام بندر گوادر پاکستان سرمایه گذاری گستردهای انجام داده است.
برای درک این پیچیدگی این نکته مهم است که هند به عنوان یک کشور رقیب منطقهای برای چین، بیشترین سرمایهگذاری خارجی را در توسعه بندر چابهار انجام داده است. همچنین منابع ایرانی از ژاپن به عنوان سرمایهگذار بالقوه در پروژه چابهار یاد می کنند. گفته میشود ژاپن مشابه چین برای تقویت روابط خود با بازار 82 میلیون نفری ایران و تبدیل این کشور به عنوان مجرای بازارهای آسیای میانه، تمایل دارد تا در پروژه بندر چابهار سرمایهگذاری کند. علاوه بر این، روابط ایران و پکن در حوزه اقتصادی محدود نمیشود و وارد مسائل امنیتی هم شده است. با وجود حجم بالای تجاری چین با کشورهای حوزه خلیج فارس، چین در حوزه امنیت با کشورهای عربی خلیج فارس همکاری محدودی دارد و تنها اخیرا برای نخستین بار راجع به مبارزه با تروریسم مذاکراتی بین طرفین شکل گرفته است؛ اما در مقابل چین و ایران روابط نظامی و دفاعی عمیقی دارند که به اوایل دهه 1980 باز میگردد.
توافقنامه استراتژیک بیست و پنج ساله بین ایران و چین با سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری را باید در راستای تلاش چین برای حضور ایران در اتحادهای اقتصادی و امنیتی منطقهای در نظر گرفت. ارزش سیاسی و نمادین عضویت در سازمانهایی مانند سازمان همکاری شانگهای را برای تهران نمیتوان دست کم گرفت. تجربه اخیر تهران در انزوای اقتصادی به دلیل برنامه هسته ای، قطعا تمایل این کشور را برای ادغام در نهادهای بینالمللی افزایش داده که بتوانند در آینده این کشور را از تحریمهای آمریکا و کشورهای غربی محافظت کنند. در حالی که سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری چین در راهآهن، جادهها، بنادر و سایر پروژههای زیرساختی دلایل استقبال ایران از ابتکار کمربند و جاده است؛ اما یک عامل داخلی می تواند برنامه های پکن را در ایران تسهیل ببخشد. جناح داخلی ایران ( اصول گرایان) بر اولویت بخشی روابط دیپلماتیک و اقتصادی با چین و روسیه تاکید می کنند. آن ها روابط نزدیک تر با دو کشور را یک وزنه سیاسی مهم برای مقابله با غرب می دانند. جناح میانهرو در دولت حسن روحانی، چین را بازیگری میداند که می تواند تلاشهای ایران را برای شکستن انزوای بینالمللی تسهیل کند.
در حقیقت از زمان روی کار آمدن حسن روحانی در سال 2013 و به خصوص پس از انعقاد توافق هستهای در سال 2015، روابط نظامی و امنیتی دو کشور به طرز چشم گیری افزایش یافته است. «حسین دهقان» وزیر دفاع سابق در ماه مه 2014 برای نخستین بار به پکن سفر کرد و توافق نامه همکاری نظامی را به امضا رساند. دو کشور همچنین در زمینه مبارزه مشترک با تروریسم همکاری نزدیکی دارند. بخش اعظم شروع این همکاریها به سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به تهران باز میگردد و دو کشور به دنبال این هستند تا به عنوان بخشی از یک برنامه 25 ساله همکاری بیشتری داشته باشند. همچنین باید توجه داشت که ایران و چین تقریبا در تمامی مسائل کلیدی به خصوص حمایت از دولت بشار اسد، توسعه روابط نزدیک تر اقتصادی با یکدیگر توافق دارند. اما در مجموع تحلیلگران بر این عقیده هستند که تمایل چین به تجارت سودآور با ایالات متحده و پایبندی مستمر آنها به تحریمهای آمریکا علیه ایران باعث خواهد شد تا همچنان ایالات متحده به عنوان یک متغیر مهم در ممانعت از تعمیق روابط ایران و چین باقی بماند. بنابراین در بهترین حالت، توافق نامه راهبردی 25 ساله بین دو کشور در صورتی میتواند به ایران در مقابله با تحریمهای آمریکا کمک کند که اختلافات بین آمریکا و چین تشدید شود.