صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 September 20
کد خبر: ۵۹۷۰۵

چرا بحرین و رژیم صهیونیستی به دنبال همکاری با یکدیگرند؟

25 شهریور (15 سپتامبر) سال جاری میلادی واشنگتن برای اولین بار به طور رسمی و هم زمان میزبان مقامات بحرین، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی بود. هدف از این مراسم امضا پیمان نامه ای تحت عنوان «پیمان آبراهام» میان دو کشور و اسرائیل با هدف برقراری روابط کامل دیپلماتیک و پایان دادن به رویکرد مقابله با متجاوزین سرزمین فلسطین بود.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ 25 شهریور (15 سپتامبر) سال جاری میلادی واشنگتن برای اولین بار به طور رسمی و هم زمان میزبان مقامات بحرین، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی بود. هدف از این مراسم امضا پیمان نامه ای تحت عنوان «پیمان آبراهام» میان دو کشور و اسرائیل با هدف برقراری روابط کامل دیپلماتیک و پایان دادن به رویکرد مقابله با متجاوزین سرزمین فلسطین بود.

 

تصمیم ابوظبی برای ورود به صلح با رژیم صهیونیستی که از چندی قبل رسانه ای شده بود و حضور وزیر خارجه این کشور در واشنگتن صرفا نهایی کردن این مساله بود. تبعات این اقدام به ویژه با توجه به مداخله امارات در جنگ یمن در گزارش «یمن»؛ مهمترین عرصه همکاری امارات و رژیم صهیونیستی (لطفا هایپر لینک شود) پرداخته شده است که می توان گسترش عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی تا اقیانوس هند از طریق حضور در جزیره سقطری را مهمترین دستاورد این همکاری دانست.

 

اما حاکمان بحرین برنامه خود برای قرار گرفتن در کنار اسرائیل را تنها چند روز پیش از امضا توافقنامه مذکور رسانه ای کرد. کشور کوچکی با 778 کیلومتر مربع وسعت و نزدیک به یک و نیم میلیون نفر جمعیت، که از زمان استقلالش در تاریخ 1971 به نوعی تحت نفوذ عربستان قرار دارد، بر آن شد تا برخلاف اندیشه افکار عمومی جهان اسلام وارد صلح با رژیم اشغالگر قدس شود و به این طریق به طور رسمی مبارزه و مخالفت های هرچند صوری با اقدامات اسرائیل در فلسطین را برای همیشه کنار بگذارد.

 

در این نوشتار قرار است به این سوال پاسخ داده شود که عادی سازی روابط میان بحرین و رژیم صهیونیستی چه منافعی برای دو طرف خواهد داشت؟

 

بحرین دارای حکومت پادشاهی مشروطه است که شخص پادشاه به طور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب می شود. این خاندان که از سال ۱۸۲۰ میلادی قدرت را مجمع الجزایر بحرین به دست گرفت تا به امروز در راس ارکان سیاسی این کشور قرار دارد. با استقلال بحرین در سال 1971 این جایگاه تثبیت شد.

 

1) صنعت نفت

بخش اصلی درآمد بحرین متکی به نفت و گاز است. اما از سال 2013 با توجه به کاهش قیمت جهانی نفت خام به دلایل مختلف رخ داد، درآمد کشورهای نفت خیز از جمله بحرین با روند نزولی مواجه شد تا جایی که در فاصله سال های 2013 تا 2016، حدود 43 درصد درآمد بحرین کاهش پیدا کرد. لذا در چند سال گذشته مقامات این کشور تلاش کردند اقتصاد خود را متنوع سازند. با این حال کماکان صنعت نفت و گاز در بحرین اهمیت دارد. اگرچه میزان تولید این کشور در مقایسه با عربستان و دیگر کشورهای اطرافش، رقم قابل توجهی محسوب نمی شود اما کشف میدان جدیدی در آوریل 2018 با ظرفیت حدود ۸۰ میلیارد بشکه نفت و حدود ۲۰ تریلیون متر مکعب گاز، شرایط بحرین را در حوزه سوخت های فسیلی تغییر داد.

 

تا پیش از شیوع ویروس کرونا، قرار بود شرکت ایتالیایی «ای.ان.آی» کار بهره برداری از این میدان را انجام دهد اما با ایپدمی کرونا و کاهش سرمایه ها فعلا اجرای این قرارداد به حالت تعلیق درآمده است. بنابراین عادی­سازی روابط با رژیم صهیونیستی می تواند فرصت جدیدی برای حضور شرکت های اسرائیلی در اختیار بحرین قرار دهد. از سوی دیگر اسرائیل هم می تواند با واردات نفت خام از بحرین و البته امارات، منابع خرید خود را که اکنون بیشتر به روسیه و جمهوری آذربایجان وابسته است، تنوع ببخشد.

 

ضمن اینکه منابع گازی بحرین فرصتی برای اجرای پروژه بلندپروازانه اسرائیل در راستای تبدیل شدن به هاب گازی منطقه است. همچنین برداشته شدن ممنوعیت مراودات تجاری، شرایطی فراهم خواهد کرد تا رژیم صهیونیستی با اتصال نفت امارات و بحرین به «خط لوله مدیترانه شرقی» موقعیت استراتژیکی در حوزه انرژی پیدا کند.

 

2) آبزی پروری

مجمع الجزایر بحرین  به دلیل برخورداری از 161کیلومتر خط ساحلی و بیش از 30 جزیره از مزیت قابل توجهی برای استفاده از شیلات دارد. همچنین آبزی پروری در داخل بحرین نیز از دیگر کارهایی است که برای توسعه بخش شیلات به کار گرفته شده است. تولیدات شیلات بحرین در سال 2016 بیش از 971 هزار تن بود که این رقم در سال 2018 به بیش از 987 هزار تن رسید. طبق آخرین اطلاعات، نروژ، عربستان، هند و پاکستان عمده ترین مشتری های حوزه شیلات بحرین هستند. در همین راستا پیش بینی می شود بازار شیلات و آبزی پروری بحرین در دوره (2020-2025) 4.3 درصد رشد داشته باشد. برنامه مقامات بحرین در بلند مدت، سرمایه گذاری در توسعه بخش پرورش آبزیان برای تحقق امنیت غذایی و خودکفایی است.

 

بحث اقتصاد آبی به عنوان پتانسیل جدید سرمایه گذاری در بحرین، مورد توجه سرمایه گذاران خارجی و داخلی است به ویژه آن که محمد السیسی، رئیس کمیته امور خارجه، دفاع و امنیت ملی پارلمان این کشور اخیرا طرحی را ارائه داده است که هدف آن افزایش سرمایه گذاری در مزارع پرورش ماهی برای اطمینان از ایمنی مواد غذایی و جبران مجدد ذخایر است. طبق این طرح، استراتژی ملی بحرین باید مبتنی بر مشارکت عمومی و خصوصی در زمینه پرورش ماهی باشد تا سهم پرورش ماهی در تولید ناخالص داخلی در سال 2025 به 10 درصد برسد.  این در حالی است که در سال 2015 سهم پرورش ماهی در تولید ناخالص داخلی بحرین فقط 0.32 درصد از بود.

 

رسیدن به این هدف بلند­پروازانه نه تنها اتکای بحرین را به درآمدهای ناپایدار نفتی را کاهش می دهد بلکه زمینه ایجاد اشتغال و ورود فناوری های جدید در زمینه پرورش ماهی، انجماد، نگهداری و بسته بندی و تولید کنسرو را تسهیل خواهد کرد.

 

در این راستا بحرین امیدوار است از حضور نیروهای اسرائیلی در بخش صنعت آبزی پروری استفاده کند. زیرا اسرائیل به دلیل محدودیت صیادی در دریای مدیترانه و دریای سرخ، مجبور بوده است بخشی از نیاز داخلی خود را از طریق احداث استخرهای پرورش ماهی مرتفع سازد. در نتیجه اکنون رژیم صهیونیستی مجهز به سیستم های پیشرفته پرورش ماهی است که در برخی کشورها از جمله کنگو و اندونزی نیز از آن ها برای راه اندازی مزارع پرورش ماهی استفاده می شود.

 

یکی از مزایای استفاده از فناوری های اسرائیلی در حوزه شیلات این است که به تولیدکننده امکان را می دهد تا ضمن افزایش عملکرد 2.5 برابری، میزان مصرف آب را تا 85 درصد کاهش دهد که این مساله با توجه به موقعیت گرم و خشک بحرین و کمبود آب شیرین، برای این کشور اهمیت زیادی دارد. لذا یکی از زمینه های همکاری بحرین و رژیم صهیونیستی پس از عادی سازی روابط می تواند در حوزه آبزی پروری باشد.

 

نکته دیگر آن که در برنامه بحرین محدودیتی برای حضور سرمایه گذاران خارجی وجود ندارد و لذا بخش خصوصی رژیم صهیونیستی می تواند بدون مشکلاتی که پیشتر در این مسیر وجود داشت، وارد حوزه سرمایه گذاری شود.

 

3) کشاورزی

بحرین کشوری با آب­ و هوای بیابانی، زمستان هایی معتدل و تابستان های بسیار گرم و مرطوب است. چهارصد کیلومتر از وسعت هفتصد کیلومتری بحرین بیایانی است و لذا جزء ده کشور خشک دنیا محسوب می شود. از این رو بحث تامین آب شیرین یکی از مسائل مهم در بحرین است.

 

در حال حاضر این کشور توانسته است با استفاده از سیستم شیرین سازی آب دریا نزدیک به 75 درصد از آب شهری مورد نیاز خود را تامین کند. اما با توجه به برنامه «توسعه مزارع پرورش ماهی» و «گسترش صنعت توریسم»، مقامات بحرین تلاش دارند تا از فناوری های نوین در حوزه کشاورزی استفاده کنند تا آب شیرین کمتری در این بخش مصرف شود.

 

این در حالی است که به دلیل اینکه اسرائیل هم با مشکل کمبود آب شیرین مواجه بوده، در حوزه اصلاح بذر و استفاده از روش های جدید در زمینه کشاورزی سرمایه گذاری زیادی کرده است. متخصصین اسرائیلی از سال 1939 در تلاش هستند تا بذرهای مقاومی در برابر خشکسالی پرورش دهند. برای مثال آنها درصدد بودند تا بذر گندمی تولید کنند که ساقه کوتاه تری داشته باشد تا آب کمتری برای رسیدن به خوشه ها احتیاج باشد و یا بذر گوجه فرنگی هایی تولید کنند که برگ کمتر و میوه بیشتری بدهند. همچنین پرورش گیاه در عمق کمتر برای کاهش آبیاری بیشتر از دیگر اهداف این متخصصین بود.

 

لذا امروز اسرائیل در حوزه سیستم های آبیاری کشاورزی و بذرهای اصلاح شده به پیشرفت هایی رسیده است که کشورهایی با موقعیت جغرافیایی بحرین به آن توجه ویژه ای دارند.

 

4) توریسم

صنعت توریسم یکی از منابع درآمدی دولت بحرین به شمار می رود. طبق آخرین آمار، تعداد گردشگران خارجی بحرین در سال گذشته 12 میلیون نفر بود که مقامات این کشور امیدوارند این رقم در سال 2022 به 14 میلیون نفر برسد. همچنین پیش بینی می شود سهم صنعت گردشگری در اقتصاد بحرین در سال جاری میلادی به یک میلیارد دلار برسد و این به معنای سهم 8 درصد گردشگری در تولید ناخالص داخلی این کشور است.

 

در این رابطه بحرین می تواند از حضور بخش خصوصی اسرائیل در زمینه ساخت هتل، مکان های تفریحی و مراکز ارائه دهنده مستقیم محصولات اسرائیلی بهره ببرد. در این رابطه افتتاح اولین شعبه رستوران اسرائیلی کوشر در امارات، می تواند در بحرین نیز صورت بگیرد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی نیز روی حضور بازدیدکنندگان مسلمان از مسجد الاقصی حساب ویژه ای باز کرده است. لذا پیش بینی می شود با برقراری پرواز میان اسرائیل و بحرین، رژیم صهیونیستی بتواند پس از رفع مشکل شیوع بیماری کرونا به سرعت کاهش درآمد حوزه گردشگری خود را جبران کند.

 

5) حمل و نقل بین المللی

دو سال قبل اسرائیل کاتز، وزیر حمل و نقل رژیم صهیونیستی طرحی ارائه داد که بر اساس آن یک خط ریلی، خلیج فارس را به دریای مدیترانه و از آنجا به اروپا متصل خواهد کرد. براساس این طرح، خط آهن مذکور از حیفا آغاز می شود، به بیسان می رسد، از بیسان به پل شیخ حسین (گذرگاه زمینی میان اردن و سرزمین های اشغالی) امتداد می یابد و پس از آن اردن باید این خط آهن را از اربد و المفرق به مرزهای عربستان برساند. با اتصال این خط به شبکه ریلی عربستان، دیگر کشورهای عربی از جمله امارات و بحرین نیز به این محور وصل خواهند شد. هدف رژیم صهیونیستی از این پروژه انتقال کالا از خلیج فارس به اروپا از طریق دور زدن ایران، عراق و سوریه است. مرکز ثقل این طرح نیز بندر حیفا خواهد بود. لذا موقعیت اسرائیل به دلیل قرار گرفتن در دروازه این مسیر تجاری، ارتقا می یابد.

 

عادی سازی روابط با کشورهای پیرامون این خط ریلی امکان تحقق پروژه مذکور را فراهم می کند. در این راستا نگرانی بحرین و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز از احتمال مسدود شدن تنگه هرمز بنابه شرایط خاص، مرتفع خواهد شد. بنابراین پیش بینی می شود یکی از ابعاد همکاری منامه و تل آویو عملیاتی کردن این پروژه باشد.

 

6) تسلیحات و لجستیک نظامی

در حال حاضر رژیم صهیونیستی جز 10 کشور اول تولید و صادرات تسلیحات و ابزارهای نظاتی-اطلاعاتی است. این رژیم در سال 2019 از بابت صادرات این محصولات 7.2 میلیارد دلار درآمد داشت که البته به دلیل افت قیمت جهانی نفت این رقم نسبت به دو سال قبل که 2 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد.

 

منطقه آسیا و اقیانوسیه 41 درصد از کل صادرات سلاح اسرائیل را خریداری می کند که در این میان هند و کره جنوبی جز اصلی ترین مشتری های آن هستند. علاوه بر تسلیحات، می توان به رادارها، سیستم های جنگ الکترونیکی، سیستم های دفاع هوایی، هواپیماهای بدون سرنشین و سیستم های اطلاعات سایبری به عنوان دیگر محصولات صادراتی رژیم صهیونیستی در این حوزه اشاره کرد.

 

صادرات سیستم های اطلاعات سایبری اسرائیل در سال 2019 افزایش یافت اما مشخص نیست کدام کشورها این فناوری ها را خریداری کرده اند. فروش تکنولوژی جاسوسی با توجه به اینکه می تواند در زمینه کسب اطلاعات از مخالفان سیاسی و روزنامه نگاران استفاده شود، بعضا مورد انتقاد گروه های حقوق بشری است. از این رو کشوری مانند بحرین که از سال 2011 کماکان درگیر اعتراضات مردمی علیه خاندان آل خلیفه است، احتمال دارد در زمره کشورهای خریدار این فناوری باشد.

 

بنابراین همکاری در حوزه نظامی-امنیتی را باید یکی از مهمترین زمینه های همکاری منامه و تل آویو دانست. به خصوص آن که آل خلیفه اعلام کرد یکی از دلایل این کشور برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مقابله با تهدید جمهوری اسلامی ایران است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که بارها آل خلیفه، جمهوری اسلامی ایران را به نفوذ و نقش آفرینی در میان معترضان بحرینی متهم کرده­ است.

 

با این تفاسیر، پیش بینی می شود رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از نگرانی آل خلیفه نسبت به بقای حاکمیتش بر بحرین، مناسبات نظامی خود را این کشور گسترش دهد. در این رابطه فروش فناوری های جاسوسی-اطلاعاتی، برگزاری مانورهای نظامی و حضور مستشاران اسرائیلی در بحرین از جمله برنامه های تل آویو خواهد بود. همچنین این سناریو موجب خواهد شد فاصله حضور اسرائیل تا مرزهای خاکی ایران از سمت جنوب، به 360 کیلومتر برسد. زیرا نزدیک ترین شهر ایران به بحرین، بندر استراتژیک بوشهر است که ۳۶۱ کیلومتر با آن فاصله دارد.

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: