حضور رهبر انقلاب بر سر مزار رستم قاسمی + عکس واکنش علی دایی به اظهارات علیرضا دبیر: چه‌کاره مملکت است که برای من تعیین‌تکلیف کند / به زندگی خصوصی خودتان برسید تصادف زنجیره‌ای در ایلام ۴ نفر را به کام مرگ فرستاد استقلال در پی بازگرداندن استراماچونی / پیشنهاد وسوسه‌انگیز آبی‌ها تا ۲۰۲۸ تصویری از فرزند شهید صیاد شیرازی در مراسم تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب معبد زیر زمینی + عکس پزشک گرگانی جلوی خانه اش به قتل رسید سالم‌ترین روش درمان چاقی چیست؟ تصاویر/ صفحه نخست روزنامه‌های ورزشی پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ با کودکانی که بیش از اندازه بازی‌های کامپیوتری انجام می‌دهند، چگونه رفتار کنیم؟ آیا تعریق به سوزاندن کالری کمک می‌کند؟ رئیس جمهور مصر: در ظلم کوچاندن ملت فلسطین مشارکت نخواهیم کرد مجمع تشخیص با پرداخت کامل متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان دولت موافقت کرد استارلینک برای آیفون فعال شد مبلغ عیدی کارمندان دولت ۱۴۰۴ مشخص شد معاون وزیر کشور: ۲ میلیون مهاجر غیرقانونی افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند

پدرم مدام از ارتباط مادرم با یک مرد غریبه می گفت

هیچ وقت نمی توانستم درباره انگیزه طلاق مادرم برای دوستانم چیزی بگویم. با حرف هایی که پدرم در مورد جدایی از مادرم گفته بود همیشه سعی می کردم به خودم بقبولانم که مادرم بر اثر بیماری قلبی و در 32 سالگی جان باخته است.
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 2021 May 12
کد خبر: ۸۷۵۴۴

به گزارش راهبرد معاصر نوجوان 16 ساله ای که به اتهام دومین سرقت از بستگانش دستگیر شده بود، وقتی مقابل کارشناس اجتماعی فرماندهی انتظامی طرقبه و شاندیز قرار گرفت به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: کودکی بیش نبودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند وقتی کمی بزرگ تر شدم پدرم مدام از ارتباط مادرم با یک مرد غریبه سخن می گفت به طوری که دیگر هیچ گاه نمی توانستم این حرف ها را تحمل کنم.

 

ماجرای طلاق مادرم در محل زندگی مان پیچیده بود و احساس می کردم دوستانم به چشم حقارت به من نگاه می کنند به همین دلیل ماجرای مرگ مادرم را در ذهن خودم ساختم تا به همه بگویم بر اثر بیماری قلبی فوت کرده است.

 

مدتی بعد پدرم که با کامیون در جاده های کشور رانندگی می کرد زن دیگری گرفت اما من علاقه زیادی به او نداشتم. از آن زمان به بعد برای گذران زندگی از شهرهای جنوبی کشور به مشهد مهاجرت کردیم و پدرم مرا در کلاس هشتم در یکی از مدارس حاشیه شهر ثبت نام کرد.

 

خیلی زود در مدرسه با نوجوانانی آشنا شدم که سیگار می کشیدند و مواد مخدر استعمال می کردند من هم باب دوستی با آن ها را باز کردم و در کنار آن ها به مصرف سیگار و مواد مخدر روی آوردم از سوی دیگر نیز به شبکه اجتماعی تلگرام معتاد شده بودم و همه اوقات بیکاری ام را این گونه می گذراندم تا این که چند ماه بعد ترک تحصیل کردم وبه خلافکاری هایم ادامه دادم.

 

دیگر در حالی به قلدر محله تبدیل شده بودم که هیچ کدام از دوستانم جرات رویارویی با من را نداشتند اما من برای تامین هزینه های اعتیادم دچار مشکل شده بودم به همین خاطر انگشتر یکی از همسایگان را سرقت کردم و با فروش آن به یک مغازه دار مقداری مواد مخدر و سیگار خریدم ولی با تمام شدن مواد مخدر دیگر چاره ای جز ادامه سرقت نداشتم.

 

چند روز بعد شبی در منزل مادر بزرگم دور هم جمع شده بودیم آن شب قرار بود از صندوق خانوادگی قرعه کشی کنند آخر شب وقتی دیدم مادربزرگم مقدار زیادی اسکناس مربوط به صندوق خانوادگی را زیر فرش اتاق گذاشت وسوسه شدم تا آن ها را سرقت کنم آن شب به آرامی 900 هزار تومان پول صندوق را سرقت کردم و روز بعد به سراغ یکی از دوستانم رفتم تا پول ها را خرج کنم اما مادربزرگم متوجه موضوع شده بود و قبل از آن که ما بتوانیم همه پول ها را خرج کنیم توسط پلیس دستگیر شدیم، اما روز بعد با وساطت پدر و دیگر اعضای فامیل و رضایت مادربزرگم از بازداشتگاه آزاد شدم ولی باز هم نمی توانستم هزینه های مواد را تامین کنم تا این که دیشب وقتی در مجلس عروسی خاله ام شرکت کرده بودیم متوجه شدم خاله ام مقدار زیادی از پول های هدیه و شادباش را داخل کیفی ریخت و آن را زیر تخت گذاشت.

 

من بلافاصله آن ها را سرقت کردم ولی باز هم روز بعد پلیس طرقبه و شاندیز مرا به همراه دوستم دستگیر کرد./رکنا

کلمات کلیدی: سرقت حوادث
مطالب مرتبط
ارسال نظر
پرطرفدارترین اخبار
آخرین اخبار