صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۸:۴۵ - ۱۱ آذر ۱۳۹۸ - 2019 December 02
کد خبر: ۲۹۴۵۶
گزارش بنیاد کارنگی در خصوص آینده سیاسی فلسطین

چرا بهار عربی به فلسطین نمی‌رسد؟

اندیشکده کارنگی در گزارشی با اشاره به حماقت‌ رژیم صهیونیستی، به بیان علل نپیوستن مردم فلسطین به موج اعتراضات در جهان عرب می پردازد.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ در گزارشی که اندیشکده کارنگی به تازگی منتشر کرده، نویسنده ضمن تاکید بر وجود فساد در کرانه باختری و غزه، تاکید می کند که حماقت رژیم صهیونیستی باعث شده که فلسطینی ها همواره دشمن اول خود را اسرائیل ببینند. در ادامه ترجمه کامل تحلیل کارنگی ارائه شده است:

 

نارضایی های مشابهی نسبت به فساد، بی اعتمادی نسبت به دولت، نبود خدمات عمومی و ... که باعث اعتراض در عراق و لبنان شد، در فلسطین (غزه و کرانه باختری) هم وجود دارد. سوال اینجاست که چرا این موج دوم بهار عربی به فلسطین نرسیده است؟ هانی مصری اخیرا به پیش بینی این موضوع پرداخته و نوشته چرا بهار عربی به فلسطین نمی رسد.

 

حماقت اشغالگران

با وجود فساد، ناکارآمدی که فلسطینی ها در حاکمان خود می بینند، اما رها شدن از این موضوع اولویت اول آن ها نیست. نکته جالبی که بسیاری نمی دانند این است که انتفاضه اول در دسامبر 1987، در واقع انقلابی علیه اشغال و در کنار آن، حکومت سازمان آزادیبخش فلسطین بود. این سازمان در آن دوره نه در غزه و کرانه باختری بلکه در تبعید به سر می برد. اما ساف در آن برهه بر موج اعتراضات سوار شد و کنترل روندهای میدان را به دست گرفت. اکنون میان نخبگان و عموم مردم، اولویت اصلی پایان دادن به اشغال است نه براندازی حکومت خود. با افت محبوبیت روزافزون محمود عباس، بقای وضعیت فعلی به هیچ عنوان تضمین شده نیست. اما تا امروز استقلال فلسطین بزرگترین فاکتور در تاکتیک و استراتژی فلسطینی ها بوده است.

 

فلسطینی ها با چالشی یگانه مواجه است. آن ها نه تنها خواستار ایجاد موسسات خودگردان هستند بلکه می خواهند دولت شوند و این همه را باید در دل فشارهای شدید اشغال اسرائیلی بدست آورند. نمونه های مشابه اندکی از موقعیت مشابه با فلسطینی ها وجود دارد که با مذاکره، تشکیل نهادهای خودگردان را بدست آورده باشند. در مورد تشکیل یک دولت که اصلا نمی توان فکر کرد.

 

بنابراین هرچند مخالفت ها در مورد نبود نماینده مردمی، فساد، سوء مدیریت اقتصادی و حقوق بشر وجود دارد اما تمرکز مردم فلسطین روی اسرائیل است. هانی مصری می نویسد: «حاکم واقعی فلسطین، دولت اشغالگر است که در تاریخ فلسطین به آن حمله کرده، حمله می کند و خواهد کرد». این موضوع باعث شده تا حاکمان فلسطین بتوانند افکار عمومی را به سوی اشغالگران بشورانند و آن ها را از تمرکز روی فساد موجود منحرف سازند. در این بستر حتی اگر به تغییر و تحول در سطح سیاست داخلی فکر کنید، با خطر جدی مواجه می شوید چه رسد که بخواهید حکومت ها را براندازید. دیوید پولاک، کارشناس اندیشکده واشنگتن گفته چنین اقدامی می تواند به "انتفاضه" بیانجامد. چندپارگی میان فلسطینی ها خود می تواند به راحتی توجهات را از دعوا بر سر استقلال منحرف سازد و ملتی را که پیش از این دچار واگرایی شده را بیشتر متشتت کند و این به سود دشمن است.

 

جامعه ای که دچار انشقاق جغرافیایی و سیاسی شده

افق ایجاد یک دولت مصلح با غلظت نمایندگی بیشتر مردم در فلسطین پس از کنترل غزه به دست حماس در 2007 و درگیری آن با فتح، تیره تر شده است. ساف که مدعی ناسیونالیسم فلسطینی است، خود دچار انشقاق شده و این نا امید کننده است. دستگاه سیاسی فلسطین اکنون مانند کشتی نوح شده که از هر چیز یک جفت در آن است: سرویس های امنیتی، ساختار حکومتی، قوانین اساسی و دیدگاه در مورد آینده مطلوب برای فلسطین.

 

پس از 2007، جدایی روانی کرانه باختری از غزه که همیشه محدودیت زا بوده، به یک شکاف سیاسی عمیق هم تبدیل شده است. چنین معضلی از هر گونه استراتژی ملی منسجم فلسطینی جلوگیری می کند. انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی (که آخرین بار در 2006 و 2005 انجام شد)، تنها ابزار مشروعیت بخشی به رهبران استراتژی ها بود. اما گروگانگیری انتخابات از سوی فتح و حماس چنان شدت گرفت که همه تلاش ها برای وحدت بخشی ناکام ماند. این که گزارش های اخیر در مورد توافق حماس و فتح برای انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در فوریه 2020 درست است یا نه، هنوز مشخص نیست و باید منتظر ماند و دید.

 

فتح و حماس به نحو مایوس کننده ای ضد هم شده اند. اما خیزش عربی باعث اتحاد آن ها بر سر یک موضوع شده: سرکوب و در صورت امکان، همکاری با مخالفان برای حفظ قدرت.

 

علاوه بر اشغال اسرائیل، فاکتور دیگری که از اعتراضات مردمی جلوگیری می کند، حضور اقتدارطلبانه فتح و حماس است. این دو اجازه بسیج عمومی علیه خود را در مناطق تحت کنترلشان نمی دهند. حضور میدانی نیروهای امنیتی آن ها که طی انتفاضه نبودند، در کنار قدرت نفوذ آن ها در بدنه مردم، چالش در قبال اقتدار آن ها را به شدت سخت می کند. در بهار گذشته شاهد خشونت حماس در مقابل اعتراضاتی در غزه بودیم. در آن موقع حماس و فتح یکدیگر را مقصر بروز ناآرامی ها می دانستند ولی معترضین علیه هر دو بودند. این موضوع باعث شده دو گروه در مقابل اتهام مقابله با مطالبه همیشگی و محبوب اتحاد فلسطینی، آسیب پذیر شوند.

 

تفاوت فلسطینی ها ناشی از تجربه های گوناگون آن هاست

آینده چه خواهد شد؟ 9 سال بعد از بهار عربی که با خودسوزی یک دست فروش در تونس آغاز شد، هنوز احتمال دارد موج این جربان به فلسطین برسد. تمرکز روی اشغالگری اسرائیل و حضور محدود کننده حماس و فتح، ثابت شده که نمی توانند تا ابد کارایی داشته باشند.

 

این را می توان از تجربه خیزش فلسطینی ها در جریان انتفاضه دوم فهمید که باعث کشته شدن بسیاری از مردم و تخریب اموال عمومی شد. اکنون فلسطینی ها احتمالا تمایلی به تکرار این تجربه ندارند زیرا مسیر آینده آن مشخص نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد که با به خطر انداختن جان خود، به اشغال اسرائیل پایان دهند یا دولت را وادار به اصلاح کنند.

 

در واقع به نگاه به آن چه بهار عربی بر سر سوریه، یمن، لیبی و مصر آورد، قابل درک است که فلسطینی ها نخواهند آن تجربه را تکرار کنند. تاسیتوس، مورخ قرن 1 نوشت: «بهترین روز بعد از مرگ یک امپراتوری بد، همیشه روز اول آن است». حوادث بهار عربی این گفته را ثابت می کند.

 

با تمام این اوصاف، سیاست و زندگی غیرقابل پیش بینی هستند. تخریب وضعیت اقتصادی به ویژه در غزه، جایی که نرخ بیکاری به 47% می رسد، سرکوبگری حکومت، فساد و البته اشغال اسرائیل، باعث ایجاد ترکیبی شده که هر لحظه احتمال انفجار دارد.

 

اما محتمل ترین سناریو این خواهد بود که سومین خیزش علیه اسرائیل (که برای مقطع کنونی بعید بنظر می رسد)، به رغم عملکرد ضعیف دولت، علیه حکومت های فلسطینی نیست. اشغال همچنین نقطه تمرکز اصلی مردم خواهد بود و دلیل آن ها واضح است. یاسر عرفات در جلسه ای به من گفت: «نباید منتظر انقلاب در فلسطین باشی. فلسطینی ها هیچگاه بیش از میزانی که از اسرائیل عصبانی هستند، از من نخواهند بود». تا به این جا که عرفات درست می گفته.

 

*مطالب منتشر شده از اندیشکده های خارجی، صرفا جهت آگاهی مخاطبان گرامی منتشر می شود و این به معنای تائید این محتوا توسط سایت راهبرد معاصر نمی باشد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: