صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۲:۱۵
  • چهارشنبه ۰۵ بهمن ۱۴۰۱
  • Wednesday 25 January 2023
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - ۱۹ آذر ۱۴۰۰ - 2021 December 10
کد خبر: ۱۱۲۷۴۱
ترجمه گزارش «ریسپانسیبل استیت کرفت»

پیامد لفاظی‌های صهیونیست‌ها بر امنیت این رژیم

اگر رژیم صهیونیستی به تهدیدات علیه ایران عمل کند، به خوبی اگاه است که می‌تواند خود را در یک مارپیچ تنش‌آمیز با ایران و شرکای منطقه‌ای‌اش قرار دهد که کنترلش بر آن بسیار محدود خواهد بود. از سوی دیگر، اگر رژیم صهیونیستی به ایران حمله نکند، در خطر است که به عنوان یک ببر کاغذی به تصویر کشیده شود.

 

 

به گزارش‌ «راهبرد معاصر»؛ چندین مقام ارشد آمریکایی و صهیونیستی در اظهاراتی بیان کردند: «ایران بسیار بیشتر از آنچه که در گذشته قابل تصور بود، به تولید تسلیحات هسته‌ای نزدیک شده و ممکن است کمتر از ۵ سال دیگر به توانایی تولید بمب اتم دست یابد.» این جمله برگرفته از مقاله روزنامه نیویورک تایمز است که در ژانویه ۱۹۹۵ منتشر شد. در این روزنامه نوشته شده بود: «مقامات ارشد اسرائیل می‌گویند اگر این برنامه متوقف نشود، آن‌ها مجبور خواهند شد مشابه بمباران راکتور عراق در سال ۱۹۸۱، به راکتورهای هسته ای ایران حمله کنند.»

 

پس از بیست‌وهفت سال، مقامات رژیم‌صهیونیستی همچنان به تهدید بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران ادامه می‌دهند. هفته‌ی گذشته، بنی گاتز، وزیر دفاع هشدار داد که اسرائیل باید هر کاری که می‌تواند انجام دهد تا از دستیابی ایرانیان به سلاح هسته‌ای جلوگیری کند. در غیر این صورت ممکن است، زمانی پیش آید که ما چاره‌ای جز اقدام (حمله نظامی) نخواهیم داشت.»

 

بنا به دلایل موجه، نگرانی‌های بسیار قانع کننده‌ای در این مورد وجود دارد که بر خلاف سهولت نسبی اسرائیل در بمباران مصر، غزه، عراق، لبنان، سودان، تونس و سوریه، این کشور به سادگی نمی‌تواند تاسیسات هسته‌ای ایران را بدون عواقب و پیامدهای بالقوه فاجعه بار بمباران کند. مطمئنا نمی‌توان بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران توسط اسرائیل را با حملات هوایی این کشور علیه راکتور اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱ یا تاسیسات الکبر سوریه در سال ۲۰۰۷م مقایسه کرد. در عمل اسرائیل باید با این واقعیت روبرو شود که ایرانی‌ها ده‌ها سایت هسته‌ای در سرتاسر کشور خود ساخته‌اند.

 

هفته‌ی گذشته یوسی ملمان در روزنامه هاآرتص نوشت: «جنگنده‌های اسرائیل باید قبل از حمله به سایت‌های هسته‌ای به مراکز فرماندهی و کنترل، مراکز ارتباطی و سامانه‌های ضدهوایی حمله کنند.» اما در مجموع، این یک ماموریت بسیار پیچیده و عملا غیرممکن است که برای نیروی هوایی اسرائیل بسیار بزرگ می‌باشد. همچنین به یاد داشته باشید که برخی از جنگنده‌ها به طور قطع در طول پرواز گم می‌شوند، خلبان آن ها کشته یا اسیر می‌گردند.

 

ایران کشوری نزدیک به ۸۶ میلیون نفر برای عملیات انتقام جویانه از توانایی بالقوه بسیج شبکه‌ها و حامیان خود در سرتاسر خاورمیانه (از حزب الله لبنان گرفته تا گروه‌های مسلح در فلسطین و سوریه) برخودار است. در واقع نیروهای نیابتی همسو با ایران که اسرائیل را احاطه کرده‌اند، می‌توانند دولت یهود را مجبور کنند که برای حمله بهای گزافی را بپردازد. بر اساس گزارش ارتش رژیم صهیونیستی، حزب الله لبنان به تنهایی دارای ده هزار موشک است که برخی از آن‌ها دارای سامانه‌های هدایت شونده دقیق هستند که می‌توانند به تمام نقاط اسرائیل برسند. تهران که دارای زرادخانه موشکی هولناک با قابلیت حملات هدایت شونده دقیق است می‌تواند به بمباران مراکز هسته‌ای ایران توسط اسرائیل، واکنش نشان دهد. علی‌رغم تمام لفاظی‌های اسرائیل، نهاد امنیت ملی این کشور به وضوح این ریسک احتمالی مرگبار را درک می‌کند.

 

در سال ۲۰۱۰م بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت و ایهود باراک وزیر دفاع به روسای امنیتی کشورشان دستور دادند که ارتش را برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در عرض چند ساعت آماده کنند. با این حال، روسای امنیتی اسرائیل آنها را متقاعد کردند که این دستور را پس بگیرند. دستور افزایش آمادگی نظامی توسط نتانیاهو و باراک به گابی اشکنازی، رئیس وقت ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل و مئیر داگان، رئیس وقت موساد، در جلسه‌ای در تاریخ نامشخصی داده شد.

 

بر اساس گزارش تایمز اسرائیل، مئیر داگان، رئیس وقت موساد پاسخ داد که اگر این دستور عمل شود، ممکن است بر اساس یک تصمیم غیرقانونی منجر به جنگ شود. گابی اشکنازی اظهار داشت که چنین حمله‌ای یک اشتباه راهبری خواهد بود و همچنین هشدار داد که همین دستور برای آماده سازی برای حمله (حتی اگر اسرائیل واقعاً چنین حمله‌ای را انجام ندهد) ممکن است منجر به جنگ شود. این برنامه نشان داد که نتانیاهو و باراک ترجیح دادند که اصرار نکنند که روسای امنیتی دستورات آن‌ها را اجرا کنند.

 

بدون در نظر گرفتن تهدیداتی که اسرائیل در صورت بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران با آن مواجه خواهد شد، باید پرسید که چنین بمبارانی چه دستاوردی دارد؟ حتی اگر اسرائیل سایت‌‎های هسته‌ای مورد هدف را با موفقیت نابود کند، دانشمندان و مهندسان ایران دانش لازم برای بازسازی آنها را حفظ خواهند کرد. در این مرحله، تحلیلگران آمریکایی موافق هستند که خرابکاری‌های گذشته اسرائیل در هدف قرار دادن برنامه هسته‌ای ایران باعث شده تا آن ها بسیار بهتر و سریع‌تر از آنچه پیش‌بینی می‌شد، تاسیسات هسته‌ای خود را بازسازی کنند.

 

در این راستا مسئله جایگاه بین‌المللی ایران و مواضع قدرت‌های غیر غربی نیز مطرح است. در حال حاضر، چین و روسیه مخالف تبدیل شدن ایران به یک کشور هسته‌ای هستند، چه رسد به این که ایران به سلاح هسته‌ای مجهز باشد. اما اگر اسرائیل، ایران را بمباران کند و سپس ایرانی‌ها به پکن و مسکو بگویند که تنها بازدارندگی هسته‌ای می‌تواند کشورشان را از حملات اسرائیل در امان نگه دارد، پکن و مسکو به احتمال زیاد از موضع تهران حمایت و پشتیبانی خواهند کرد. در نهایت، می‌توان فرض کرد که تهدیدهای مستمر اسرائیل نمی‌تواند به هیچ نتیجه خوبی برای دولت یهود منجر شود، به‌ویژه اگر تل‌آویو نتواند دولت بایدن را متقاعد کند که ارتش ایالات متحده را وارد جنگ کند.

 

با توجه به اینکه چگونه دولت‌های بوش، اوباما و ترامپ همگی تصمیم گرفتند که سایت‌های هسته‌ای ایران را بمباران نکنند، تصور اینکه بایدن و تیمش دستور حمله را صادر کند، دشوار است. بنابراین در صورتی که مذاکرات بر سر احیای برجام با شکست مواجه شود و برنامه هسته‌ای ایران با سرعت پیش برود،  تهدیدهای بیشتر اسرائیل می‌تواند دولت یهود را به دو گزینه سرنوشت ساز و نامطلوب برساند. اگر از یک سو، اسرائیل به تهدیدات خود عمل کند، به خوبی می‌تواند خود را در یک مارپیچ تنش‌آمیز با ایران و متحدان منطقه‌ای‌اش بیابد که کنترلش بر آن بسیار محدود خواهد بود. از سوی دیگر، اگر اسرائیل هرگز حمله نکند، در خطر است که به عنوان یک ببر کاغذی به تصویر کشیده شود.

 

با نگاهی به آینده، منافع اسرائیل در برابر برنامه هسته‌ای ایران چیست؟ پاسخ ساده است: صحبت در مورد تهدید هسته‌ای ادعایی ایران را متوقف کنید. نیازی به ادامه هیاهوی این تهدید یا نمایش به اشتباه ایران به عنوان یک بازیگر دولتی غیرمنطقی نیست. انجام این کار نتیجه معکوس دارد و امنیت بلندمدت اسرائیل را تضعیف می‌کند. حتی اگر روزی ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد، دلیلی ندارد که یک حمله هسته‌ای بدون دلیل علیه هر کشوری از جمله اسرائیل انجام دهد. رژیم تهران انتحاری عمل نمی‌کند. رهبران ایران می دانند که اگر جمهوری اسلامی دست به چنین حمله‌ای بزند، کشورشان عواقب سنگینی را متحمل خواهد شد. به نظر می‌رسد که فعالیت‌های هسته‌ای ایران عمدتاً برای تقویت جایگاه این کشور و استفاده از ترسی که قدرت‌های دیگر از برنامه هسته‌ای ایران دارند، طراحی شده است. برای ادامه دستیابی به چنین اهدافی، ایرانی‌ها لزوماً هرگز نیازی به دستیابی به سلاح هسته‌ای ندارند و در صورت عدم احیای برجام، ایران می‌تواند یک کشور در آستانه هسته‌ای شدن باقی بماند.

 

امروز، در حالی که ایران و قدرت‌های جهانی هفتمین دور مذاکرات هسته‌ای امسال در وین را پشت سر می‌گذارند که، اسرائیل از همه طرف‌ها می‌خواهد که مذاکرات را فوراً متوقف کنند. اما باید اسرائیلی‌ها درک کنند که احیای برجام واقع‌بینانه‌ترین مسیر برای تضمین توقف برنامه هسته‌ای ایران است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: