صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۸ - ۲۹ تير ۱۳۹۹ - 2020 July 19
کد خبر: ۵۱۱۸۰
یادداشت اختصاصی علی قنبری، اقتصاددان

همبستگی سیاسی؛ عامل برون رفت از مشکلات اقتصادی

آنچه مقام معظم رهبری در رابطه با همکاری و حفظ عزت دولت به مجلس جوان و تازه نفس یازدهم خطاب نمودند ناظر بر اداره هر چه بهتر کشور است، لذا همکاری مجلس با دولت به نفع یکایک مردم و حفظ امنیت و آرامش و رشد اقتصادی جامعه است از این جهت افزایش آستانه فشار مسوولین نسبت به مواضع سیاسی برای عبور از چالش های سیاسی بسیار مهم است

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ با شدت عمل آمریکایی ها بعد از روی کار آمدن آقای ترامپ و تحت فشار قرار دادن ایران با تشدید تحریم ها، دولت و ملت به لحاظ اقتصادی روزهای سختی را پشت سر می گذارند . فشاری که بر اقتصاد ایران تحمیل می شود ناشی از نفروختن نفت یا به عبارتی خام فروشی نفت است، موضوعی که از چهل سال پیش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دولتها با برگزاری همایش ها و عنوان کردن برنامه هایی با منظور تاکید بر هدف گذاری اقتصاد بدون نفت، به دنبال توسعه صادرات غیرنفتی بودند، موضوعی که در سایه بی تدبیری و تنبلی دولت ها هیچ گاه محقق نشد، اما کشورهای غربی به رهبری آمریکا با اعمال تحریم های نفتی ناخواسته ما را در این مسیر قرار دادند، لذا شرایط اداره کشور بدون نفت با تحریم های نفتی آمریکا فراهم شده است. بی تردید اگر لذا بر اثر تحریم های اجباری فروش نفت به صفر برسد و فروش پتروشیمی، فرآورده‌های نفتی و تولیدات کشاورزی به حداکثر برسد، یعنی در حدی که نیاز چندانی به درآمدهای فروش نفت خام نداشته باشیم،می توان تحریم های نفتی آمریکا را بزرگترین خدمت این دولت مستکبر به ایران عنوان کرد لذا انتظار می رود دولت و حاکمیت با استفاده از فرصت یا توفیق اجباری ایجاد شده خام فروشی نفت را تعطیل کند، منتهی عبور از اقتصاد خام فروشی با جراحی عمیق و خونریزی و تحمیل فشار و سختی های زیادی توام خواهد بود.


جدای از سوء مدیریت‌ها و ندانم کاری های مسئولین، تحریم ها مسوولین را برای تصمیم گیری های اقتصادی تحت فشار قرار داده است، هر چند که نمی توان از ارز پاشی های آقای جهانگیری با تخصیص ارز ۴٢٠٠هزار تومانی و سیاست هایی که منجر به خروج ارز از کشور شد به سادگی عبور کرد، بنابراین مدیریت دولت در این مساله به شدت زیر سوال می رود. از سوی دیگر دولت بدون آینده‌نگری بخش مهمی از منابع ارزی کشور را هدر داد، لذا دولت بی تخصص و فاقد هر گونه مدیریت کشور را از جهات مختلفی با چالش هایی رو به رو کرد که امکان اصلاح اقتصادی را سخت تر کرده است.

 

متاسفانه دولت هیچ گاه از خرد گروهی و تدبیر اندیشی کارشناسان فن در حل مشکلات اقتصادی و چاره اندیشی برای اتخاذ راهکار های اساسی اقتصادی استفاده نکرده است ،افزایش قیمت بنزین یکی از سیاست گذاری ها و تصمیم گیری هایی بود که دولت بدون تدبیر و کار کارشناسی آن را به مردم تحمیل کرد، در حالی که برای جلوگیری از تبعات اجتماعی و اقتصادی باید گروهی از کارشناسان روی انجام و چگونگی این موضوع ماه ها کار می کردند اما دولت بدون مشاهده تبعات و پیامدهای مختلف چنین تصمیماتی فقط ناظر به موضوع درآمد زایی دولت تصمیماتی اتخاذ می کنند که زیان های متعددی به جامعه وارد می کند، لذا دولت در مجموعه سیاست گذاری های خود پیامدهایی که به مردم عادی وارد می شود را در نظر نمی‌گیرد، و آنچه درون دولت تصمیم گیری می شود غالبا کار تخصصی نیست چرا که مسوولین از دانش اقتصادی لازم برای اداره اقتصادی مثل ایران برخوردار نیستند، همچنین راهنمایی های کارشناسان را به کار نمی گیرند، تصمیمات تک بعدی یک‌جانبه و مشاوره های غیر کارشناسی که به دولت داده می شود نیز مزید بر علت و قوز بالای قوز شده است، اما در این شرایط به طور قطع نمی توان ادعا کرد که دولت اقتصاد کشور را به طور کل رها کرده باشد،اما انتظار می رود با فرصت تحریم نفتی فراهم شده دولت و مجلس با حل اختلاف بین جناح ها و گروه های سیاسی روند عبور از خام فروشی نفت و حرکت به سمت تولید فرآورده های دارای ارزش افزوده را ایجاد کند تا فعالیت های اقتصادی مولد در کشور از این طریق کلید زده شود.


آنچه مقام معظم رهبری در رابطه با همکاری و حفظ عزت دولت به مجلس جوان و تازه نفس یازدهم خطاب نمودند ناظر بر اداره هر چه بهتر کشور است، لذا همکاری مجلس با دولت به نفع یکایک مردم و حفظ امنیت و آرامش و رشد اقتصادی جامعه است از این جهت افزایش آستانه فشار مسوولین نسبت به مواضع سیاسی برای عبور از چالش های سیاسی بسیار مهم است ، هر چند از نظر روانشناسی آستانه بحران، تحمل و توانایی ها با فشارها و گلایه های مردم از وضعیت اقتصادی پایین می آید اما کار گروهی برای رشد اقتصادی بسیار ضروری و الزامی است و مسوولین ما نباید از اين موضوع مهم غفلت کنند.


بسیاری از کشورهای دموکراتیک با انتخاب جناح دیگر اساس کار را بر رشد و توسعه اقتصادی همه جانبه و عمومی قرار می دهند، لذا همه در خط مقدم جبهه اقتصادی کشور سرباز و همراه می شوند، در حالی که انتخاب یک جناح در ایران آغاز تخریب جناح مقابل است ، لذا اگر مسوولین و کل حاکمیت به دنبال توسعه اقتصادی هستند باید روند تخریب گروه های مقابل بنابر آنچه که مقام معظم رهبری تاکید می کنند را کنار بگذارند، چرا که سیاسی بازی اقتصاد کشور را بازیچه قرار می دهد و مردم را زیر فشار اقتصادی له می کند.
اصولاً کشوری در مسیر توسعه قرار می گیرد که سیاست را بر اقتصاد تحمیل نکند، اگر مسوولین متوجه این موضوع باشند که بار فشار اقتصادی به مردم بسیار بیشتر از حد تحمل شده است شاید دست از جناحی بازی و سیاسی نگری دست بردارند. قطعا هر کشوری اگر دو سال تحت فشارهای تحریمی و قطع مراوده اقتصادی با دنیا قرار می گرفت حتی امکان گسترش قحطی موضوعی دور از ذهن نبود در حالی که با این شرایط کالا و مواد غذایی به صورت فراوان در کشور در دسترس مردم است اما از سوی دیگر گرانی مانع پر شدن سبد نیازمندی های مردم شده است. به هر حال دولت و حاکمیت برای جلوگیری از قحطی در شرایط سخت تحریمی و کرونا بسیار تلاش کرده اند ، حتی یکی از هنرهای دولت و حاکمیت در زمان کرونا جلوگیری از هر گونه قحطی بوده در حالی که در دهه های گذشته تاریخ گواهی داده است با جنگ یا بسته شدن مرزها مردم از گرسنگی تلف شده اند، بنابراین در عین مدیریت خوب منابع غذایی مورد نیاز جامعه تورم همچنان عامل اصلی فشار معیشتی است.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: