صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۰:۳۶
  • پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱
  • Thursday 09 February 2023
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۱۶ مهر ۱۳۹۹ - 2020 October 07
کد خبر: ۶۱۶۰۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
با تشدید تنش ها در قفقاز؛

احتمال درگیری نظامی میان روسیه و ترکیه بر سر قره باغ به چه میزان است؟

تشدید تنش ها در قره باغ و حمایت صریح آنکارا از موضع باکو موجب شده تا روس ها بیش از پیش از موضع میانه روی و میانجیگیری نسبت به نزاع یاد شده خارج گشته و به حمایت صریح نظامی از ارامنه مبادرت ورزند، امری که می تواند به رویارویی نظامی مستقیم مسکو با آنکارا بیانجامد.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ قریب به سی سال از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می گذرد، رخدادی که تا به امروز پیامدهایی را برای آسیای مرکزی، قفقاز و شرق اروپا در بر داشته است. از مناقشه قره باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به عنوان یکی از پیامدهای فروپاشی این ابرقدرت نام برده می شود، منطقه ای که اغلب سکنه آن را ارامنه تشکیل می دهند، با این حال و بر مبنای قواعد بین المللی، بخشی از خاک جمهوری آذربایجان محسوب می شود. جدال بر سر قره باغ تا کنون به مرگ ده ها هزار تن و آوارگی یک میلیون انسان منجر شده است.


تفاوت جدال کنونی میان طرفین با دفعات پیشین را می توان در عزم جزم باکو برای یکسره کردن مناقشه مشاهده کرد، عزمی که با اتکا به حمایت های مالی، معنوی و لجستیکی آنکارا و در اختیار داشتن تسلیحاتی مدرن تر نسبت به طرف ارمنی، بیش از هر زمان در پی بازگردن سرزمین های اشغالی به جمهوری آذربایجان است.


مناقشه میان باکو و ایروان اما محدود به دو کشور یاد شده نمانده و سایر قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای نیز به تعریف منافع خویش از این جدال پرداخته اند. اهمیت خط لوله و گاز نفت انتقالی از باکو به اروپا موسوم به باکو-جیهان که بخشی از انرژی اروپا را تامین می نماید، بر اهمیت منطقه نزد طرف اروپایی بیش از پیش افزوده است. در سطح منطقه اما بیش از هر کشور، روسیه، ترکیه و ایران اند که در پی تعریف منافع خویش برآمده اند. ایران به عنوان همسایه هر دو کشور کوشیده است با اتخاذ رویه ای بی طرفانه در پی اتمام تنش ها برآید، اما مسکو و بویژه آنکارا عملا یکسوی مجادله قرار گرفته و به حمایت از ارمنستان و آذربایجان مبادرت ورزیده اند.


اهمیت قفقاز جنوبی برای روس ها

هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان پیشتر جزئی از سرزمین های اتحاد جماهیر شوروی محسوب می شده و از روابط حسنه ای با مسکو برخوردارند. منطقه قفقاز، آسیای میانه و شرق اروپا را می توان حیات خلوت روس ها در خلال سه دهه اخیر قلمداد نمود، از همین روست که هرگونه تلاش غرب برای ورود به منطقه، با واکنش تند مسکو همراه بوده است. جدایی جزیره کریمه از اوکراین بدلیل همسویی رهبران این کشور با غرب، ایجاد دو منطقه خودمختار در شمال گرجستان (اوستیا و آبخازیا) بدلیل نزدیکی تفلیس به واشنگتن، گواهی بر حساسیت مسکو نسبت به تحولات پیرامونی خود است.


روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کوشید تا با تاسیس سازمان پیمان امنیت جمعی متشکل از برخی جمهوری های سابق شوروی (تاجیکستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، ارمنستان و روسیه) ، زمینه برقراری اتحادی مستحکم در برابر غرب را فراهم آورد. حضور نیروهای نظامی روس در کشورهای یاد شده و برقرار مناسبات مستحکم نظامی و اقتصادی با آنان موجب شد تا روسیه هرگونه تحولی در منطقه را با دقت نگریسته و در برابر به خطر افتادن مصالح خویش در منطقه با قاطعیت ایستادگی نماید.


حضور ارمنستان در سازمان یاد شده و ارتباط نزدیک باکو با آمریکا و اسرائیل موجب شده تا روسیه علی رغم در پیش گرفتن موضعی میانه رو در برابر منازعه قره باغ ذیل مذاکرات مینسک، در مقاطع حساس به حمایت از ارامنه برخیزد. حضور گسترده ارامنه در جامعه روسیه نیز علاوه بر نزدیکی باکو به غرب مزید بر علت شده تا روس ها عملا بسان متحدی در کنار ایروان قرار گرفته و بیشترین حمایت نظامی را از آنان به عمل آورند. به طور نمونه و در خلال دهه های اخیر، روسیه به عنوان فروشنده تسلیحات به هر دو کشور عمل کرده، با این حال در ازای فروش همان تسلیحات به ارمنستان، پولی را دریافت ننموده است. از همین رو قابل تصور است که در صورت تداوم بحران در قفقاز و پیشروی احتمالی باکو در میدان جنگ، مسکو صریح تر از هر زمان از اتخاذ موضعی میانه رو پرهیز نموده و عملا بعنوان متحد ارامنه در جنگ وارد شود.


آنکارا در قفقاز چه می خواهد؟

از زمان شکل گیری ترکیه نوین، حمایت از تُرک های جهان در راس اولویت سیاست ترکیه در جامعه بین المللی تبدیل شد. ضرورت ترویج زبان و فرهنگ تُرکی و نگاه به ترکیه به عنوان حامی و مادر تمام تُرک ها، در راس اولویت سیاست خارجی ترکیه قرار گرفت. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و حضور میلیون ها تُرک تبار در قفقاز، آسیای مرکزی و شرق اروپا، زمینه مساعدی را برای نفوذ ترکیه در این مناطق فراهم آورد. ضعف مفرط حکومت مرکزی روسیه، زمینه را برای نفوذ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ترکیه در جمهوری هایی نظیر آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان فراهم آورد. تلاش برای دست اندازی و مداخله در برخی جمهوری های خودمختار درون روسیه نظیر چچن، تاتارستان، اینگوش و... نیز در خلال دهه های گذشته دور از چشم آنکارا نماند.


ناکامی حزب اردوغان در انتخابات اخیر موجب پیوند و ائتلاف حزب عدالت و توسعه با حزب تندرو و ملی گرای حرکت ملی شد. همین مسئله موجب گردید تا ترکیه بیش از هر زمان به ترویج اندیشه های قومی در این کشور و در سطح منطقه بپردازد. بالارفتن قدرت اقتصادی ترکیه و موقعیت منحصربفرد ژئوپلتیک این کشور دست به دست هم داده و تا بدان جا رفته که ترکیه به تعریف منافع خویش در هزاران کیلومتر دورتر بپردازد. خشم آنکارا در برابر پکن بدلیل سختگیری حکومت جمهوری خلق چین علیه تُرک تباران سین کیانگ را می توان از جمله مصادیق رویکرد جدید قلمداد نمود.


دامنه توسعه طلبی و زیاده خواهی ترکیه تا بدان جا پیش رفته که این کشور کوشید در خلال نبرد میان اوکراین و روسیه بر سر جزیره کریمه نیز به میدان آمده و بدلیل حضور اقلیت تاتار در این منطقه خودمختار، به اتخاذ سیاست های ضد روسی مبادرت ورزیده و خود را حامی اوکراین نشان دهد.


حمایت از تُرک تباران مستقر در قبرس و حضور نظامی ترکیه در شمال این کشور، مجادله مکرر آنکارا با یونان بر سر این مسئله، ادعاهای آنکارا مبنی بر موقعیت و منافع ترکمان های کرکوک و شمال عراق و همچین ترکمانان سوریه و تاسیس تیپ سلطان مراد در همین زمینه، حمایت لجستیکی و نظامی از آذربایجان در برابر ارامنه در خلال دهه های اخیر از جمله اقدامات ترکیه در این راستا بوده که در طول دو دهه گذشته و با قدرت گیری حزب عدالت و توسعه در این کشور، رنگ و لعاب اسلامی اخوانی نیز بدان افزوده شده و آنکارا با اتکا بر مشی همزمان تُرکی-اخوانی، در راستای تامین مصالح خویش کوشیده است.


با بالا گرفتن جنگ اخیر در قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان که به گواه ناظرین بین المللی، ترکیه نقش بسزایی در تهییج باکو در این باره ایفا نموده است، آنکارا در کنار حمایت های بی چون چرای لفظی، مالی و نظامی از باکو، مبادرت به اعزام هزاران تروریست و شبه نظامی سوری و غیر سوری به منطقه نموده است.


بالا گرفتن تنش ها میان مسکو و آنکارا

برآورد تحولات تاریخی در منطقه گواه آن است که کشمکش میان ترکیه و روسیه بر سر نزاع های منطقه ای، قدمتی قریب به یک سده دارد. با این حال و از زمان فروپاشی شوروی، دست اندازی تُرک ها بر مناطقی که پیشتر جزوی از خاک شوروی بوده اند، بر تشدید نزاع ها میان طرفین افزوده است. وقوع جنگ داخلی در سوریه و حمایت صریح دولت ترکیه از مخالفین نظامی دولت سوریه و تلاش برای اسقاط دولت اسد به عنوان متحد کلیدی روس ها در شامات، دامنه تنش ها را به نحو چشمگیری افزایش داد تا آنجا که دو کشور را در آستانه رویارویی نظامی جدیدی قرار داد. هدف قرار دادن جنگنده سوخو روس ها توسط پدافند آنکارا می رفت تا زمینه جنگی گسترده را در منطقه کلید زند و اگر نبود عذرخواهی سریع اردوغان، موازنه قدرت در منطقه دچار تحولی شگرف گشته بود.


دامنه رویارویی میان ترکیه و روسیه اما محدود به آسیای مرکزی، قفقاز، شرق اروپا و شامات نمانده و طرفین در جدیدترین منازعه به حمایت از یکی از طرفین درگیر در لیبی مبادرت ورزیده اند. دولت مسکو همسو با مصر، امارات و سعودی به حمایت نظامی و همه جانبه از دولت ژنرال حفتر در شرق لیبی پرداخته و دولت ترکیه با حمایت قطر بسان متحد فائز سراج در منطقه ظاهر شده است.


مناسبات گسترده اقتصادی میان آنکارا و مسکو از جمله خرید گاز روسیه از سوی ترکیه و عبور خطوط لوله های انرژی روسیه از خاک ترکیه در کنار حضور میلیون ها گردشگر روس در سرزمین ترکیه در کنار روابط عمیق اقتصادی موجب شده تا کنون جدال فی مابین به یک درگیری تمام عیار تبدیل نشود، با این حال و با توجه به اهمیت فوق استراتژیک قفقاز برای روس ها، احتمال جدال طولانی میان طرفین از چشم ناظرین بین المللی دور نمانده است.


مناقشه قره باغ و احتمال رویارویی آنکارا-مسکو

ناظرین منطقه ای حمایت صریح ترکیه از دولت باکو و تجهیز و آموزش ارتش این کشور توسط ترکیه را از جمله دلایل کلیدی آغاز تنش ها در منطقه نام می برند. در پی ناکارامدی های اقتصادی اخیر در ترکیه از جمله سقوط پی در پی لیر این کشور، بر میزان ماجراجویی های منطقه ای ترکیه به نحو چشمگیری افزوده شده است. جدال بر سر مرزهای آبی در شرق کشور، موجب بالا گرفتن تنش ها میان آنکارا با قبرس، یونان و مصر شده تا آنجا که با هشدار پی در پی اروپایی ها عه ترکیه مبنی بر تحریم این کشور همراه بوده است.


در صورت اصرار ترکیه بر تداوم جنگ در قره باغ، روس ها از حالت سکون فعلی خارج شده و عملا به میدان نبرد خواهند آمد. رسانه های منطقه ای در خلال دو روز اخیر و در پی پیشروی های میدانی محدود آذری ها، از ارسال کمک های لجستیکی از سوی روس ها و فرانسوی ها برای ارمنی ها خبر داده اند. جدال میان ارامنه و آذری ها فارغ از جدالی منطقه ای، اکنون رنگ و لعابی مذهبی نیز به خود گرفته و موجب حمایت صریح فرانسوی ها از ایروان شده است.


حضور سه هزار نظامی روس در ارمنستان و آموزش نیروهای ارمنی توسط آنان در کنار رزمایش اخیر مسکو، تهران، پکن و ایروان در شمال دریای خزر، همگی حکایت از آمادگی روس ها جهت عدم تغییر موازنه قدرت در منطقه می دهد. نکته حائز اهمیت دیگر در این باره آنکه در خلال دهه های اخیر، از روسیه به عنوان کلیدی ترین کشور تامین کننده انرژی اروپا نام برده می شده است. راه اندازی خطوط لوله گاز از باکو به سمت اروپا، هم اکنون به عنوان رقیبی برای شرکت عظیم گازپروم روسیه قلمداد می شود. رخدادی که با استقبال اروپایی ها همراه بوده و از اهمیت انرژی روسیه برای انان در آینده ای نزدیک به نحو چشمگیری خواهد کاست. همین مسئله موجب خواهد شد تا در صورت تداوم درگیری در قره باغ، روس ها به حمایت از ارامنه پرداخته و زمینه قطع خطوط لوله گاز ارسالی را توسط انان فراهم آورند، امری که در راستای منافع بنیادین روس ها ارزیابی می شود.


بی گمان و با تداوم مداخله آنکارا در امور قفقاز، روس ها نیز صریح تر از هر زمان به این مناقشه وارد خواهند شد، و به دلیل قدرت نظامی دو چندان آنان نسبت به طرف آذربایجانی و متحدینش، نه تنها تحولی شگرف در راستای مصالح باکو و متحدینش ایجاد نخواهد شد، بلکه احتمال درگیری نظامی و فشار احتمالی بر آنکارا از سوی مسکو به نحو چشمگیری افزایش می یابد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمد
۰۷:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۸
سیاست ایران در ظاهر خوب است اما متاسفانه به خاطر سیاستهای غلط اقتصادی در داخل و فشاربر اقشار مردم مسئولین حکومتی ما در این ۲دهه اخیر نقش خاصی در خارج از مرزها نتوانسته اند ایفا کنند البته در مورد سوریه و لبنان چون خط قرمز هستند فرق دارد اما در مجموع نقش چندانی در منطقه ندارد اگر مسئولین ما یه مقدار عرضه بیشتری داشتند این دو کشور قبل از اینکه برای شوروی باشد ماله ایران بوده و بایستی ضمیمه خاک کشورمون میشده .باور کنید عزیزان اگر ترک های عثمانی به جای ایرانیها بودند تا حالا این دو کشور رو گرفته ضمیمه خاک خودش میکرد