به گزارش راهبرد معاصر؛ وقوع سلسله انفجارهای اخیر در فرودگاه کابل و اطراف آن، مولد دغدغهها و تحلیلهای گوناگونی در قبال تحولات جاری در افغانستان بوده است. برخی تحلیلگران معتقدند که عملیات اخیر داعش، «نقطه آغاز» حضور این گروه تروریستی در افغانستان است و برخی دیگر، معتقدند آنچه در نزدیکی فرودگاه کابل رخ داد، «نقطه آشکارساز» و نه نقطه آغاز فعالیت داعش در این کشور بوده است.
فارغ از ترسیم مختصات نقطه ای که عملیات داعش در فرودگاه کابل ناظر بر آن تعریف می شود، باید متوجه این حقیقت مطلق بود که داعش یک «متغیر مستقل» در معادلات امنیتی افغانستان نبوده و نخواهد بود! داعش متغیری وابسته به آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی می باشد که حضور میدانی و عملیاتی خود را بر اساس نیاز و ذائقه های آنها تنظیم می کند.
ارائه تحلیلی صحیح از اوضاع افغانستان، معطوف به نسبت مستقیم آمریکا و داعش است. پیوند تروریسم آمریکایی و تروریسم تکفیری طی سالهای گذشه و اخیر، کاملا قابل رصد و تحلیل بوده است. بر این اساس، هر چهار رئیس جمهور آمریکا از زمان اشغال افغانستان ( بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن ) در صدد القای این گزاره کلی به دیگران بوده اند که ثبات افغانستان تنها یک شاه کلید دارد و آن مداخله طولانی مدت غرب در این کشور است. واشنگتن جهت القا این گزاره دروغین، در پشت پرده به تقویت ارکان شکل دهنده تروریسم تکفیری در افغانستان و شبه قاره هند پرداخت.
طی ماههای گذشته، اسناد قابل توجهی در خصوص حمایت ایالات متحده از داعش در افغانستان به دست آمده است.شبکه داعش شامل شهروندانی از افغانستان،پاکستان، هند و میانمار هستند. هم اکنون در ۱۵ استان افغانستان از جمله در استانهای شرقی، جنوبی و جنوب شرقی حضور دارد.
سوال اصلی اینجاست که تروریستهای تکفیری تحت چه مکانیسم حمایتی و انتقالی، از عراق و سوریه به افغاستان هدایت و منتقل شده اند؟!
با این حال باید این فرضیه را نیز مدنظر قرار داد که حداقل بخش مهمی از اعضای گروه تروریستی داعش در افغانستان، نسبت به خروج آمریکا و ناتو از افغانستان شدیدا نگران و البته خشمگین هستند! جهت درک این خشم و نارضایتی، بهتر است اشاره ای به رویکرد عملیاتی داعش در کشورهای عراق و سوریه داشته باشیم.
بسیاری از عملیاتی که داعش در بین سالهای 2012 تا 2018 میلادی (زمان در هم شکستن داعش توسط جبهه مقاومت) در تقابل با رزمندگان مقاومت و ارتش سوریه و عراق صورت می داد، با حمایت و پشتیبانی نظامی واشنگتن و متحدانش همراه بود. بمباران مکرر مواضع حشد الشعبی توسط جنگنده های آمریکایی یا عدم هدف قرار دادن پایگاههای داعش (علی رغم مشخص بودن آنها) توسط آنها، جملگی نشان دهنده پشتیبانی مطلق واشنگتن از داعش در عراق و سوریه بود. قطعا بسیاری از اعضای داعش تصور می کردند که پس از انتقال آنها به افغانستان (با مدیریت آمریکا و عربستان سعودی)، این حمایت میدانی در افغانستان نیز شامل آنها خواهد شد! تصوری که اکنون نقش بر آب شده است!
خروج آمریکا از افغانستان، اعتماد به نفس تروریستهای وابسته به کاخ سفید را در ایجاد بحران در این کشور تا حدود زیادی از بین خواهد برد. در چنین شرایطی نباید از سردرگمی اعضای داعش و حتی طغیان آنها علیه تروریسم مولد خود تعجب کرد. جالب است؛ «سرزنش آمریکا بابت خروج از افغانستان» این روزها به نقطه پیوند طرفداران اشغالگری و حضور آمریکا در افغانستان و اعضای گروه داعش تبدیل شده است!