صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۵:۴۴ - ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - 2020 October 20
کد خبر: ۶۳۶۱۱
در پی تحول موازنه قوا در منطقه؛

قطر و نقش آفرینی جدید در روند سازش اعراب با رژیم صهیونیستی

دولت قطر در تحرکات اخیر ترامپ برای گسترش عادی سازی میان اعراب و رژیم صهیونیستی بازی پیچیده ای را آغاز کرده است. این دولت بر خلاف امارات و قطر، رابطه ای نزدیک با برخی گروه‌های مقاومت منطقه و همچنین اخوان المسلمین دارد و از طرفی نیز میزبان پایگاه‌های وسیع آمریکایی است. این شرایط دولت قطر ایجاب میکند تا در روندی مانند روند صلح خاورمیانه به موضعی دست یابد که همزمان جایگاه منطقه ای این کشور میان نیروهای مقاومت را حفظ کند و در عین حال به اتحاد این کشور با آمریکا ضربه نزند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ دولت ترامپ در راستای پیشبرد طرح سازش خاورمیانه از دوحه توقع داشت تا به عنوان اولین کشور خلیج فارس که به طور نیمه رسمی رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و از شیمون پرز استقبال کرده بود، اقدام به افتتاح سفارت در تل‌آویو نموده و رابطه کاملی را با این رژیم برقرار کند. دوحه به خاطر حساسیت گروه‌های مقاومت و موضع منفی ترکیه به عنوان شریک راهبردی خود در منطقه و همچنین برخی ملاحظات در رابطه با ایران، این پیشنهاد را رد کرد اما در جهت برقراری موازنه با آمریکا دو اقدام عملی را در دستور کار قرار داد.

 

در اولین گام قطر اعلام کرد که حاضر است طرح صلح قرن ترامپ را بپذیرد. این در حالی است که قطر قبل از این به طرح ملک عبدالله در اجلاس سال 2002 بیروت تعهد داشت که طبق آن صرفا در برابر تشکیل دولت فلسطین، اعراب میتوانستند رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسند. این عقب نشینی دوحه در موضعی انجام میشود که طرح ملک عبدالله عملا دفن شده است و طرح صلح ترامپ نیز با پیشروی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری در حال تبدیل شدن به امر واقع است، در واقع نه قطر عقب نشینی خاصی کرده است و نه به موضوعی جدید تن داده، بلکه یک مانور رسانه ای انجام داده است که البته این مانور برای شخصی در موقعیت ترامپ اهمیت بالایی دارد چراکه آن را در آستانه انتخابات به عنوان یک برگ برنده رو خواهد کرد.

 

گام دوم قطر در این زمینه شروع مذاکراتی با حماس بوده است تا از رهگذر این مذاکرات این گروه را قانع کند تا از حملات موشکی به عمق رژیم صهیونیستی دست بردارد. برخی منابع خبری گزارش کرده اند که قطر 100 میلیون دلار کمک به غزه اختصاص داده و قول داده تا از رژیم صهیونیستی امتیازاتی در مورد گشایش مرزی نیز دریافت کند. این اقدامات قطر در حالی انجام میشود که در غزه این کشور و حتی حماس تنها بازیگران موجود نیستند و دوحه باید همزمان نظر مثبت مصر به عنوان همسایه غزه و همچنین ایران به عنوان حامی مقاومت جهاد اسلامی را نیز به دست آورد.

 

در این راستا به نظر میرسد که قطر توانسته از طرقی تنش های خود با مصر را کم کند که یک عامل این کاهش تنش برخی اقدامات امارات در ارتباط با رژیم صهیونیستی مثل طرح اتصال خلیج فارس به بندر ایلات است که به دور زده شدن کانال سوئز منجر میشود و خسارات هنگفت مالی برای مصر به بار خواهد آورد، از این رو قاهره بی میل نیست تا با وارد کردن بیشتر قطر به موضوع فلسطین و وزن دهی به این کشور و گروه‌های نزدیک به اخوان المسلمین، نوعی هشدار را نیز به سران ابوظبی ارسال کند . در این میان مصر برای حل برخی مشکلات مرزی به ترکیه به عنوان یکی از حلقه های محور اخوانی در منطقه نیز چراغ سبز نشان داده است که ثابت میکند قاهره در مقابل محور عربستان و امارات دچار مشکلاتی جدی شده است. ایران نیز هر چند ممکن است از آتش بس طولانی مدت در غزه رضایت نداشته باشد اما طبیعتا با قدرت گرفتن محور قطر و ترکیه در مقابل امارات و سعودی مشکلی ندارد. طبیعتا این قدرت گرفتن نباید در سطحی باشد که خود به معضل جدیدی برای ایران در منطقه خصوصا موضوع فلسطین مبدل گردد.

 

قطر با اجرای این پروژه سیاسی از طرفی وجهه خود را به عنوان یک کشور حامی مقاومت حفظ کرده ، از سوی دیگر رضایت امریکا و رژیم صهیونیستی را به دست میاورد و در سطح جهان نیز به عنوان نیرویی حامی صلح شناحته خواهد شد. فایده دیگر این نوع رایزنی سیاسی دوحه برای تل اویو آن است که بر اثر این نقش آفرینی دوحه ، نوار غزه به جزیره ای جدا از کرانه باختری تبدیل میشود و خطر مقاومت سراسری از غزه تا رام لله تا حد زیادی کاهش میابد خصوصا آنکه این روزها بحثهایی جدی میان گروههای فلسطینی در زمینه وحدت نظر برای گرفتن موضعی قاطع در مقابل پروژه سازش و همچنین معامله قرن وجود دارد.

 

در هرحال باید در نظر داشت که نگاه دولت قطر به موضوع فلسطین، نگاهی تاکتیکی و در جهت ساختن نوعی مولفه قدرت برای این حکومت در نزد توده های عرب و همچنین گروههای جهادی است و طبیعتا هرگاه زمینه های مربوط به این موضوع دچار تغییراتی اساسی شود این امکان وجود دارد که دوحه دچار چرخش شده و مواضع خود را عوض کند. در همین زمینه باید توجه داشت که وابستگی بیش از اندازه نیروهای مقاومت فلسطینی به دولت قطر این خطر را دارد که در زمان تغییر موضع احتمالی دوحه، این گروهها نیز مجبور شوند تا خود را با مواضع تعدیل شده قطر هماهنگ سازند و از خط مقاومت مسلحانه مقابل رژیم صهیونیستی عقب بنشینند.

 

نظر شما