به گزارش راهبرد معاصر، اگرچه مشکلات و اختلافهای میان عربستان و امارات از گذشته وجود داشته و در جریان جنگ یمن به اوج رسید، اما آن چه سبب جدایی و چالش علنی دو متحد قدیمی شد، رویکرد خاورمیانهای آمریکا بود.
به گزارش «russtrat»، روابط میان کشورهای عربی به ندرت به صدر اخبار جهان میرسد؛ زیرا آنها با وجود مناقشهها و اختلاف نظرها، به عنوان یک قاعده ترجیح میدهند در مورد دوستی تاریخی میان خود صحبت کنند.
با وجود این، اختلاف میان دولتهای عربی بر سر تولید نفت در مواردی سبب بروز تنش در سراسر منطقه میشود.
به همین دلیل است که هنگام بروز مشکل در روابط عربستان و امارات، نخستین و سادهترین توضیح این بود که همواره تولید نفت در چارچوب اوپک، مشکلاتی ایجاد کرده است.
پس مشکل خاصی وجود ندارد و به خوبی قابل حل است، اما تصمیمهای ریاض مبنی بر انتقال دفاتر نمایندگی شرکتهای بزرگ خارجی مستقر در امارات به خاک خود، اصلاح قوانین واردات از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، ... ضربههای قابل ملاحظهای به اقتصاد امارات وارد کرد و جذابیت این کشور را برای سرمایه گذاران خارجی کاهش داد.
این در حالی است که امارات پیشتر از مشارکت در جنگ یمن در قالب ائتلاف سعودی به سرکردگی عربستان به دلیل هزینه اقتصادی انتقاد کرده بود.
جهان عرب نیز بر این باور بود که جنگ یمن، جنگ عربستان است که با این کشور مرز مشترک دارد.
«محمد بن سلمان» و «محمد بن زاید»، ولیعهدهای دو کشور عربستان و امارات که زمانی روابط دوستانهای داشتند، در پی به قدرت رسیدن «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا، شاهد بروز تغییر در روابط خود بودند.
همه چیز با این واقعیت آغاز شد که بایدن اعلام کرد به حمایت خود از عربستان در جنگ یمن پایان میدهد.
در ادامه آمریکا و اتحادیه اروپا به صورتی ناگهانی انتقادهای گستردهای را متوجه اقدامات ائتلاف سعودی در یمن کردند.
آن هم در شرایطی که «واشنگتن» نقش اصلی پشت پرده جنگ در یمن بود و گزارش ۲۰۱۹ بازرسان سازمان ملل، جزئیات نحوه مشارکت آمریکا با انگلیس و فرانسه در حمله به یمن از سال ۲۰۱۵ را توضیح داده بود.
روند تحولات اخیر مانند توافق صلح امارات و رژیم صهیونیستی که براساس گزارشها میتواند سبب سبقت ابوظبی از ریاض در رقابت دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی شده و ژئوپلتیک کل جهان عرب را تغییر دهد، چندان به ذائقه عربستان خوش نیامد.
در عین حال امارات به دلیل طیف گسترده انتقادهای واشنگتن از ریاض، در تلاش است تا به تنهایی و بدون مشارکت عربستان، روابط خود با دولت بایدن را تقویت کند؛ ابوظبی حتی دیگر بازیگران را در جهت تحقق منافع ملی خود تحت فشار قرار داد؛ چرخشی که برای عربستان غیر منتظره بود.
ضمن اینکه امارات از فرصت هایش به خوبی استفاده کرد؛ این کشور هنگامی که عربستان جنگ علیه یمن را به راه انداخت که اکنون نمیتواند از آن خارج شود و زنجیرهای از مشکلات را برایش ایجاد کرد، در بازیهای ژئوپلتیکی از خاورمیانه تا آفریقا برای تقسیم حوزه نفوذ میان خود و عربستان، رو به پیش حرکت کرد.
در واقع با در نظر داشتن این موارد، باید گفت اختلافهای میان عربستان و امارات در حال افزایش است و اختلاف بر سر سهمیه تولید نفت در اوپک، تنها نوک کوه یخ است؛ زیرا اختلافهای عمیق و بسیار بزرگ تری میان ریاض و ابوظبی به وجود آمده است.
هنوز مشخص نیست که آیا چالشها و اختلافهای میان امارات و عربستان، روند طولانی مدتی خواهد بود یا این که پیامدهای درازمدتی خواهد داشت یا به سازش میان دو کشور ختم میشود؛ با وجود این هنوز چشم اندازی از پایان اختلافها وجود ندارد.
اما باید توجه داشت که مشکلات قدیمی و نوظهور موجود در جهان عرب تاثیری منفی بر توسعه روابط بین کشورها و تامین امنیت در وهله نخست در غرب آسیا دارد.
ضمن این که اختلاف میان کشورهای عربی، ادعاهای متقابل سیاسی، اقتصادی، سرزمینی، ... و جدال بر سر رهبری جهان عرب، بزرگترین مانع توسعه فرآیندهای ادغام بوده و منجر به بی ثباتی روابط بین المللی در سطح منطقهای و جهانی میشود./میزان