به گزارش راهبرد معاصر؛ حدود بیست سال از شروع پرونده هستهای کشورمان می گذرد و همانطور که بر اساس تجربه موارد مشابه در جهان از ابتدا پیش بینی می شد، این پرونده همچنان مفتوح است و مفتوح خواهد ماند و این خود دلیل محکمی است برای اینکه مسائل کشور را نباید به این موضوع پیوند زد!
در طول این مدت، طرحهای متعددی روی میز گذاشته شده و مبنای مذاکره قرار گرفته است که غالبا" از سوی طرف یا طرف های مقابل بوده است.
از توافق سعد آباد و بروکسل و پاریس طی سالهای ۸۲_۸۴ گرفته تا برجام در سال ۹۲. در این میان مدالیته در سال ۸۶ و توافق ایران، ترکیه و برزیل در سال ۸۹ را می شود طرح های جمهوری اسلامی ایران دانست؛ مدالیته بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی دنبال شد و به رغم پیشرفت خوبی که داشت باز هم از طرف مقابل به نوعی نقض شد و دومی هم به رغم اختیاری که اوباما به اردوغان و لولا داسیلوا، نخست برزیل داده بود با تکرار بدعهدی، در آخرین لحظات از سوی اوباما وتو شد!
تلاش تیم های مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران در این مدت موافقت یا مخالفت با این طرحها یا چانه زنی و جرح و تعدیل آنها بوده است.
شاید این نوع مواجهه را بتوان بدلیل بی سابقه بودن چنین تجربه ای در کشورمان، پیچیده بودن موضوع و حق کامل خود دانستن آنچه انجام می شده است طبیعی دانست و پذیرفت لیکن بعد از گذشت حدود دو دهه و کسب تجربیات فراوان و احاطه کامل به موضوع و ضرورت تحرک و بدست گرفتن ابتکار عمل، وقت آن رسیده است که محور مذاکرات را طرح و پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران به خود اختصاص بدهد و طرف های مقابل ما ناگزیر باشند موضع خود را در برابر آن روشن نمایند.
این روزها شاهد پیگیری طرف آمریکایی و طرف های اروپایی برای شروع مجدد مذاکرات هستهای هستیم، پیگیری که بیانگر نیاز طرف مقابل به این مذاکرات است.
طبیعتا" اگر تیم جدید مذاکره کننده کشورمان بخواهد مذاکرات قبل را ادامه بدهد، بدلیل ريل گذاری مذاکراتی قبلی بعید است بتواند به نتایجی چندان متفاوت از قبل دست یابد، لذا لازم است با فرجه زمانی منطقی، بخشهای ذی ربط اعم از وزارت امور خارجه، سازمان انرژی اتمی، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و...طرحی نو دراندازند و اینبار با ابتکار عمل جمهوری اسلامی ایران مذاکرات آغاز گردد.
بدیهی است که چنین طرحهایی حاوی مفاد متعددی است که همه آنها در یک سطح نیستند؛ برخی مفاد حاوی سیاست های غیر قابل عدول هستند و اصطلاحا" خط قرمز محسوب می شوند و برخی قابل مذاکره و چانه زنی.
ابتکار عمل جمهوری اسلامی ایران در این زمینه که گام نوینی در دیپلماسی هستهای بشمار می رود علاوه بر اینکه نشان از بلوغ کشورمان در این زمینه دارد پیام بسیار مهمی خواهد داشت و آن اینکه ایران اسلامی از مذاکرات سودمند و مفید رویگردان نیست و آماده حل مشکلات است البته مشروط به رعایت حقوق مسلم خود و بدون اعتنا به زیاده خواهی مستکبرانه طرف های مقابل.
در پایان این یادداشت جا دارد به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز این هشدار و توجه داده شود که اخلالی در مسیر پیش رو ایجاد ننماید. آژانس با درک جایگاه بینالمللی خود نباید ابزار دست چند کشور محدود قرار بگیرد و وظایف ذاتی خود را فراموش کند.
طی سالهای گذشته جز در مقاطع محدودی متأسفانه شاهد عدم استقلال این نهاد بینالمللی بوده ایم و این نه تنها کمکی به حل موضوع نخواهد کرد به طولانی و پیچیده شدن بیشتر موضوع منجر خواهد شد.