به گزارش «راهبرد معاصر»؛ چهارشنبه ۱۵ سپتامبر، رهبران سه کشور انگلیس، آمریکا و استرالیا در یک کنفرانس خبری مجازی از شکلگیری یک پیمان نظامی جدید معروف به پیمان «آکوس» خبر دادند. این پیمان به نام «آکوس» شامل همکاری در زمینه هوشمصنوعی، فناوری کوانتومی و سایبری خواهد بود. این سه کشور نگران رشد قدرت و حضور نظامی چین در منطقه اقیانوس هند و آرام هستند. در نتیجه این توافق، استرالیا معاملهای برای ساختن زیر دریاییهایی را که فرانسه طراحی کرده است، کنار میگذارد. فرانسه در سال ۲۰۱۶ برنده یک قرارداد ۵۰ میلیارد دلاری (دلار استرالیا) برای ساخت ۱۲ زیردریایی برای نیروی دریایی استرالیا شده بود که بزرگترین قرارداد دفاعی استرالیا بود. اگر در مورد اولویت اصلی سیاست خارجی ایالات متحده تردید وجود داشت، اعلام ائتلاف سه جانبه جدید واشنگتن با استرالیا و بریتانیا، موسوم به آکوس به وضوح نشان داد که مقابله با چین اولویت شماره یک واشنگتن است و هر کاری که لازم باشد برای مهار پکن انجام خواهد داد. بررسی پیامدهای استراتژیک این اتحاد برای کشورهای اقیانوس آرام و هند (از جمله فرانسه) و مهمتر از همه، برای چین بسیار ضروری است.
ایجاد آکوس و به ویژه تصمیم برای فروش زیردریاییهای هستهای، واکنشهای متفاوتی را در میان شرکای آمریکا در شرق آسیا ایجاد کرده است. این واکنشها عمدتاً با دو رویکرد رقیب منعکس میشوند: تقویت برتری نظامی در مواجهه با چین در حال ظهور از یک سو، و تلاش برای اجتناب از «تله توسیدید» (اصطلاحی که گراهام آلیسون، نظریه پزداز آمریکایی، برای توصیف گرایش آشکار به جنگ؛ هنگامی که یک قدرت نوظهور، یک قدرت بزرگ را به عنوان یک هژمونی منطقهای یا بینالمللی تهدید میکند آن را ابداع کرد) از سوی دیگر کسانی که رویکرد توازن قوا را ستایش میکنند، تنها راه مهار خیزش تهاجمی و توسعهطلبانه پکن را بازگرداندن برتری نظامی میدانند. به این ترتیب، آنها از آکوس به عنوان یک سیگنال قوی از تعهد و حمایت واشنگتن استقبال میکنند. این گروه شامل کشورهایی است که روابط متعارض پایداری با چین دارند مانند ژاپن، تایوان، کره جنوبی، فیلیپین و ویتنام. هند نیز در این گروه قرار میگیرد. بهطور دقیقتر، برخی از این کشورها انتقال زیردریاییهای هستهای را فرصتی برای دستیابی به فناوری برای خود میدانند. هند که یک قدرت هستهای است و قبلاً در این زمینه با روسیه همکاری کرده است، به احتمال زیاد تمایل زیادی به این موضوع دارد. در کره جنوبی، زمزمههایی مبنی بر راه اندازی یک برنامه ملی ساخت زیردریایی به گوش میرسید، آرزوی دیرینه سئول برای مهار همسایه شمالیاش، که بدون کمک خارجی هرگز محقق نمیشود.
از سوی دیگر، کسانی که از رویکرد «تله توسیدید» پیروی میکنند، از این بیم دارند که آکوس ممکن است یک مسابقه تسلیحاتی هستهای ایجاد کند و این اقدام بهطور خطرناکی تنشها را در شرق آسیا تشدید کند. از جمله: اندونزی، مالزی و سنگاپور. تایلند و همچنین شرکای نزدیک چین، لائوس و کامبوج، احتمالاً در گود این رقابت وارد خواهند شد، اگرچه آنها هنوز موضع روشنی ابراز نکردهاند. دورتر، از این کشورها، نیوزیلند قرار دارد که به واسطهی نزدیکی با استرالیا، خواه ناخواه وارد این بازی خواهد شد.
