صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۷ - 2018 July 25
کد خبر: ۴۶۹
پرونده معامله قرن/7

ریاض به دنبال اتحاد با تل آویو به قیمت از دست دادن قدس

موضع عربستان در رابطه با معامله قرن یکی از مواردی است که مسلما، در به سرانجام رسیدن آن بسیار موثر خواهد بود که بنظر می رسد، سعودی ها، چندان تمایلی به ارائه پاسخ مثبت علنی به این طرح ندارند.

به گزارش راهبرد معاصر؛ در روابط عربستان و اسرائیل وضعیت پیچیده­ای حاکم است. رژیم صهیونیستی و پادشاهی سعودی هیچ‌گاه روابط رسمی و دیپلماتیک نداشته‌اند و بزرگ‌ترین موضوع مورد تنش میان آن‌ها، سرزمین فلسطین و حقوق فلسطینیان بوده است. ریاض، بر سر این موضوع، تاکنون حداقل در ظاهر تل‌آویو را به رسمیت نشناخته است. 

 

در سوی دیگر نیز در قاموس سیاسی اسرائیل، عربستان هنوز کشور «دشمن» شناخته می‌شود؛ در حال حاضر تنها کانال ارتباطی رسمی دو طرف مسافرت سالیانه هزاران عرب شهروند اسرائیل، به‌ویژه از راه اردن، برای انجام مناسک حج تمتع یا عمره است. بااین‌حال در سال‌های اخیر به‌ویژه پس از تحولات سال 2011، عربستان و رژیم صهیونیستی روابط پنهانی اطلاعاتی و امنیتی گسترده‌ای را باهم برقرار کرده‌اند. دست دادن ژنرال موشه یعلون وزیر دفاع وقت با امیر ترکی الفیصل رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی در اجلاس امنیتی مونیخ در برابر دوربین‌ها در سال ۲۰۱۶، سفر سرهنگ انور عشقی نظامی پیشین و رئیس یک اندیشکده سعودی در ژوئیه ۲۰۱۶ به تل‌آویو و قدس و ملاقات با دوری گولد که در آستانه به‌دست گرفتن مدیرکلی وزارت خارجه اسرائیل بود، دفاع رسانه‌های سعودی از لزوم همکاری و داشتن رابطه با اسرائیل و محکوم کردن یهودستیزی و اجازه عبور و مرور هواپیمایی هند به اسرائیل از آسمان عربستان، همگی بیانگر آغاز تحولی جدی در روابط عربستان و اسرائیل پس از دهه‌ها است. 

 

سؤال این است چه عواملی باعث شده عربستان مسئله فلسطین را به ورطه فراموشی سپرده و وارد یک اتحاد پنهانی با اسرائیل شوند؟ به نظر می‌رسد نزدیکی این دو در سال‌های اخیر بیش از هر چیز به دو عامل مقابله با ایران و مدرن سازی عربستان ارتباط دارد که ملک سلمان در حال اجرایی کردن آن است.

 

 

مقابله با نفوذ منطقه­ ای ایران: بسیاری از تحلیلگران معتقدند روابط پنهانی اسرائیل و عربستان سعودی، پیش از هر چیزی بر اساس یک اتحاد علیه «تهدید مشترکی» به نام ایران است. عربستان و اسرائیل درکی مشترک از تهدید ناشی از برتری نیروهای مقاومت در سوریه و برتری شیعیان حوثی در یمن دارند. ریاض و تل‌آویو سال‌هاست که از شکل‌گیری هلال شیعی ابراز نگرانی کرده‌اند و معتقدند ایران در حال ایجاد این هلال از تهران تا بیروت است که از بغداد و دمشق عبور می‌کند. در حال حاضر این برداشت در میان مقامات سعودی وجود دارد که برقراری ارتباط قوی‌تر با اسرائیل بسیار مهم است؛ زیرا این امر به آن‌ها یک اهرم قدرتمندتری برای مقابله با ایران می‌دهد.

همکاری سعودی- صهیونیستی با توجه به انگاره غیرواقعی «تهدید ایران» امروزه در سطوح مختلف اطلاعاتی و امنیتی در حال شکل‌گیری است. ژنرال آیزنکوت رئیس ستاد ارتش اسرائیل در دسامبر گذشته با اشاره به زمینه‌های بسیار منافع متقابل بین ریاض و تل‌آویو بر آمادگی برای تبادل اطلاعاتی با ریاض به‌منظور مهار و خنثی کردن فعالیت‌های ایران در منطقه، تأکید کرد. پیش از او بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر و هم‌زمان وزیر امور خارجه - در ماه سپتامبر اعلام کرده بود بین اسرائیل و عربستان سعودی همکاری‌های گسترده‌ای در سطوح مختلف در جریان است. از سوی دیگر بن سلمان ولیعهد عربستان در آوریل گذشته تصریح کرد کشورش منافع بسیاری با اسرائیل دارد. آنچه مسلم است، در شرایط کنونی ایران به‌عنوان نقطه مشترک ائتلاف عربستان، اسرائیل شده است. مسئله‌ای که پای دیگر کشورهای منطقه را به میان کشیده و منازعه را به یک نبردی چندضلعی برای رقابت تبدیل کرده و چشم‌انداز امنیتی منطقه را پیچیده خواهد کرد.

 

 

مدرن سازی عربستان: مدرن سازی عربستان که در چشم‌انداز 2030 این کشور به آن اشاره شده ، عملاً پاسخی به وقایع بهار عربی و مقابله با موج بیداری اسلامی است. مقامات سعودی از سال 2015 از ترس موج اعتراضات مردمی در کشورهای عربی، اصلاحاتی را آغاز کرده‌اند تا به این طریق بتوانند ضمن منحرف کردن افکار عمومی داخلی از فسادهای موجود در دستگاه حاکمیتی، موجودیت نظام پادشاهی خود را حفظ کنند. آل سعود به این باور رسیده‌اند که اگر منطقه بخواهد آینده‌ای داشته باشد، باید تغییر کند و تغییر از خانه آغاز می‌شود. این روند اصلاحات برای عربستان به‌اندازه مقابله با ایران مهم است.

 

عربستان، مدرن سازی خود را منوط به روابط با غرب می‌داند. با توجه به منافع راهبردی آمریکا و اسرائیل، طبیعی است که مقامات حاکمیت جدید عربستان از سیاست «تقابل با اسرائیلِ» نسل پیشین خود فاصله بگیرد و در راستای تحقق اصلاحات اقتصادی، به تنش‌زدایی با رژیم صهیونیستی اقدام کند. 

 

بن سلمان طراح سیاست‌های اصلاحات اقتصادی عربستان و چشم‌انداز 2030 این کشور، در سال‌های اخیر نوآوری و اصلاحات درونی عربستان را به خارج از مرزهای سعودی کشانده تا رؤیای جاه‌طلبی خود را با امید به صهیونیست‌ها به واقعیت تبدیل کند. او پس از مشخص کردن حدود قلمرو خود در داخل از طریق بازداشت مخالفین به بهانه واهی فساد، هم‌اکنون در عرصه سیاست خارجی در تلاش است که مسیر اصلاحات اقتصادی خود را هموار سازد. وی در آوریل گذشته اعلام کرد به نظر می‌رسد به‌طور بالقوه حوزه‌های بسیاری برای همکاری‌های اقتصادی با اسرائیل وجود دارد. برآیند این موضوعات نشان می‌دهد که دستگاه عربستان سعودی در حال حاضر به این باور رسیده مسئله فلسطین و اسرائیل باید یک‌بار برای همیشه در عرصه سیاست خارجی ریاض حل‌وفصل شود تا حمایت قدرت خارجی یعنی آمریکا به‌خوبی جلب شود.

 

 

مسئله فلسطین؛ وجه مصالحه ای برای اتحاد علی ایران؟!

باوجود منافع مشترک میان عربستان و اسرائیل در مورد ایران، پیوند صهیونیستی سعودی بیش از هر چیزی به پیشرفت راه‌حل مسئله فلسطین بستگی خواهد داشت. به نظر می‌رسد که در نگاه ریاض، تنها راه‌حل مسئله فلسطین و اسرائیل از طریق گفتگوی مستقیم جهت تحقق طرح «صلح عربی» ملک عبدالله در سال 2002 است که خواستار خروج اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی شد.

البته باوجود حمایت گسترده بین‌المللی از این طرح، به نظر می‌رسد اسرائیل هرگز این ابتکار را قبول نخواهد کرد.در سوی دیگر مقامات آل سعود هنوز تمایلی به آشکار کردن این رابطه نداشته و ترجیح می‌دهند روابط با اسرائیل همچنان مخفی و غیررسمی باقی بماند و حتی گاه در لفظ، نوعی جدیت در تقابل با توسعه طلبی صهیونیست ها از خود نشان می دهند. برای مثال در ماجرای تصمیم جنجالی ترامپ مبنی بر انتقال سفارت این کشور از تل‌آویو به قدس، و به رسمیت شناختن این شهر به‌عنوان پایتخت اسرائیل، پادشاه سعودی، آن را محکوم و این تصمیم را غیرقابل‌توجیه و غیرمسئولانه‌ دانست و نسبت به پیامدهای آن هشدار داد. هم‌چنین عربستان در جریان رقابت‌های شطرنج سریع و نیمه سریع در ریاض در دی‌ماه گذشته برای شطرنج‌بازان اسرائیلی به دلیل نداشتن رابطه رسمی و دیپلماتیک ویزا صادر نکرد.

 

با این‌حال منابع اطلاعاتی از روابط پنهانی عربستان و اسرائیل در مورد آنچه معامله قرن گفته می‌شود خبر می‌دهند. ناگفته پیداست که چنین مواضعی بیشتر نمایشی است و تاثیری بر روند بهبود روابط دو طرف نخواهد داشت. ملک سلمان در هر صورت خود را هنوز "خادم حرمین شریفین" می داند و نمی تواند آشکارا با دشمن مسلمانان و اشغالگر قبله اول مسلمین صلح کند.

نمایشی بودن مواضع ریاض علیه تل آویو زمانی اثبات می شود که تحلیل رسانه های صهیونیستی از نگاه آل سعود به معامله قرن را مورد توجه قرار دهیم. اگر از گزارش روزنامه یدیعوت آحارونوت در خصوص دیدار مخفیانه بن سلمان با نتانیاهو در اردن بگذریم (زیرا از سوی دولت سعودی تکذیب شد)، باز هم رسانه ها و اندیشکده های سعودی، سیلی از گزارشات مثبت در خصوص رابطه با عربستان را منتشر کرده اند که با واقعیت های میدانی تطبیق دارد. مثلا روزنامه "اسرائیل الیوم" در این باره نوشته که عربستان به همراه همتایان عرب خود طرح معامله قرن را پذیرفته است یا در نمونه ای دیگر، اندیشکده بگین-سادات، جوی بسیار مثبت از برقراری رابطه با عربستانی ها ترسیم می کند.

 

ریاض با توجه به واکنش‌های احتمالی، هنوز تمایلی به برملا کردن آنچه به معامله قرن معروف است ندارد. مقامات آل سعود بیش از هر چیز نگران انتقادهایی هستندکه ممکن است عربستان با آن روبرو خواهد شد. هر گونه حمایت آشکار ریاض از معامله قرن به معنای دست برداشتن عربستان از مبانی طرح صلح عربستان و دست برداشتن از خواست اصولی ایدئولوژیک است که قدس شرقی را پایتخت فلسطین می شمارد. بنابراین این کشور تلاش دارد از طریق گروه‌های فلسطینی وابسته به خود ازجمله تشکیلات خودگردان، به رهبری ابومازن، معامله پیشنهادی آمریکا را اجرایی کند که تاکنون موفق نبوده است. هدف این معامله برچیده شدن مقاومت از اراضی اشغالی فلسطین است. عربستان سعودی با حمایت از "معامله قرن" در تلاش است مقدمات عادی‌سازی روابط عربی اسرائیلی را فراهم کرده تا بتواند جبهه­ی قدرتمندی علیه نفوذ فزاینده ایران در منطقه شکل دهد.

 

 

اجرای "معامله قرن"، کلید ورود به اتاق مشترک ریاض-تل آویو

تنش‌زدایی محتاطانه عربستان و اسرائیل در سال‌های اخیر که به‌واسطه دیدگاه‌های خصمانه دولت فعلی آمریکا درباره ایران تقویت شده غیرمحتمل است که به شکل‌گیری اتحادی میان آن‌ها تبدیل شود. مقامات سیاسی اسرائیل در مورد دوستی‌های نوپا با رژیم سرکش سعودی محتاط هستند. علاوه براین، بسیاری از کارشناسان خطرات زیادی را شناسایی می‌کنند. دانیل شاپیرو، سفیر ایالات‌متحده در اسرائیل در مورد بی‌تجربگی بن سلمان هشدار داده و معتقد است اقدامات او ممکن است اسرائیل را وارد یک بازی کثیف در منطقه کند. علاوه براین، با توجه به نبود ارزش‌های مشترک میان جامعه عربستان با رژیم صهیونیستی و نیز چالش «مسئله صلح فلسطین» ائتلاف کنونی عربی- صهیونیستی محکوم ‌به شکست خواهد بود. عربستان سعودی باوجود همکاری‌های امنیتی و اطلاعاتی با اسرائیل هم چنان با چالش معامله قرن مواجه است. ازآنجایی‌که تمامی احزاب، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی فلسطینی اعم از جنبش‌هی فتح و حماس جملگی با معامله قرن مخالفت می‌کنند، تحقق چنین اتحادی دور از ذهن خواهد بود.

 

پس، به طور خلاصه می توانیم بگوییم که عربستان به دنبال یک متحد منطقه ای قدرتمند جهت مقابله با ایران است. این متحد می تواند رژیم صهیونیستی باشد ولی برای اتحاد بدون دردسر با آن، بایستی ابتدا، قبح رابطه داشتن با صهیونیست ها شکسته شود و برای رسیدن به این منظور، نیاز است تا اشغالگری فلسطین پایان یابد. در نگاه جبهه های ضد ایرانی منطقه و فرا منطقه، با طرحی همچون معامله قرن می توان مشکل وجهه اشغالگر اسرائیل را حل کرد و در پس آن می توان با اسرائیل، اتحادی ضد مقاومت تشکیل داد. عربستان در پس پرده، با معامله قرن بسیار موافق است و حتی برای قبولاندن آن رایزنی می کند اما اگر این معامله رسما رونمایی شود، احتمالا در پذیرش رسمی آن شتاب نکند و در ابتدا بکوشد تا رضایت طرف های فلسطینی را جلب کند و پس از آن، با معامله قرن همراه شود.

 
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: