به گزارش راهبرد معاصر؛ آنچه آیت الله رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی باید در دستور کار خود قرار دهد، یک سیاست خارجی چند لایه است. لایه مهم آن که حتما یکی از مهمترین لایه های سیاست خارجی به شمار می رود متوجه پانزده کشوری می شود که با ما مرز مشترک آبی و خاکی دارند، یعنی منطقه پیرامونی ما که چند ویژگی خاص خود را دارد.
اولین دلیل مهم بودن توجه به تعامل بیشتر با همسایگان و دولت های منطقه در دولت آقای رئیسی، این است که تعامل با منطقه مزیت نسبی ما را تضمین و تایید می کند، ضمن اینکه منطقه ای که همه ما در آن زندگی می کنیم، حوزه تمدنی ماست، بنابراین مزیت های نسبی تاریخی، فرهنگی و هویتی ما در این بخش تعریف میشود، لذا انتظار می رود دولت جمهوری اسلامی ایران نگاه ویژه ای به این مزیت ها برای خلق ارتباطات موثرتر در منطقه داشته باشد.
ظرفیت ژئوپلتیکی جمهوری اسلامی ایران در منطقه نیز موضوع بسیار حائز اهمیتی است، چرا که با پیدایش انقلاب اسلامی، مولفه های جدیدی چونان تفکر مقاومت، جامعه ی شیعی به علاوه جامعه فارسی زبان همه با هم و در کنار هم تعریف شدهاند، به گونه ای که این موارد یک منطقه مقاومت را در منطقه ایجاد کرده است.
قطعاً و قاعدتاً دولت آینده باید به دو موضوع که چالش های ما محسوب می شوند توجه کند. چالش با قدرتهای فرامنطقهای که به دلایل مختلف برای ما و دشمنان ما یک چالش پایدار است و چالشی است که دشمنان جمهوری اسلامی ایران تلاش می کنند تا قدرتهای منطقهای را همراه با خود به عنوان عوامل خود، علیه ایران در منطقه بسیج کنند، لذا دولت آینده باید این چالش ها را به خوبی بشناسد و رصد کند، ضمن اینکه چالش و تنش های ایران با کشورهای منطقه را به شدت کاهش دهد. حتی اگر برای اعمال اهداف خود در بلند مدت به نفع مردم ایران و منطقه در برابر سیاست های دشمن در بعضی مواضع خود با کشورهای همسایه تنازل کنیم، این موضوع را باید به جان بخریم و امکانات و توانایی خود را به کار بگیریم تا ملت های منطقه با توطئه های آمریکا و غرب آشنا شوند تا آنها همسو و هم راستا با ما سیاست های ضد استکباری را علیه قدرتهای فرامنطقه ای قویتر جلو ببرند بنحوی که با یاری هم بتوانیم دشمن جامعه اسلامی را از منطقه خارج کنیم و موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهیم.
در واقع سیاست های راهبردی و قدرتمند و کارسازی که دولت سیزدهم به کار می گیرد نباید به قدرت های فرامنطقه ای اجازه دهد که به صورت پنهانی و نیابتی کشورهای منطقه را به جان هم بیندازند و از جمله با ایران در چالش باشند.
لذا انتظار می رود دیپلماسی دولت آقای رئیسی، تنشزدایی با کشورهای منطقهای، مشخص ساختن حوزه های مشترک در تهدیدات و فرصت ها برای همه کشورهای منطقه و در راس آنها مسئله همکاری اقتصادی فی مابین باشد تا اقتصاد ایران به دلیل بازارهای بزرگ و جمعیت قابل توجه کشورهای همسایه در مسیر رشد و توسعه ایران قرار بگیرد.
توجه به مسائل سیاسی و اقتصادی اشاره شده اگر برای دولت سیزدهم یک راهبرد مهم باشد و مولفه های مهم بیان شده را در دستور کار سیاست منطقه ای خود قرار داد، قطعا در پی همکاری های بلندمدتی که با کشورهای منطقه ایجاد می شود می توان به از بین بردن بستر ناامنی مثل حضور، ظهور و بروز گروه های تروریستی چون داعش و کاهش قاچاق در منطقه و کشور امیدوار بود، چرا که این موارد نیز از جمله بخش های مهم دیپلماسی به شمار می رود که آقای رئیسی باید در دستور کار خود قرار دهد تا موفقیت چشمگیری در سیاست خارجی دولت خود و فرصت های ویژه ای برای ملت های مسلمان منطقه فراهم کند.