به گزارش راهبرد معاصر؛ در رقابتهای انتخاباتی سال ۸۸ اولین تجربه مناظره های انتخاباتی شکل گرفت و ۱۳ خرداد آن سال بی سابقه ترین مناظره بین احمدی نژاد و میر حسین موسوی انجام شد. از همان موقع، موضوع مناظره های انتخاباتی به یکی از مهمترین و داغ ترین رویدادها، بخصوص در مقطع انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شد.
مناظره در شکل صحیحش، حداکثر فرصتی است برای شناخت بیشتر نامزد های ریاست جمهوری در یک رویارویی مستقیم با رقبا و نه میدانی برای شناخت کامل آنها.
کسانی که همه شناخت و تصمیم خود درباره نامزد مورد نظرشان را به مناظره گره می زنند ممکن است احتمال خطای خود را بالا ببرند و درگیر هیجانات کاذب و احساسات زودگذر بشوند چرا که می شود صحنه مناظره را با تکنیک هایی بگونهای مدیریت کرد کاملا" بر خلاف واقع! به مناظره های سال ۹۶ نگاه کنید! برای شناخت دقیقتر افراد نباید از کارنامه آنها و سوابقشان و همینطور تیم و کابینه آنها غفلت کرد.
مناظره برای نامزد های ریاست جمهوری نیز فرصتی است برای تغییر یا بهبود نگرش مردم نسبت به خود. از چند ماه قبل موضوع مناظره های این دوره از انتخابات در محافل گوناگون رسانهای و سیاسی مطرح بود. برخی بخصوص با توجه به مناظره های سال ۹۶ و عبور اکثر نامزد ها از خطوط قرمز اخلاقی و سیاسی و تاثیرات مخرب آن بر اعتماد عمومی، موافق تکرار آن، حداقل به شکل زنده نبودند.
از سوی دیگر عدهای حذف مناظره ها از رقابت های انتخاباتی و یا برگزاری غیر زنده آنرا در کاهش مشارکت تأثیر گذار می دانستند؛ سرانجام، جمع بندی این شد که برگزار شود، زنده هم باشد اما با توجه به تجارب گذشته سازوکارهایی برای کاهش آسیبهای ان در نظر گرفته شود که شد آنچه روز شنبه ۱۵ خرداد اولین نمونه آنرا مشاهده کردیم.
آنچه مهم اس "مراقبت همگانی" از تبدیل نشدن مناظره ها به مبارزاتی شبیه گلادیاتورهاست! گلادیاتور، یا "مرد شمشیر" در امپراتوری روم، به مبارز مسلحی گفته میشد که به مبارزات و برخوردهای خشونتآمیز با دیگر گلادیاتورها، حیوانات وحشی و همینطور با جنایتکاران محکوم به مرگ میپرداخت و آنچه ملاک بود کشتن و به هلاکت رساندن دیگران به هر وسیلهای ولو ناجوانمردانه و زنده ماندن خود بود!
مراقبت همگانی در اولویت اول یعنی مراقبت خود نامزدها در هنگام مناظره و پس از آن از اینکه صداقت را و اخلاص را فراموش نکنند و به هر قیمتی حاضر به شکست رقیب و پیروزی خود در مناظره نشوند.
دادن وعدههای غیر واقعی، تخریب رقبا با اتهام وارد کردن یا توهین به آنها، مصادیق عدم مراقبت نامزدهاست که متأسّفانه در اولین مناظره شاهد نمونه هایی از آن بودیم. وقتی نامزدی به دروغ تحصیلات نامزد رقیب را ششم ابتدايي ذکر میکند،چه نامی می توان بر آن گذاشت؟ وقتی نامزدی همه مشکلات اقتصادی کشور را به عملکرد رقبای دولت در موضوعاتی مانند FATF یا مذاکرات حدود ده سال قبل ربط می دهد و ناکارآمدی و ضعفهای مدیریتی خود و دولت متبوعش را نادیده می گیرد، چگونه باید توجیه کرد؟
نامزدی که سواد خود را به رخ می کشد و مدرک تحصیلی رقبایش را زیر سؤال می برد همان رفتاری را تکرار می کند که رئیس جمهور فعلی با منتقدین خود داشت و آنها را بی سواد خواند! نامزدی که در برابر این رفتارها کظم غیظ و خویشتن داری می کند و به مقابله به مثل رو نمی آورد او را باید ستود.
نامزد یا نامزد هایی که حاضر نشدند به هر قیمتی خود را بالا بکشند، نامزد یا نامزدهایی که روی برنامه های خود تکیه کردند و پاسخ به پرسش ها را در اولویت قرار دادند و نامزد یا نامزدهایی که برخورد منطقی را بر رفتار هیجانی ترجیح دادند حتما" ترجیح دارند بر نامزد یا نامزدهایی که شکست رقیب به هر قیمت در دستور کارشان بود و همچنین بر نامزد یا نامزدهایی که از فرصت پاسخ به پرسش برای خواندن متن و بیانیهای بی ربط به سؤال استفاده کردند و یا بر نامزدهایی که رفتارهای هیجانی را جایگزین ارائه برنامه کردند.
گروه دوم، در صورت پیروزی، قانونمند رفتار نخواهند کرد،منتقدین خود را سرکوب خواهند نمود و هربار که از آنها پاسخگویی مطالبه شود دیگران را مقصر ناکارآمدی خود معرفی خواهند کرد. بر اساس آنچه گفته شد، امتیاز آقایان همتی و مهرعلیزاده در مناظره اول ضعیف و خیلی ضعیف امتیاز آقایان محسن رضایی و زاکانی متوسط و متوسط ضعیف و امتیاز آقایان جلیلی و رئیسی و قاضی زاده هاشمی خیلی خوب ، خوب و متوسط خوب بود.
آقای همتی (و در مراتبی بسیار ضعیف تر آقای مهرعلیزاده) همه تلاشش معطوف به امیدوار کردن و جذب آراء خاموش به هر قیمتی بود و راه آنرا در مظلوم نمایی و تکرار ۵ نفر در مقابل یک نفر،تخریب گسترده همه رقبا، ترسناک دانستن پیروزی رقبا، توجیه ناکارآمدی خود و دولت فعلی در عین مرزبندی با آقای روحانی بود و سرانجام استفاده از مزیت زبان آذری و توسل به حساسیت های قومی!
آقایان رئیسی و بخصوص جلیلی تمرکزشان روی برخورد عقلانی و برنامه محور و ایجاد امید به تغییر و حتی بالاتر جهش و بدور از رفتارهای غیر اخلاقی و هیجانی بود. رفتار آقایان رضایی و زاکانی نیز بینابین و عمدتا" واکنش به رفتار و تکنیک آقای همتی سپری شد و به نظرم آقای قاضی زاده هاشمی هر چند وارد نزاع با همتی یا رفتارهای غیر اخلاقی و هیجانی نشد اما بطور ایجابی هم حرف قابل توجهی برای گفتن نداشت و توجهی را بخود جلب نکرد.
به مراقبت همگانی اشاره کردیم و تا اینجا در خصوص اولویت اولش که نامزدها بودند، مقداری صحبت کردیم. اما نقش هواداران و مردم هم در این مراقبت همگانی بسیار زیاد است. هوادارانی که نامزد مورد حمایت خود را در رفتارهای نادرست و ناجوانمردانه تشویق می کنند مانند تماشاچیان نبرد گلادیاتورها هستند که با هر ضربه به حریف هورا می کشند!و متأسفانه این نوع محتوی در فضای شبکههای اجتماعی پس از مناظره دیروز کم نبود.
مردم هم نقش بسیار مهم و تأثیر گذار اصلی را دارند هم قبل از رای دادن و بخصوص با رأی خود! اگر از نامزد هیجانی، غیرپاسخگو، تخریب کننده دیگران، غیر جهادی و تکرار کننده حرف های دولت فعلی از قبیل نمی شود و نمیگذارند استقبال کنند و سرانجام او را انتخاب کنند، هم به این رفتارها اعتبار می بخشند و هم حداقل چهارسال آینده نیز در بر همین پاشنه خواهد چرخید و به عبارتی دولت سوم روحانی را ادامه خواهند داد.
و اگر نامزد عقلانی، منطقی،پاسخگو،دارای حرفها و برنامههای ایجابی، باورمند به فرصت های کشور و جهادی و وسط میدان را مورد اقبال قرار دهند می شود امیدوار به تغییر و بهبود اوضاع بود. امید که چنين شود.