صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۸:۰۹ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 2020 May 04
کد خبر: ۴۲۰۸۸

نظام بین المللی در عصر پساکرونا چگونه خواهد بود؟

خودمحوری کشورها را باید مهمترین دستاوردِ اپیدمی ویروس کرونا برای نظام بین المللِ پساکرونایی قلمداد کرد. این مساله در نوع خود، اقتصاد در هم تنیده جهان را نیز دستخوش تغییر قرار خواهد داد و بنیان های اقتصاد نولیبرالی را(به عنوان گفتمان غالب در جهان)، بیش از پیش لرزان خواهد کرد.

به گزارش راهبرد معاصر؛ مدتی است که جهان با اپیدمیِ جهانی ویروس کرونا مواجه شده است. این ویروس برای نخستین بار از "شهر ووهان چین" شیوع پیدا کرد و تاکنون به بیش از 185 کشور در جهان سرایت کرده است. بر اساس آمارها، تا به امروز در سطح جهان، بیش از سه میلیون و پانصد هزار نفر به ویروس کرونا مبتلا شده اند و بیش از دویست و پنجاه هزار تن دیگر نیز بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست داده اند.

 

پاندِمی ویروس کرونا، زندگی مردم در کشورهای اقصی نقاط جهان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در شرایط فعلی، چشم اندازِ وقوع بحران و رکود اقتصادی و سیاسی در کشورهای مختلف، بسیاری از مردم را نگران کرده است. گزارش های نهادهایی نظیر صندوق بین المللی پول مبنی بر کاهش سه درصدی تولید ناخالص داخلی جهان و همچنین گزارش های اقتصادیِ جداگانه دولت ها در کشورهایی نظیرِ آلمان، دانمارک، انگلیس، آمریکا و فرانسه(که همگی در زمره کشورهای صنعتی هستند)، همه و همه بر شدت نگرانی ها افزوده اند. جدای از بخش اقتصاد، کرونا تاثیرات عمیقی در حوزه های سیاسی و اجتماعی جهان(به تبعِ مشکلات اقتصادی) نیز از خود برجا گذاشته به نوعی که برخی رهبران دنیا نظیر "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه بر این باورند که جهانِ پساکرونا، به هیچ عنوان شبیه جهانِ ماقبل آن نخواهد بود.

 

در این راستا و در سطحی کلان، برخی ناظران و پژوهشگران عرصه روابط بین الملل، به طرح این سوال پرداخته اند که بحران پاندمیِ ویروس کرونا، چه تاثیراتی بر نظام بین الملل خواهد گذاشت و اساسا نظامِ بین المللِ پساکرونایی، از چه ویژگی ها و مشخصاتی برخوردار خواهد بود؟ بدون شک ارائه تحلیل و آشنایی با مختصات نظام بین المللِ پساکرونا، نقش قابل توجهی در هماهنگ شدنِ هرچه سریع تر با شرایط جدید و برخورداری از امتیازات و منافع آن، خواهد داشت.

 

نظام بین الملل و تغییر هنجارهای سیاسی و اقتصادی

"یوشکا فیشر" وزیر خارجه اسبق آلمان در مقاله ای که به تازگی برای "پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت" با عنوانِ "کرونا، ویروسی که جهان را تغییر داد" به رشته تحریر درآورده، می نویسد: «اپیدمی ویروس کرونا، به معنای واقعی کلمه، جهان(آنگونه که ما آن را می شناسیم) را تغییر داده است. پیشرفته ترین و صنعتی ترین کشورهای جهان در مواجهه با این ویروس، در اوج ناتوانی بوده اند. این ویروس، بسیاری از معادلات سیاسی و اقتصادی جهان را به کل دستخوش تغییر و دگرگونی کرده است».

 

*یوشکا فیشر در مقاله خود تاکید می کند، بحران کرونا، عدم کارایی نظامِ بین الملل کنونی که بر جهانی سازی اقتصادی و همکاری های بین المللی(عدم توجه به خودخواهی هایِ ملی) تاکید دارد را به وضوح آشکار کرده است. این ویروس، تغییری بنیادین در جهان و نظام بین الملل ایجاد کرده و خواهد کرد.

 

یوشکا فیشر در مقاله خود به نکته خوبی اشاره کرده است. کرونا به مثابه یک شوک به جهان، بسیاری از واقعیت های پنهان  نظام بین الملل و هنجارهای حاکم بر آن را تغییر داده است. به عنوان مثال، قبل از اپیدمی کرونا، سخنان بسیاری در مورد بین الملل گرایی و اهمیت دیپلماسی چندجانبه از سوی سیاستمداران و کارشناسان سیاسی جهان ایراد می شد. با این حال، دبیر کل سازمان بهداشت جهانی "تدروس آدهانوم" همزمان با اوج گیری اپیدمی ویروس کرونا، از ضعیف بودن همکاری های جهانی در مقابله با این پدیده انتقاد کرد. انتقاد اصلی آدهانوم به این بود که کشورهای مختلف جهان، به صورت انفرادی و جدا از هم، به جنگ با ویروس کرونا می پردازند این در حالی است که بحران کرونا، نیاز به واکنش دسته جمعی دارد. نمی توان اپیدمی کرونا در یک کشور را کنترل کرد اما از آثار و تبعات آن در کشوری که هنوز کرونا در آن در اوج است، مصون ماند. از این رو، ظهور بحران کرونا این مساله را روشن کرد که هیجانات نظام بین المللی که پس از جنگ جهانی دوم، مبنی بر ضرورت همکاری جهانی در مسائل مختلف به اوج خود را رسید و خود را در قالب تشکیل سازمان ملل متحد نشان داد، در شرایط فعلی از اهمیت چندانی برخوردار نیست و هم اکنون آنچه به عنوان هنجار غالب بین المللی شناخته می شود، نه همکاری بین المللی، بلکه گرایش کشورها به خودخواهی و صرفا تامین منافع خودشان است.

 

از این رو، خودمحوری کشورها را باید مهمترین دستاوردِ اپیدمی ویروس کرونا برای نظام بین المللِ پساکرونایی قلمداد کرد. این مساله در نوع خود، اقتصاد در هم تنیده جهان را نیز دستخوش تغییر قرار خواهد داد و بنیان های اقتصاد نولیبرالی را(به عنوان گفتمان غالب در جهان)، بیش از پیش لرزان خواهد کرد.

 

در این راستا، پاندمی ویروس کرونا، تاثیر عمیقی بر پدیده جهانی سازی نیز از خود برجا خواهد گذاشت. ایده جهانِ بدون مرز که در دوره قبل از کرونا توسط قدرت های غربی به شدت ترویج می شد، با شیوع کرونا و برجسته شدنِ مرزبندی های ملی، تا حد زیادی در عصر پساکرونا کمرنگ خواهد شد.

 

اهمیت اثرگذاری بحران کرونا بر نظم بین المللیِ کنونی تا بدانجاست که به تازگی "نشریه پولیتیکو" در مقاله ای به قلم "ادوارد فیشمن"، از مرگِ نظم جهانی سخن می گوید و تاکید دارد کشورهایی نظیر آمریکا باید هرچه سریع تر به شکل دهی نظمی جدید در عصر پساکرونا اقدام کنند.

 

 

*ادوارد فیشمن در مقاله خود می گوید: آمریکا و دیگر رهبران جهان بایستی هرچه سریع تر پایه های نظمی جدید در جهان را بنیانگذاری کنند و تا جای ممکن از انجام اشتباهات گذشته در این زمینه، خودداری ورزند.

 

بحران کرونا و تضعیفِ نولیبرالیسم غربی

به طور کلی می توان گفت، بنیادهای نظم سیاسی و اقتصادی جهان که بر پایه آموزه های نولیبرالیسم است، در عصر پساکرونا، با چالش های جدی مواجه خواهند شد. مخصوصا اینکه، بسیاری از آن ها نظیر آزادی بیان، شفافیت، آزادی فردی و فعالیت های اقتصادی، مدیریت بحران کارآمد و بین الملل گرایی(گرایش به همکاری های جهانی)، در بحبوحه بحران کرونا، به کل، عدم کارایی خود را نشان داده اند.

 

پنهان کاری هایی که دولت هایی نظیر آمریکا و انگلیس در بحبوحه شیوع کرونا انجام دادند(به عنوان مثال، موسسه آمار انگلیس اعلام کرده دولت این کشور در روزهای ابتدایی بحران، تا 40 درصد آمار فوت شدگان را کمتر اعلام کرده و یا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در روزهای ابتدایی شیوع کرونا، این بحران را موضوعی کاملا ساده توصیف کرد که هیچ مشکلی برای آمریکا ایجاد نخواهد کرد)، عدم توجه به نهادهای بین المللی در بحبوحه بحران و صرفِ تمرکز بر منافع ملی، موجب خواهد شد تا در عصر پساکرونا، دولت هایی که پیش از بحران، لیبرال دموکراسی را به چالش می طلبیدند، دست بالا را داشته باشند و موضعِ لیبرال دموکرات ها، تا حد زیادی تضعیف گردد.

 

افزایش کنشگری و اثرگذاری قدرت های نوظهور در عصرپساکرونا

قدرت گیری هر چه بیشترِ بلوکِ قدرتهای نوظهور در عصر پساکرونا، یکی از ویژگی های بارز نظام بین الملل آتی خواهد بود. فراموش نکنیم که نظام بین الملل کنونی با تمامی شعائر و مختصاتش، در دوره پس از جنگ جهانی دوم و از دل جوی جنگ گریز، بر پایه توافقات قدرت های فاتح سربرآورد. این نظام، ابتدا با شکل دهی به یک مختصات فکری خاص که تا حد زیادی مبتنی بر آموزه های غربی بود کار خود را شروع کرد و سپس، با تشکیل نهادهایی نظیر سازمان ملل متحد، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و همچنین هنجارهایی که اصول لیبرال دموکراسی را ترویج می کردند، پایه های خود را مستحکم کرد. حال که بنیان های این نظم، با بحرانی بی سابقه نظیر اپیدمی ویروس کرونا تا حد زیادی متزلزل شده و ضعف های آن آشکار گشته، شاید بتوان گفت که باید انتظار جوی نظیر فضای پس از جنگ جهانی دوم را داشت که خود آغازی بر تشکیل یک نظم جدید بین المللی خواهد بود.

 

در این راستا، آن گروه از کشورهایی در جهان که نظم لیبرال غربی را به چالش می کشند نظیر بلوک قدرت های نوظهور(مثل اعضای بریکس)، دست بالا را خواهند داشت و تمام تلاش خود را برای پایه گذاری نظم سیاسی و اقتصادی جدیدی در جهان، انجام خواهند داد. نظمی که فضاهای جدیدی از کنشگری، برای کشورهایی نظیر کشورمان ایران فراهم خواهد کرد. بدون شک شناخت این فضا و برنامه ریزی برای آن، راه را برای کنشگریِ هرچه بهتر و موثرتر ما فراهم خواهد ساخت.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: