به گزارش راهبرد معاصر؛ امارات تنها دو ویژگی بنادر و موقعیت ترانزیتی را در اختیار دارد. امارات همواره سعی دارد این دو امتیاز را از آن خود نگه دارد و موقعیت ترانزیتی خود را در اختیار کشور دیگری قرار نمی دهد. دعوای امارات با یمن بر سر همین موضوع است. رژیم صهیونیستی امروز برای خارج کردن خود از انزوا از تمام ابزارهایی که دارد استفاده می کند. اسرائیل امروز در تلاش است تا جمعی از کشورهای اسلامی در قالب عادی سازی روابط به این کشور هویتی بین المللی بدهند. در نشستی که وجود داشت آمریکایی ها به نوعی به کوزوویی ها و صربستان القا می کردند و به نحوی آنها را وادار می کردند تا تحت فشار وارد رابطه با اسرائیل شوند.
صربستان ملاحضات خاص خود را دارد ولی اینکه کشور کوچکی چون کوزوو به این طیف بپیوندد برای اسرائیلی ها که جنگ اساسی آنها با جهان اسلام است به عنوان امتیاز خواهد بود و اسرائیل از این موارد به نفع خود استفاده می کند. به تعریفی امروز اسرائیل و آمریکا از تمام ابزارهای بین المللی از جمله سازمان ملل و کشورهای مهم اروپا استفاده می کنند تا حتی به عدد کمی چند کشور اسلامی به لیست عادی سازی روابط با اسرائیل اضافه شود تا بگویند هویت جدیدی به اسرائیل داده شده و کشورهای مسلمان جهان هویت اسرائیل را به رسمیت پذیرفته اند ولی واقعیت این است که اراده تحمیل شده اراده ملت های این کشورها نیست و دولت هایی چون امارات برخلاف نظر ملت خود چنین تصمیمی گرفته اند.
سوال مهمتر این است که اسرائیل چه نفعی برای این کشورها دارد؟ آیا اسرائیل می تواند با این روابط مشکل آنها را حل کند؟ یا تمام این ماجرا برای حل و فصل مشکلات اسرائیل است و منفعتی برای این کشورها ندارد و آنها به طور یک طرفه امتیاز بزرگی می دهند. قطعا مردم این کشورها از این تصمیم احساس غرور نمی کنند چون این حرکت در جهت کمک به کشوری غاصب برای تضعیف حقوق ملت فلسطین است. بسیاری از کشورهای اسلامی حتی عربستان که به نظر می رسید زودتر از امارت وارد این داستان شود به این موضوع واکنش نشان دادند. حکومت ها نگران تبعات مردمی هستند و می دانند ورود به این صحنه موجب می شود مشکلاتی در کشورشان شروع شود. کشور امارات همواره نقش بی طرفی در همه مسائل داشته است و این راهبرد محوری او در همه مسائل بود. معمولا نقش واسطه داشت تا اینکه در یک طرف دعوا قرار بگیرد. با پیوستن به عادی سازی روابط قطعا با مردم خود دچار تنش می شود و خاصیت راهبردی بی طرفی خود را از دست می دهد و حتی به نوعی طرف متخاصم بر علیه مردم فلسطین خواهد بود.
امروز بیشتر کشورهای اسلامی نگران واکنش ملت های خود هستند. امروز این معامله نه تنها با کشوری جعلی بلکه معامله ای بر سر سرنوشت ملت فلسطین است. مسجد الاقصا جزو رموز مسلم جهان اسلام است و کسی که بر این اصل معامله می کند نوعی عناد و دشمنی با جهان اسلام را آغاز می کند و با کم شدن فشار بر کشور ها از سوی آمریکا قطعا این کشورها در جهان اسلام به نوعی مجرم شناخته خواهند شد و نقطه سیاهی در تاریخ آنها ثبت می شود همانطور که مصر با کمپ دیوید از میدانداری قدرت در جهان عرب و جهان اسلام عملا از دور خارج شد و به عنوان کشوری دست چندم دیده می شود که بعضا توسط کشورهای انقلابی حتی به شکل خائنی در جهان اسلام دیده شد و مردم این کشور به دلیل پذیرفتن این قرارداد توسط دولتشان زیر سوال رفته بودند. زیرا این قرارداد حقوق ملت مسلمان فلسطین را نادیده می گرفت. تصور من این است که شرایط بحرانی در درون حکومت صهیونیست ها آنها را مجبور به واکنش کرده و سعی دارند به سرعت فضا را عوض کنند و به این رژیم دست و پا شکسته مشروعیت بدهند. این حرکت برای امارات و مردم این کشور جز سرشکستگی ندارد.
اسرائیل در صدد شکسته شدن این فضا است تا کشورهایی چون عربستان را وادار به حضور در این پیمان ها کند. در نهایت ورود چند کشور به این معادله نمی تواند به این معنا باشد که کشورهای دنیا از مظلومیت مردم فلسطین دفاع نکنند امروز حتی در آمریکای لاتین بوی ظلم احساس می شود و هیچ یک روابط خود با اسرائیل را عادی سازی نمی کنند. بسیاری از آزادی خواهان دنیا مسلمان نیستند و حتی بخشی از آنها یهودی هستند حتی در بخش های مهمی از آمریکا با رژیم صهیونیستی مخالفت می شود چون این رژیم در حق ملتی مظلوم ظلمی آشکار روا داشته و این مساله در دنیا درک شده است. کشورهایی که تحت فشار وارد رابطه با اسرائیل شدند باید در آینده در برابر ملت های خود پاسخگو باشند. این روابط نمی تواند رژیم صهیونیستی را از منجلابی که در آن گرفتار است نجات بدهد.