به گزارش راهبرد معاصر؛ تاریخچهی تلاشها برای دستیابی به جنگافزار هستهای، اگر چه به سالهای پایانی دهه سی میلادی و از سوی دانشمندان وفادار به نازیها باز میگردد، اما این دانشمندان آمریکایی بودند که تحت فرمان روزولت و ذیل پروژه منهتن توامان با همکاری بریتانیا و فرانسه به سرپرستی فیزیکدان برجسته، رابرت اوپنهایمر در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵، موفق به ساخت اولین بمب هستهای شدند. از حملهی اتمی به هیروشیما ژاپن به عنوان نقطهی عطفی در منازعات نظامی بینالمللی نام برده می شود.
دستیابی آمریکا به جنگ افزار هستهای، موجب ترغیب روسها برای تولید این سلاح مرگبار در فضای ناشی از جنگ سرد و نظام دوقطبی، جهت ایجاد موازانه در برابر آمریکا گردید. امری که سرانجام و پس یاری رسانی کلاوس فیوکس یکی از فیزیکدانان آلمانی در ۲۹ اوت ۱۹۴۹ به سرانجام رسیده و مسکو را به دومین قدرت اتمی جهان تبدیل نمود.
دستیابی دو قدرت برجسته بینالمللی به جنگ افزارهای هستهای، موجب پدیدار شدن رویکردی نظامی، تحت نام بازدارندگی هستهای در جامعه بینالمللی شد. تولید روزافزون تسلیحات مرگبار هستهای در غالب موشکها، زیردریاییها و جنگندههای حامل بمبهای اتمی، جهان را در معرض بزرگترین خطر پیشرو قرار داد. افزایش نگرانی پیرامون رشد مرگبار تسلیحات اتمی، نهایتا به وضع پیمان استارت میان بوش پدر و دولت مسکو در سال ۱۹۹۱ منتهی شد، پیمانی که بعدتر و در سال ۲۰۱۰ و با موافقت پوتین-اوباما و ذیل نام استارت نو تمدید شده و زمینه کاهش سی درصدی محدودیتهای اعمال شده در پیمان پیشین را فراهم آورده و حداکثر جنگ افزارهای طرفین را به یک هزار و ۵۵۰ کلاهک محدود نمود. پیمان یاد شده در راستای اِعمال محدودیت در زمینه انواع موشک های بالستیک زیردریایی و قاره پیما، بمب افکن های سنگین منعقد شده است.
بالا گرفتن تنشهای همه جانبهی نظامی، امنیتی، اقتصادی و سایبری میان روسیه و آمریکا در خلال یک دهه اخیر و بویژه پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید و تاکید وی بر سیاست "اول آمریکا" و خروج او از معاهدات متعدد نظامی، زیست محیطی و اقتصادی نظیر پیمان آسمانهای باز، جامعه بینالمللی را مجددا با خطر رشد و توسعه تسلیحات اتمی مواجه ساخت. تاکید آمریکا بر ضرورت حضور چین در معاهدهای نظیر استارت نو، جهت وضع محدودیت نظامی بر علیه پکن و امتناع چینیها از پذیرش محدودیتهای احتمالی را میتوان ریشهی چالش اخیر نظامی میان شرق و غرب قلمداد نمود. امری که به توسعه و روزآمد کردن مجدد سلاحهای مخرب هستهای از سوی آمریکا و روسیه منتهی شده است.
ولادمیرپوتین رئیس جمهور روسیه، اخیرا و در فرمانی مهم بر ضرورت تقویت توان هستهای نیروهای سهگانهی روسیه تاکید کرده و از آمادگی بالای رزمی نیروهای مسلح و ناوگانهای این کشور سخن به میان آورده است. پوتین با تاکید بر پیچیدهتر شدن تحولات حاکم بر مناطق همجوار روسیه و تهدیدات بالقوهی ناشی از آن، بر ضرورت ترمیم ترکیب نیروهای مسلح روسیه و ناوگانهای این کشور به مدرنترین تجهیزات و تسلیحات کارآمد تاکید نموده است. برآورد رویکرد نظامی روسها در خلال یک دهه اخیر، گواه آن است که مسکو برنامههای راهبردی ویژهای را در عرصهی امنیتی و دفاعی اتخاذ نموده است. آزمایش نهایی سیستمهای زمین به هوای اس-۵۰۰ و تحویل آن به ارتش، استقرار موشکهای کروز "کالیبر" به کشتیهای روسی، آزمایش موفقیتآمیز موشکهای مافوق صوت "سیرکون" و پهپاد هستهای بخشی از توانمندیهای روسیه بوده که خشم ناتو و آمریکا را به همراه داشته است.
تقویت توان هستهای مسکو را میتوان مهمترین نگرانی ناتو در مقطع کنونی قلمداد نمود. استولتنبرگ صراحتا روسیه را به انتشار تواناییهای جدید اتمی متهم نموده و بلینکن از ضرورت اِعمال فشار همه جانبه بر مسکو سخن به میان آورده است. روسها در جدیدترین اقدام خویش، مبادرت به راهاندازی قطار هستهای مجهز به موشکهای قاره پیما با بُرد ده هزار کیلومتر نمودهاند.
تقویت توان هستهای روسیه، بیگمان پیامدهایی را برای امنیت منطقه و اروپا در برخواهد داشت. استقرار ۱۵۰ هزار تن از نیروهای مسلح روسیه در مرزهای اوکراین، توامان با رشد حضور نظامیان و ادوات جنگی ناتو در این منطقه، اوکراین را به اولین منطقهی احتمال رویارویی طرفین تبدیل کرده است. ژنرال چارلز ریچارد رئیس فرماندهی استراتژیک ایالات متحده، پیرامون این مسئله اذعان نمود که واشنگتن بایستی خویشتن را آماده رویارویی هستهای با روسیه یا چین نماید. به باور تحلیگران نظامی، شدت تنشها تا بدان جا پیش رفته که احتمالا تبدیل بحرانی کوچک به نزاعی هستهای دور از انتظار نیست. روسیه با دارا بودن ۶۵۰۰ کلاهک اتمی، در راس کشورهای دارنده سلاحهای اتمی قرار دارد. به گفتهی این تحلیلگران، روسیه در خلال یک دهه اخیر، با بهرهگیری از موشکهای میان بُرد و کوتاه بُرد، قابلیتهای هستهای خویش را بشدت مدرنیزه نموده و حالتی تهاجمی به خود گرفته است. تصرف نظامی کریمه و حمایت از تجزیهطلبان شمال قفقاز حکایت از آمادگی مسکو برای رویکرد جدید تهاجمی خویش است.
پیامد دیگر افزایش توان هستهای روسیه به از میان رفتن احتمالی پیمان استارت جدید مرتبط میشود. متهم کردن مسکو به عدم پایبندی به "پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد"، موسوم به "آی ان اف"، به خروج واشنگتن از پیمان یاد شده در اکتبر ۲۰۱۸ از سوی دولت ترامپ منجر شد. اهمیت فوقالعاده پیمان یاد شده از آن روست که بر مبنای آن، تمامی موشکهای هستهای و متعارف و سکوهای پرتاب آنها تا فاصله ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتری را از میان برد. واشنگتن به بهانهی عدم پایبندی مسکو به این پیمان، طرح خروج خود را کلید زد. این در حالی است که مسکو با رد این ادعا، نسبت به پیامدهای امنیتی چنین اقدامی و افزایش ناامنیهای احتمالی منطقهای و بینالمللی هشدار داده است.
از زمان خروج طرفین از "آیاناف"، از پیمان استارت نو به عنوان تنها پیمان کلیدی حاکم بر مناسبات طرفین نام برده میشود. پیمانی که با افزایش تنشهای شرق و غرب، بیش از پیش در معرض نابودی قرار گرفته است. روسیه مکررا از تحرکهای ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه نظیر استقرار بمبافکنهای استراتژیک آمریکا انتقاد نموده و آن را دال بر تضعیف نظام امنیتی بین المللی قلمداد کرده و از آمادگی مسکو برای مقابله به مثل سخن به میان آورده است.
افزایش رویارویی امنیتی از قبیل حملات سایبری، جاسوسی و ضدجاسوسی، مداخله در انتخابات آمریکا و تهدیدات نظامی، زمینهی مناسبی را برای منازعه نظامی میان هر یک از طرفین درگیر با متحد طرف دیگر در آیندهی نزدیک متصور نموده است. استقرار موشکهای قدرتمند اسکندر درکالینینگراد، بیشترین ضربهپذیری را برای امنیت اروپا موجب شده است. موقعیت استراتژیک این منطقه، قدرت فزایندهای را نصیب روسیه نموده است. از کالینینگراد بعنوان منطقهای بشدت مسلح نام برده میشود که در حاشیهی دریای بالتیک و ما بین لیتوانی و لهستان دو عضو اتحادیه اروپا قرار گرفته است. کالینینگراد میزبان مقر ناوگان بالتیک روسیه بوده و علاوه بر استقرار سوخوهای پیشرفته روسیه، اخیرا میزبان یک لشگر پیاده نظام تمام عیار زرهی بوده است. افزایش تعارضهای هستهای میان روسها و غرب، علاوه بر تشدید نابسامانیها در نظم بینالمللی، بیش از هر زمان به تمایل کشورهای جهان سوم جهت دستیابی به جنگ افزارهای اتمی افزوده است.