به گزارش راهبرد معاصر؛ در روزهای اخیر، موضعگیریهای یک فرمانده نیروی دریایی روسیه و همچنین یک منبع نظامی این کشور(که هویت آن ناشناس مانده)، گمانهزنیهایی را دال بر اینکه روسیه احتمالا رویکرد خود را نسبت به حملات مکرر هوایی اسرائیل به مواضع ایران و حزب الله در خاک سوریه تغییر داده، ایجاد نموده است. اگر یک چنین تغییر رویکردی به معنای واقعی کلمه اتفاق افتد، این مساله می تواند حامل مشکلاتی جدی برای ایالات متحده آمریکا باشد. این مساله مخصوصا با توجه به اینکه روابط میان روسیه و اسرائیل، اگر نگوییم غیردوستانه، اما شکننده و بسیاری پیچیده شده، بیش از پیش از اهمیت برخوردار میشود.
در 19 جولای سال جاری میلادی، اسرائیل حملاتی را علیه مواضع حزب الله لبنان و ایران در خاک سوریه انجام داد. دریادار "وادیم کولیت" معاون «مرکز روسی آشتی طرف های درگیر در سوریه» ادعا کرده که سامانه های دفاع موشکی روسیه، هفت موشک از هشت موشک اسرائیلی را که به یک سایت نظامی در نزدیک حلب شلیک شده بودند، ساقط کردهاند. چند روز بعد، کولیت گفت که اسرائیل چهار موشک دیگر را نیز به نزدیکیِ شهر حمص شلیک کرده که همگی آن ها نیز ساقط شدهاند.
اسرائیل در مورد این حملات، هیچ موضع گیری نکرده با این حال، بیش از همه، در مورد انتشار تصاویری که از یک سایت نظامی سوری گرفته شده و در آن برخی موشک های اسرائیلی ظاهرا به این مکان برخورد کرده و خسارت های گسترده ای در آن ایجاد کردهاند، مانور تبلیغاتی انجام داده است.
در این رابطه، برخی ناظران و تحلیلگران، صحتِ ادعاهای دریادار کولیت را زیر سوال بردهاند. روزنامه "الشرقالاوسط" نیز که در لندن چاپ می شود، به نقل از یک منبع نظامی ناشناس روسیه گزارش داده که در بحبوحه ملاقات "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا با "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه، مسکو این پیام را دریافت کرده که واشنگتن با تشدید فعالیت های نظامی اسرائیل در خاک سوریه، چندان موافق نیست.
با این همه، هیچ نشانه ای دال بر اینکه آمریکا در مورد فعالیت های نظامی اسرائیل در سوریه نگرانی دارد، و همچنین موفقیت های چشمگیر در مقابله با موشک های اسرائیلی که به داخل خاک سوریه شلیک می شوند (از جانب اسرائیل)، وجود ندارد. بدون تردید هر کدام از این مسائل به قدری مهم هستند که در صورت تحقق میتوانند تغییر دهنده بازی و معادلات جدی در منطقه باشند. از سویی، بسیاری سخت است که باور کرد هر دو مورد بالا صحت داشته باشند، اما در مورد آن ها در آمریکا و اسرائیل، هیچ بحث فراگیر و کاملی انجام نشود. با این حال، اگر این ادعاها اغراق شده هستند، باید پرسید که دلیل و محرک اصلی روسیه در طرح مسائلی از این نوع چه هستند؟
کاملا واضح است که دریادار کولیت، خارج از دستور کار دولت روسیه سخن نگفته زیرا تاکنون با وی به دلیل ادعاهایش، هیچ برخوردی انجام نشده است. رهبران روسیه تاکنون به صورت علنی، ادعاهای دریادار کولیت را تایید یا رد نکردهاند. امری که نشان می دهد موضع گیریهای وی، با اهداف و نیات راهبردی از جانب دولت روسیه مطرح شدهاند.
این موضع گیری ها در شرایط حساس و خاصی انجام می شوند. در شرایط کنونی، "جو بایدن" جایگزین "دونالدترامپ" رئیس جمهور جنجالی آمریکا شده و "بنیامین نتانیاهو" نیز جای خود را به "نفتالی بنت" نخست وزیر جدید و "یائیر لاپید" وزیر امر خارجه جدید اسرائیل دادهاند. در هر دو مورد، تغییر رهبران برای پوتین به معنای تغییر یافتن افرادی هستند که پوتین تا حد زیادی با آن ها روابط شخصی و نزدیکی داشت و اکنون با آمدن افراد جدید، تا حد زیادی معادله روابط با اسرائیل و آمریکا نیز برای روسیه و رئیس جمهور آن یعنی "ولادیمیر پوتین" تغییر کرده است.
پوتین به احتمال زیاد می خواهد که اراده رهبران جدید و بی تجربه اسرائیل را محک بزند و در عین حال میخواهد تصویری روشن از این موضوع داشته باشد که بایدن چگونه با رویکرد خاص خود در برابر روسیه(که به نسبت ترامپ، در مواجهه با روسیه تند تر و تهاجمی تر است)، توازن ظریفی را که در سوریه برقرار است، مدیریت خواهد کرد.
