به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جمهوری خلق چین در دهه گذشته خود را به عنوان قدرت مسلط در صحنه بین المللی تثبیت کرده است. رشد چین در ابعاد مختلف صنعتی، اقتصادی و فناوری، موجب شده است که همکاری با این کشور نه تنها یک گزینه برای سایر کشورها بلکه یک ضرورت محسوب شود . آنچه چین را از دیگر قدرتها متمایز میکند، روایت این کشور از «ظهور صلحآمیز» است. در روایت ارائه شده توسط چین، این کشور خود را قدرتی مسئول نشان می دهد که قصد به چالش کشیدن ساختارها و سیستم های بین المللی را ندارد. در عوض، خود را به عنوان یک قدرت "هماهنگ" در نظم بین المللی معرفی می کند که هدف آن شکل دادن به چشم اندازی از سرنوشت مشترک برای کل جهان است.
چین برای نقش خود در عرصه بین المللی و توسعه همکاری با سایر کشورها بر چهار اصل تاکید دارد: پیوند امنیت ملی، تاکید بر منافع برد-برد، تعهد به چندجانبه گرایی و پیشرفت تمدن بشری. این اصول بهعنوان پایههای اصلی همکاریهای بینالمللی این کشور معرفی میشوند و تصویر روشنی از طرز فکر چین در رابطه با نقش آن در شکلدهی آینده جهان ارائه میکنند.
در حال حاضر مجموع روابط تجاری ایران و چین طبق آمار صندوق بین المللی پول، نزدیک 14 میلیارد دلار است
اگرچه چینی ها از مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا استقبال کردند اما باتوجه به اینکه آمریکا وارد یک کارزار و رقابت جدی اقتصادی با چین شده است این مذاکرات می تواند نگرانی هایی برای چینی ها در پی داشته باشد. چینی ها در راهبردهای بلند مدت ژئوپلتیکی خود در صدد توسعه جاده ابریشم از طریق ابتکار کمربند و جاده هستند که در حوزه سرزمینی از مرزهای چین شروع شده و به حوزه دریای مدیترانه توسعه پیدا می کند.
چین با این راهبرد به دنبال کسب برتری ژئوپلتیک و ژئو اکونومیک در برابر رقبای قدرتمند خود به ویژه آمریکا است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان شاهراه ژئوپلتیک و با دارا بودن موقعیت بی نظیری در جهان و ارتباط با منطقه اوراسیا و آسیای مرکزی و قفقاز، ارتباط با منطقه خلیج فارس و شرق آسیا و دریای مدیترانه و اروپا از طریق ترکیه، عراق و سوریه نقش بی بدیلی در قدرت نمایی آینده چین ایفا خواهد کرد.
در حال حاضر مجموع روابط تجاری ایران و چین طبق آمار صندوق بین المللی پول، نزدیک 14 میلیارد دلار است. این امر فاصله معنا داری با دیدگاه طرف چینی دارد. چینی ها اگر چه همیشه به توافق ایران و کشورهای غربی با نگاه مثبت می نگریسته اند، اما نوعی نگرانی در مورد فرجام موافقنامه راهبردی با ایران نیز در پس ذهن سردمداران و حکمرانان چینی وجود داشته است. آنها نگران هستند توافق بین ایران و آمریکا موجب شود دستیابی به منافع این کشور در توافقنامه جامع 25 ساله با ایران عملا به حاشیه رود.
به همین دلیل سفر هوشمندانه وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران به چین و دیدار با مقامات چینی موجب شد ایران این اطمینان را به طرف چینی بدهد که چین همچنان شریک راهبردی ایران است و ایران حتی در صورت توافق احتمالی با آمریکایی ها همچنان چین را به عنوان شریک راهبردی خود می شناسد. جمهوری اسلامی ایران همواره برای کاهش فشار حداکثری آمریکا و متحدانش از کمک ها و همکاری های چین برخوردار بوده است و با توجه به رویکردهای خصمانه رژیم صهیونیستی در مواجهه با جمهوری اسلامی، ایران به حمایت های آتی چین نیاز دارد.
چین در حال حاضر بزرگترین خریدار نفت ایران و به همین دلیل است که آمریکا چند پالایشگاه چین را با اتهام خرید نفت از ایران تحریم کرد. ایران می تواند با اتخاذ سیاست هوشمندانه با ایجاد روابط سه گانه راهبردی با روسیه و چین مثلث قدرتمند راهبردی برای کاهش فشارهای آمریکا و کسب منافع اقتصادی این اتحاد راهبردی فراهم نماید.
سفر اخیر وزیر امور خارجه ایران به چین در مقطعی حساس در سیاست غرب آسیا و جهان صورت می گیرد. همچنین با توجه به تشدید فشارها و تنش های منطقه ای توسط محور رژیم صهیونیستی-آمریکا و بی ثباتی فزاینده، این تعامل دیپلماتیک می تواند امنیت منطقه ای را به ارمغان آورد .
امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع 25 ساله در سال 2021، روابط دو کشور را تقویت و راه را برای همکاری های گسترده در انرژی، زیرساخت ها، فناوری و امنیت هموار کرد. این توافق بلندمدت بر عمق راهبردی روابط آنها تاکید می کند و منعکس کننده تمایل متقابل دو کشور برای ایجاد دنیای چند قطبی و جلوگیری از حاکمیت یکجانبه آمریکا و محور غربی است. توسعه روابط با چین موجب توسعه تجارت منطقه ای و جهانی و توسعه همگرایی های منطقه ای خواهد شد.
ایران می تواند با اتخاذ سیاست هوشمندانه با ایجاد روابط سه گانه راهبردی با روسیه و چین مثلث قدرتمند راهبردی برای کاهش فشارهای آمریکا و کسب منافع اقتصادی این اتحاد راهبردی فراهم نماید
جمهوری اسلامی ایران در صدد است در سه لایه داخلی به توسعه روابط با کشورهای پیرامونی و همسایگان خود بپردازد. لایه دوم، توسعه همکاری ها با کشورهای فرا پیرامونی مثل چین و روسیه و همچنین همگرایی های منطقه ای مثل پیمان شانگهای و ... است. لایه سوم توسعه روابط با کشورهای خارج از منطقه مثل اعضای پیمان بریکس در دستور کار جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می رسد در این سه لایه چین دارای موقعیت ویژه ای است، چرا که این کشور هم عضو پیمان شانگهای است هم بریکس و هم روابط قوی با کشورهای منطقه ای دارد.
مشارکت ایران و چین از مرزهای رابطه سنتی دوجانبه فراتر رفته و به عنوان نماد مقاومت در برابر هژمونی و چراغ امید برای نظم جهانی عادلانه تر و فراگیرتر است. در عصری که جهان با چالشهای فزاینده روبه رو است، همکاری آنها نشاندهنده تعهد تزلزل ناپذیر به انعطافپذیری، نوآوری و پیگیری رفاه مشترک است.
این مشارکت مظهر چشم اندازی است که در آن کشورها، بدون توجه به فشارهای خارجی، حاکمیت خود را مطرح می کنند و سرنوشت خود را می سازند. این ساختارهای دیرینه یکجانبه گرایی را به چالش می کشد و بر ضرورت تقویت یک سیستم جهانی چند قطبی که ریشه در احترام متقابل و رشد متوازن دارد تاکید می کند. اتحاد ایران و چین صرفاً واکنشی به ناملایمات مشترک نیست، بلکه گامی فعال در جهت ساختن آینده ای مبتنی بر فراگیری و انصاف است.
از آنجایی که غرب آسیا با چشماندازی نامطمئن و اغلب متزلزل دست و پنجه نرم میکند، روابط عمیق بین ایران و چین به عنوان نیروی تثبیتکننده عمل میکند. در منطقه ای که مداخلات خارجی به طور تاریخی تنش ها را تشدید کرده است، مشارکت راهبردی آنها مدل جایگزینی مبتنی بر گفت وگو، توسعه و دیپلماسی ارائه می دهد. ایران و چین با استفاده از قدرتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود، مسیرهایی را برای پیشرفت ایجاد میکنند که هماهنگی منطقهای و ثبات جهانی را در اولویت قرار میدهد.
آنها با هم نه تنها به چالش های مبرم حال حاضر می پردازند، بلکه مسیری دگرگون کننده برای آینده ترسیم می کنند. این آینده نظم جهانی را متصور است که همکاری را در مقابل درگیری، حاکمیت بر انقیاد، و رشد مشترک بر تسلط را ارج می نهد. مشارکت ایران و چین به عنوان گواهی بر قدرت عزم جمعی است و نویدبخش فردایی است که با صلح، رفاه و پیشرفت متقابل تعریف می شود.