به گزارش راهبرد معاصر؛ سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که در روزهای پایانی از هفته گذشته کار خود را آغاز کرده، به نیمه راه رسید.
به لحاظ رسانهای آنطور که باید جشنواره جهانی فجر دیده نمیشود و نسبت به بخش ملی اهمیت کمتری دارد که خود این موضوع نیاز به تحلیل و بررسی بیشتری دارد، چون به نظر میرسد هر دو جشنواره آنقدر باید در سطح بالایی برگزار شوند تا بتواند همه را به طور واقعی درگیر کند.
نبود مهمانها و سینماگران مطرح خارجی در سطح گستردهتر را میتوان مشکل همیشگی این جشنوارهای که نام جهانی را یدک میکشد، دانست که امسال هم شاهد آن بودیم.
ادغام و حضور مردم در کنار اهالی رسانه و منتقد در زمان نمایش برخی فیلمها بینظمی و ازدحامی را به وجود میآورد که این اتفاق هم به نظر میرسد که نیاز به تجدیدنظر و تصمیم گیری مجدد دارد.
فیلمهایی که بنا به هر دلیلی از حضور در جشنواره ملی فجر بازمانده بودند به نظر برخی از منتقدان یک سر و گردن از برخی فیلمهای حاضر در جشنواره ملی بالاتر بود.
یکی دیگر از بحثهای داغ در جشنواره جهانی، ادغام یا جداسازی این جشنواره با جشنواره ملی فیلم فجر بود که حتی حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی پس از حضور در بین خبرنگاران جواب قطعی نداد و به بعد از اتمام جشنواره جهانی موکول کرد اما ما با دو سینماگر در واکنش به این اتفاق گفتگو کردیم که توضیحاتی ارائه دادند.
سیدامیر پروین حسینی تهیه کننده سینما گفت: به نظرم، چون دو رویکرد مختلف دارند ادغامشان معنایی ندارد. آنچه که مطلع هستم تا امروز خود من به عنوان کسی که ۳۰ سال سابقه فعالیت دارم از این بازار به هیچ عنوان نتوانستم بهرهای ببرم، هیچ اثری نتوانستم بفروشم و برای ما اتفاقی نیفتاده است و امیدوارم برای دیگر فیلمها اتفاقات خوبی افتاده باشد.
وی ادامه داد: نمیدانم اهداف اصلی این جشنواره چیست، ولی فکر میکنم یکی از آنها همین است که آثار ما به سینمای کشورهای دیگر راه پیدا کند، برای فیلمهای من که تعداد زیادی از آن تجاری هم بوده تا الان از این طریق اتفاق مثبتی رخ نداده است.
پوران درخشنده کارگردان زن سینمای ایران بیان کرد: ادغام شدن و جداسازی مزایا و معایب خود را دارند، مزایای ادغام شدن این بود که محل خوبی برای تعامل بیشتر بین فیلمسازان و مهمانان پیش میآمد، ولی اینجا تعداد اندک فیلم برای نمایش انتخاب میشود، گستردگی سابق را نداریم و تعامل بین فیلمسازان ما و فیلمسازانی که دعوت میشوند، کمتر است. دلیل آن هم این است که خیلی کمتر پیش میآید که این دو قشر کنار هم باشند و تبادل اندیشه کنند و ارتباط بیشتری با هم بگیرند؛ در صورتی که تعامل و فضای خیلی خوبی برای ارتباط فرهنگی ایجاد میکند.