این توازن قدرت بر پایه توافقی بنیان نهاده شده که دولت ترامپ در سال 2017 با دولت روسیه، در مورد آن به توافق دست یافت و اسرائیل نیز عمیقا از آن ناخشنود بود. ناظران و تحلیلگران غربی بر این باورند که این توافق به ایران و نیروهای مورد حمایت آن نظیر حزب الله لبنان اجازه داد تا در "مناطق امنی" که در جنوب سوریه ایجاد شدند، همچنان فعالیت داشته باشند. در این چهارچوب، اسرائیل عمیقا در مورد فعالیت های گروه های نظامی وفادار به ایران در سوریه نگرانی داشته است.
در این چهارچوب، دولت ترامپ توجهی به اعتراضات و شکایات اسرائیل نکرد با این حال، شخص ترامپ تاکید داشت که اسرائیل در پیگیری اهدافش کاملا آزاد است. در این چهارچوب، یک خط ارتباطی میان روسیه و اسرائیل ایجاد شد که اسرائیل از طرق آن، روسیه را در جریان حملات قریبالوقوع خود قرار می داد. این اقدام با این امید انجام شد که مبادا نظامیان روسیه در اثر حملات اسرائیل به خاک سوریه آسیب ببینند(و در نتیجه، توازن قوا در خاک سوریه به هم بخورد).
اگرچه در سال های اخیر وقایع و اتفاقات متعددی بودهاند که تهدیدی جدی و عمیق نسبت به وضع موجود و تغییر آن بودهاند، با این حال دیپلماسی میان اسرائیل و روسیه تا حد زیادی مانع از به اوج رسیدن اختلافات میان تلآویو و مسکو شده است. با این همه، اکنون گزارش های فراوانی دال بر اینکه خطوط ارتباطی میان اسرائیل و روسیه در سوریه دیگر فعال نیستند، منتشر می شود.
در این راستا، بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود که اکنون از قدرت خارج شده، بهانه خوبی را پیش روی خود جهت تضعیف دولت کنونی اسرائیل می بیند. در این چهارچوب اخیرا حزب لیکود اعلام کرده: "ما به لطف روابط نزدیک نتانیاهو با ولایمیر پوتین، آزادی عمل قابل توجهی در خاک سوریه داشتیم. اگر گزارش های اخیر مبنی بر قطع شدن خطوط ارتباطی روسیه و اسرائیل در سوریه درست باشند، باید این مساله را نمود دیگری از تضعیف اسرائیل به دست دولت جدید آن دانست. امری که در دوران حضور نتانیاهو در قدرت، شاهد آن نبودیم".
روسیه هیچگاه دل خوشی از حملات مکرر اسرائیل در خاک سوریه نداشته است. کما اینکه در ماه ژانویه گذشته، "سرگی لاوروف" وزیر خارجه روسیه در موضع گیری گفت: "ما بارها به همکاران اسرائیل خود گفته ایم که اگر تهدیدی را در خاک سوریه علیه خود می بینند، حتما در این رابطه اطلاعات کافی را به ما منتقل کنند. با این حال، اسرائیلی ها در سال های اخیر به وضوح این مساله را نشان دادهاند که این امر برای آن ها پذیرفتنی نیست و همچنان کار خود را می کنند".
تحرکات اخیر روسیه نشان می دهند که مسکو سعی دارد تا رویه جدیدی را در سوریه در قبال اسرائیل نشان دهد. با این همه، دولت بایدن باید دقیق فکر کند که اگر روسیه تصمیم بگیرد با استفاده از زور و قدرت خود، اسرائیل را وادار کند که از حملات هواییاش در خاک سوریه دست بردارد، این دولت باید چه کند؟ بدون تردید دولت بایدن باید اقدامات زیادی را انجام دهد تا اسرائیل را قانع کند که به حریم هوایی سوریه احترام بگذارد و در عین حال مطمئن شود که هیچ تهدیدی از جانب خاک سوریه، اسرائیل را مورد هدف قرار نمیدهد. بدون تردید در این زمینه، آمریکا باید همکاریهای گستردهای را با دولت روسیه انجام دهد تا از این موضوع اطمینان خاطر کسب کند.
واشنگتن در مورد تحولات جاری و اوج گیری تنش ها میان اسرائیل و روسیه در سوریه، اکنون سکوت کرده است. بدون تردید اگر تنشها میان دو طرف جدی تر شوند، آمریکا هم باید فعالانه وارد میدان شود و نسبت به حصول توافقی جدید میان آن ها اقدام کند. در غیر اینصورت، منطقه خاورمیانه با یک بحران دیگر روبهرو خواهد شد که شاید برای این منطقه که با کوهی از بحرانها دست به گریبان است، دیگر قابل تحمل نباشد.