به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از انتشار خبر تصویب توافقنامه تسلیحاتی 735 میلیون دلاری توسط ایالاتمتحده؛ اسرائیل درحالی که به حملات موشکی خود به غزه ادامه میداد، حامیان ترقیخواه حقوق فلسطین در کاخ سفید از این اقدامات شدیداً انتقاد کردهاند. در این راستا، دموکراتها در کمیته امور خارجه مجلس، نشست غیررسمی برگزار و در مورد فروش تسلیحات به اسرائیل با یکدیگر گفتگو کردند. گزارشها حاکی از آن است که « گریگوری مکس» رئیس کمیته امور خارجه مجلس در نامهای به دولت، خواستار توقف معاملات تسلیحاتی با اسرائیل شد تا کنگره این مسئله را مجدداً مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، نهاد قانونگذاری که بهطور سنتی همواره از اسرائیل حمایت نموده است، اکنون برای نخستین بار در موردحمایت از این رژیم شک و تردید دارد و اینیک امری بیسابقه میباشد.
اما روز بعد « گریگوری مکس» تائید کرد که هیچ نامهای به دولت ارسال نشده و فروش تسلیحات به این کشور آغاز میگردد و رژیم صهیونیستی از حق دفاع از خود برخوردار است. این مسئله از یک جهت نشانگر آن است که اکنون درصحنه سیاست داخلی آمریکا در مورد حمایت بیقیدوشرط ایالاتمتحده از اسرائیل شکافی به وجود آمده است و از سوی دیگر نشان میدهد که این نهادها همچنان از قدرت لازم برای تأثیرگذاری بر سیاست برخوردار نیستند. « مایا بری»، مدیر اجرایی موسسه عرب آمریکایی (AAI) در اظهاراتی تصریح کرد: « این تغییر جهتگیری نشانگر پذیرش بیشتر حقوق بشر فلسطین میباشد. تحول بزرگی در حال شکلگیری است و آن این است که بفهمیم اشغال خشونت است... انکار تعیین سرنوشت فلسطین خشونت است... خلع ید مردم فلسطین خشونت است.»
«مارک پوکان» عضو دموکرات مجلس نمایندگان از اسرائیل انتقاد نمود و گفت: « فلسطینیها در غزه در زندانی در فضای باز تحت محاصره هوا، خشکی و دریا، دسترسی اندک به آب، غذا،برق و مراقبتهای پزشکی زندگی میکنند... اسرائیل همچنان به توسعه شهرکسازیهای غیرقانونی در کرانه باختری ادامه میدهد و این فقط به هفته گذشته برنمیگردد؛ بلکه مربوط به دههها نقض حقوق بشر میباشد.» روز چهارشنبه « الکساندیا اوکاسیو کورتز» یکی از برجستهترین اعضای کنگره، قطعنامهای را برای جلوگیری از تسلیحات 735 میلیون دلاری با اسرائیل مطرح کرد. اگرچه تصویب این قطعنامه غیرمحتمل است ؛ اما این امر میتواند تابوی فقدان نزاع و اختلاف در روابط امنیتی ایالاتمتحده و اسرائیل را زیرسوال ببرد.
دولت ایالاتمتحده سالانه 3.8 میلیارد دلار به اسرائیل کمک نظامی میکند که این رقم باعث شده تا اسرائیل به بزرگترین دریافتکننده کمکهای آمریکایی تبدیل گردد. هفته گذشته،« مارک پوکان» یک نشست یکساعته در صحن مجلس نمایندگان ترتیب داد تا به 10 عضو اجازه دهد تا به نفع حقوق بشر فلسطین صحبت کنند. « ایلهان عمر» نماینده ایالت مینه سوتا اظهار داشت: « این درگیری بین دو کشور نیست و اینیک جنگ داخلی نیست بلکه این درگیری است که در آنیک کشور با بودجه و حمایت دولت ایالاتمتحده به اشغال نظامی غیرقانونی علیه گروه دیگری از مردم ادامه میدهد» بنابراین اکنون دموکراتهای جریان اصلی که معمولاً حامیان سرسخت اسرائیل بودند، اکنون از سیاستهای کنونی این رژیم در جنگ با غزه بسیار ناراضی میباشند.
در این راستا سناتور « باب منندز» یکی از حامیان سرسخت اسرائیل گفت: « من از گزارش اقدامات نظامی اسرائیل که منجر به مرگ غیرنظامیان بیگناه در غزه و هدف قرار دادن ساختمان مستقر رسانههای بینالمللی شده، شدیداً نگرانم» جان برنان رئیس سابق سازمان سیا در توئیتی نوشت: « حملات موشکی حماس مستحق محکومیت شدید است اما حملات اسرائیل به غزه که باعث کشته شدن غیرنظامیان میشود نیز خواستار سرزنش بینالمللی است. اگر اسرائیل شهامت حمایت از راهحل دو دولتی را نشان دهد، رهبران و مردم فلسطین خشونت را رد می کنند و حماس را به حاشیه میرانند».
در افکار عمومی و فرهنگعامه به نظر میرسد که این اعتقاد که مسئله فلسطین مسئله حقوق بشر است، حداقل در میان لیبرالها افزایشیافته است. پس از اظهارات گسترده مخالفت آمیز فعالان، بازیگران و سیاستمداران، « اندرو یانگ» شهردار نیویورک تحتفشار قرار گرفت تا بیانیه یکطرفه حمایت از اسرائیل را پس بگیرد.
«عمر بددار» تحلیلگر فلسطینی – آمریکایی گفت: « در مقایسه با آخرین باری که رژیم صهیونیستی در سال 2014م به غزه حمله کرد، یک تغییر و تحول اساسی در گفتمان عمومی ایجادشده است. بنابراین اکنون هیچ شباهتی بین دو جنگ وجود ندارد. در حال حاضر ما در شرایطی هستیم که جریان اصلی هرگز در این مورد صریح نبودهاند، اکنون در مخالفت با جنایات اسرائیل علیه فلسطینیها صحبت میکنند و خواستار پاسخگویی رفتار اسرائیل از دولت آمریکا میباشند.»
جو بایدن رئیسجمهور کنونی آمریکا در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری متعهد شد که سیاست خارجی وی متمرکز بر حقوق بشر و چندجانبه گرایی خواهد بود. آنتونی بلینکن وزیر خارجه اغلب « سیستم مبتنی بر قوانین » را بهعنوان اساس دیپلماسی آمریکا استناد میکند اما به نظر میرسد که این قوانین در هنگام برخورد با رژیم صهیونیستی اساساً نادیده گرفته میشوند. برای نمونه دولت نتوانسته آوارگی اجباری اسرائیل و کارزار تخریب خانه فلسطینان در محله شیخ جراح در بیتالمقدس را محکوم کند. تنها کاخ سفید از شهرک سازیهای رژیم که نقض قوانین بینالمللی توصیف می شود، ابراز نگرانی کرده است. « عمر بددار» در مصاحبه با میدل ایست ای میگوید « متأسفانه سیاست آخرین چیزی است که باید تغییر کند. این چیزها همیشه از پایین به بالا ایجاد میشود. این مسئله از طریق فعالان مردمی شروع میشود و زنگ خطری را به صدا درمیآورند و بعد خواستار نوع بهتری از سیاست میشوند و این اطلاعات به اطراف تغییر میکند. گفتمان عمومی تغییر میکند و سپس آخرین چیزی که اتفاق میافتد ، تغییر سیاست است. بنابراین همه اینها پیش درامد تغییر آینده سیاستهای آمریکا میباشد.»
عوامل متعدد و پیچیدهای باعث حمایت واشنگتن از اسرائیل میشود. حمایت تسلیحاتی و دفاع از اسرائیل یکی از منافع بلندمدت استراتژیک آمریکا در خاورمیانه بوده است که به دوران جنگ سرد بازمیگردد؛ زمانی که اسرائیل بهعنوان ابزار موازنه آمریکا در مقابل رژیمهای عربی مورد حمایت شوروی قلمداد می شد. این روابط ویژه و راهبردی بین دو کشور هستهی اصلی رویکرد ژئوپلیتیک واشنگتن به منطقه است. بنابراین امروزه علیرغم تغییر نگرش نسبت به اسرائیل در واشنگتن؛ با اینوجود تغییر قابلتوجه در روابط دو کشور طولانیمدت و روندی آهسته خواهد داشت.
برای نمونه اتحاد مناقشه برانگیز ایالاتمتحده با عربستان سعودی را در نظر بگیرید. پس از قتل جمال خاشقچی و جنگ یمن، دموکرات ها تقریباً به اتفاق آرا پادشاهی سعودی را سرزنش و خواستار بازنگری روابط با ریاض شدند. بایدن در سال 2019م پادشاهی سعودی را « پاریا» نامید، اما پس از قدرتیابی و حضورش در کاخ سفید؛ روابط خود را با این کشور اساساً تغییر نداد. رئیسجمهور آمریکا حمایت ایالاتمتحده از عملیات تهاجمی عربستان سعودی در یمن را پایان داد ، اما اخیراً ، بلینکن در یک تماس تلفنی با همتای سعودی خود بحث « تقویت دفاع سعودی» را مطرح کرد. علیرغم تائید اینکه بن سلمان عامل اصلی ترور جمال است؛ اما از تحریم مستقیم بن سلمان امتناع ورزیده است. بنابراین زمانی که در مورد اسرائیل بحث میشوند، تغییر در افکار عمومی و در میان سیاستمداران مدتزمان زیادی طول میکشد تا در سیاست منعکس گردد.