شکست جنگِ در سایه رژیم صهیونیستی علیه ایران-راهبرد معاصر
ترجمه گزارش « الشرق»؛

شکست جنگِ در سایه رژیم صهیونیستی علیه ایران

عملیات های خرابکارانه و ترور توسط رژیم صهیونیستی علیه ایران، ضمن تضعیف تلاش‌های بین‌المللی در چهارچوب معادله هسته ای ایران، اراده تهران را برای پیشبرد برنامه هسته‌ای این کشور و محدودسازی همکاری با آژانس بین‌المللی اتمی، تقویت می‌کند.
علی‌اکبر دارینی؛ محقق و نویسنده مجله مرکز مطالعات استراتژیک
تاریخ انتشار: شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 15 May 2021

شکست جنگِ در سایه رژیم صهیونیستی علیه ایران

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ در طی سال‌های 2021-2020 م، عملیات های خرابکارانه‌ی متعددی علیه تأسیسات هسته‌ای و کشتی‌های تجاری ایران رخ داد و تهران را بر آن داشت تا رژیم صهیونیستی را مقصر اصلی قلمداد کند. با این حال، یکی از جدیدترین اقدامات خرابکارانه در 11 آوریل 2021 م اتفاق افتاد که در طی آن، چند دستگاه سانتریفیوژ در تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم نطنز آسیب دیدند. راهبرد دوگانه رژیم صهیونیستی بر این اساس طراحی‌شده تا با تضعیف انعطاف‌پذیری اقتصادی و اهرم‌های نفوذ و قدرت دیپلماتیک ایران، جلوی تمایل ایالات‌متحده برای بازگشت به توافق هسته‌ای(برجام) را بگیرد.

 

دکترین بگین

رژیم صهیونیستی درصدد است تا «دکترین بگین»که از سوی «مناخیم بگین» طراحی‌شده را به مرحله تحقق برساند. این دکترین از طریق اقدامات پیشگیرانه در قالب محروم‌سازی از توسعه توانایی هسته‌ای، به دنبال تضعیف توان طرف مقابل می باشد. بر اساس «دکترین بگین»، رژیم صهیونیستی، حملات هوایی خود را علیه دشمنانش از سرگرفت. برای نمونه در 7 ژوئن 1981 م، راکتور هسته ای اوسیراک ساخت فرانسه در تموز(عراق)، هدف حملات هوایی رژیم صهیونیستی شد. در 6 سپتامبر 2007 م، حمله دیگری علیه تأسیسات هسته‌ای سوریه در نزدیکی دیرالزور در شمال شرق این کشور صورت گرفت.

 

ایران، از این دو حمله هوایی رژیم صهیونیستی علیه تأسیسات هسته ای، دو درس مهم را آموخت. مقامات ایرانی برای حفاظت از برنامه هسته‌ای جدید خود به دو اقدام مبادرت ورزیدند:

 

الف) پراکنده‌سازی تأسیسات هسته‌ای در سرتاسر کشور و ساخت تأسیسات در دل کوه؛

 

ب) ایجاد یک سامانه دفاع هوایی چندلایه برای ممانعت از نفوذ هوایی دشمنان

 

مهم‌تر از همه، قدرت ایران، توانایی اعمال ضربه دوم است که نشانگر بازدارندگی و عمق راهبردی این کشور در مقابل رژیم صهیونیستی می‌باشد. سنگ بنای عمق راهبردی ایران، حزب‌الله لبنان و مجموعه‌ای از گروه‌های شبه‌نظامی است که از عراق تا لبنان و یمن امتدادیافته‌اند و به‌طورفزاینده‌ای به پیشرفته‌ترین موشک‌های هدایت‌شونده و هواپیماهای بدون سرنشینِ ایران مجهز شده‌اند.

 

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود دست‌یافته است؟

تاکنون هیچ مدرکی مرتبط با این‌که ایران به دنبال تولید سلاح اتمی است، مطرح نشده است. ادعای مرتبط با ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران (پی.ام.دی)، پس از پایان تحقیقات دهه گذشته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کنار گذاشته شد. رژیم صهیونیستی، فناوری قانونی غنی‌سازی اورانیوم ایران را تهدیدی برای امنیت و هژمونی اتمی خود در منطقه می‌داند. به همین ترتیب، تل‌آویو مخالف اصلی توافق هسته‌ای(برجام) است؛ زیرابه ایران اجازه تولید غنی‌سازی اورانیوم را می‌دهد.

 

عملیات های خرابکارانه و ترور مقام های علمی ایران، از بعد خسارت ایجادشده، تدریجی بوده است تا به سمت یک جنگ تمام‌عیار حرکت نکنند. در سال گذشته، عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در تأسیسات هسته‌ای نطنز، تولید سانتریفیوژهای پیشرفته را چندین ماه به تأخیر انداخت. در واکنش، ایران ظرف هشت ماه،تأسیساتی را در زیرکوهِ نزدیک به همان مکان در داخل تأسیسات نطنز احداث و سانتریفیوژهای پیچیده‌تری را نصب کرد. بعدا، ایران در واکنش به این اقدام، سطح غنی‌سازی اورانیوم را از زیر 5 درصد به 20 درصد رساند. همچنین ایران بیش‌ازحد 55 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده 20 درصدی ذخیره کرده است.

 

در نوامبر سال 2020 م، رژیم صهیونیستی، «محسن فخری زاده» دانشمند هسته‌ای ایران را ترور کرد. هدف اصلی این اقدام، این بود که ایران را به واکنش تلافی جویانه سریع وادار کند تا دولت ترامپ را در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود به سمت جنگ با ایران بکشاند؛ اما ایران از اقدام تلافی جویانه دست کشید و در دامی که رژیم صهیونیستی طراحی کرده بود، نیفتاد. دومین عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در تأسیسات هسته‌ای نطنز در آوریل 2021 م، باعث نابودی تعدادی از  سانتریفیوژهای ایرانی شد؛ اما این اقدام با دو پیامد همراه بود که توانایی هسته‌ای ایران را تقویت نمود:

 

نخست، ایران با نصب سانترفیوژهای پیشرفته از نوع «IR-6»،ماشین‌هایی که قادر به غنی‌سازی اورانیوم بیشتر در مدت‌زمان کوتاه‌تر نسبت به سانترفیوژهای نصب‌شده قبلی هستند، واکنش نشان داد.

 

دوم، ایران، سطح غنی‌سازی اورانیوم را به 60 درصد رساند. این امر نشانگر آن است که ایران از توانایی کافی در امر غنی سازی اورانیوم برخوردار است.

 

عملیات خرابکارانه اخیر رژیم صهیونیستی نه‌تنها در کاهش سرعت فعالیت‌های هسته‌ای ایران شکست‌خورده؛ بلکه در واقع سرعت آن را افزایش نیز داده است. اگر هدف اسرائیل، تاخیر موقت در برنامه غنی‌سازی ایران بود، با موفقیت همراه شده؛ اما اگر هدف، نابودی برنامه هسته‌ای ایران بود، به طرز وحشتناکی با شکست روبرو شد. خرابکاری‌ها و ترور، تنها تلاش‌های بین‌المللی طولانی‌مدت در چهارچوب برنامه هسته ای ایران را تضعیف می‌کنند و اراده ایران را برای پیشبرد چشم‌گیر برنامه هسته‌ای خود و محدودسازی همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تقویت می‌کند.

 

مذاکرات وین و جنگ در سایه رژیم صهیونیستی علیه ایران

دولت بایدن متعهد شده تا به توافق هسته‌ای برجام بازگردد و تحریم‌ها را علیه ایران لغو کند؛ اما همچنین از تمایل خود برای دستیابی به توافقی‌ طولانی‌تر و محکم‌تر نیز سخن گفته است. ایران اگرچه از رفع تحریم‌ها استقبال کرده؛ اما مذاکره مجدد برجامی یا پذیرش هرگونه محدودیت جدید را رد کرده است. گفتگوهای فنی فعلی در وین بین ایران و کشورهای 4 یعلاوه یک (انگلیس، فرانسه، روسیه، چین به‌علاوه آلمان)، با حضور غیرمستقیم ایالات‌متحده در حال جریان است. این مسئله موجبات نگرانی تل‌آویو را فراهم کرده و به همین ترتیب عملیات پنهانی و جنگ در سایه علیه ایران را تشدید نموده است که در صورت ادامه می‌تواند به درگیری آشکار منجر شود.

 

حمله به کشتی غیرنظامی ساویز(6 آوریل) در دریای سرخ و عملیات خرابکارانه در تأسیسات هسته‌ای نطنز (11 آوریل)، آخرین قسمت‌های جنگ در سایه رژیم صهیونیستی علیه ایران می‌باشد. این اقدامات عمدتاً به منظور تضعیف مذاکرات وین در جریان هستند. تل‌آویو به ‌سختی تلاش می‌کند تا بازگشت ایالات‌متحده به برجام را به چالش بکشد؛ زیرا معتقد است که این توافق‌نامه طی یک دهه آینده، به ایران راهی قانونی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای خواهد داد؛ بنابراین این کشور به دنبال نابودی برجام است. اگر دولت بایدن، تحریم‌ها را در کوتاه‌مدت علیه ایران لغو نکند، تهران هیچ انگیزه‌ای برای پای بندی به برجام نخواهد داشت و ممکن است تمایلی به مهار پاسخ خود به تروریسم رژیم صهیونیستی نداشته باشد؛ بنابراین، به نظر می‌رسد، به‌زودی روزهایی که رژیم صهیونیستی بدون واکنش خشونت‌آمیز متناسب، به برنامه هسته‌ای ایران آسیب‌زده، پایان یابد. این مسئله با فرود موشک سوریه در نزدیکی دیمونا در 22 آوریل، به وضوح نمایش داده شده است.

 

ایالات‌متحده آمریکا از این مسئله آگاه است که انتخابش بین برجام و توافق‌نامه ای قوی‌تر نیست، بلکه انتخاب آن بین برجام و عدم توافق است که ایران در طی آن بدون هیچ‌گونه محدودیتی، برنامه هسته‌ای خود را گسترش می‌دهد. بنابراین، دولت بایدن برخلاف خواسته‌های رژیم صهیونیستی معتقد است که امنیت رژیم صهیونیستی با برجام بهتر محافظت می‌شود نه بدون آن. درحالی‌که ایالات‌متحده نسبت به اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی نگاه محتاطانه‌ای دارد؛ اما به نظر می‌رسد که از حمله رژیم صهیونیستی به نطنز راضی است؛ زیرا خرابکاری، قدرت چانه‌زنی ایران را در مذاکرات فنی تضعیف می‌کند. با این ‌وجود، ایران بار دیگر ثابت کرد که با تأکید بر غنی‌سازی 60 درصدی قادر است بر خرابکاری‌ها غلبه کند و حتی بیش از گذشته نیز نفوذ و اهرم چانه‌زنی خود را تقویت کند.

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت موسی سرور، کارشناس مسائل اروپا؛ / ۱ روز پیش

هروله غرب برای مذاکره با روسیه

یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛ / ۱ روز پیش

وجه اشتراک بحران سازان در سوریه