در این راستا اندونزی اعلام کرد که «به شدت نگران ادامه رقابت تسلیحاتی و جابجایی قدرت در منطقه است» و از «استرالیا خواست تا تعهد خود را نسبت به صلح، ثبات و امنیت منطقهای حفظ کند». دو کشور در 9 سپتامبر نشست 2+2 بین وزرای خارجه و دفاع خود را در جاکارتا برگزار کردند که در این نشست آنها «نگرانی خود را در مورد تداوم نظامیسازی مناطق مورد مناقشه ابراز و همه طرفها را به خویشتنداری در انجام فعالیتها تشویق کردند و خواستند از اقداماتی که ممکن است باعث افزایش تنشها شود، اجتناب کنند.» اسماعیل صبری یعقوب، نخست وزیر مالزی نیز «نگرانی خود را نسبت به همکاری آکوس، که باعث تسریع مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه هند و اقیانوس آرام خواهد شد» ابراز و پیش بینی کرد «این اقدام سایر قدرتها را تحریک خواهد کرد تا با شدت بیشتری به ویژه در منطقه اقدام کنند. در همین راستا وزیر دفاع مالزی، هشام الدین حسین، اعلام کرد که برای انجام رایزنی با همتایان چینی خود به پکن سفر خواهد کرد. موضع سنگاپور کمتر روشن است. نخست وزیر لی هسین لونگ طی تماس تلفنی با همتای استرالیایی خود، اسکات موریسون، ضمن ابراز نگرانی غیر مستقیم از انعقاد این پیمان، اظهار داشت که «امیدوار است آکوس کمک سازنده ای به صلح و ثبات منطقه و تکمیل کننده معماری منطقه کند». در نهایت، نیوزیلند، یکی از اعضای فایوآیز (اتحادیهای اطلاعاتی آنگلوسفر شامل پنج کشور نیوزیلند، ایالات متحده آمریکا، استرالیا، بریتانیا و کانادا)، برای شرکت در این پیمان دعوت نشد. یکی از دلایل احتمالی این است که نخست وزیر این کشور ولینگتون، یک سیاستمدار سختگیر ضد هستهای است و با هرگونه انتقال فناوری هستهای برای استفاده نظامی مخالف است. بدین ترتیب، مقامات نیوزیلند بلافاصله اعلام کردند که زیردریاییهای هستهای استرالیا در آینده، اجازه ورود به آبهای این کشور را نخواهند داشت. علاوه بر این، ولینگتون بسیار به استقلال کشورخود متعهد است و نمیخواهد به رویارویی آمریکا با چین کشیده شود.
اقدام واشنگتن همچنین به انتقادات چین دامن می زند. در واقع انعقاد پیمان آکوس، و عدم دعوت از شرکای قدیمی آمریکا از جمله فرانسه، این استدلال را تقویت کرده است که ایالات متحده در نهایت یک متحد غیرقابل اعتماد است. این روایت به طور قابل توجهی در دوران ریاست جمهوری ترامپ، به خصوص خروج از پیمان آب و هوایی پاریس و برجام رشد کرد و پکن زمانی که آمریکاییها در ماه اوت گذشته از افغانستان خارج شدند؛ بار دیگر واشنگتن را متهم کرد که متحدانش را در زمانی که دیگر به آنها نیاز ندارد، رها میکند.
همچنین آکوس میتواند با نزدیکی حس تهدید، ناسیونالیسم چینی را در این کشور تشدید کند و به دشمنی ایالات متحده در داخل چین دامن بزند. این امر احتمالاً استراتژی تهاجمی مداوم چین در شرق آسیا را تحریک میکند. طی چند ماه گذشته، چین از طریق مانورهای هوایی نظامی در نزدیکی تایوان، ژاپن یا مالزی، نظامیسازی گارد ساحلی و استفاده بدون ممانعت از شبهنظامیان دریایی، بهویژه علیه فیلیپین، خودنمایی بر همسایگان دریایی خود را افزایش داده است. در نتیجه، در ماههای آینده باید از چین نگرشی تهاجمیتر انتظار داشت.
در رابطه با استرالیا، رسانههای رسمی دولتی چین مستقیماً کانبرا را تهدید کردهاند. برای مثال در سرمقالهای از گلوبال تایمز آمده است: در صورت لزوم، «چین قطعا [استرالیا] را بدون هیچ رحمی مجازات خواهد کرد» و «نیروهای استرالیایی نیز به احتمال زیاد مانند نیروهای غربی، سربازان خود را هدر میدهند». این تا آنجا پیش میرود که به استرالیا مشاوره نظامی میدهد: «اخیراً، برخی در کانبرا یک سیستم دفاع موشکی استرالیایی را پیشنهاد کردند. ما معتقدیم که این امر ضروری است.»
در حالی که طی سالهای گذشته، اقیانوس هند، مورد توجه قدرتهای جهانی قرار گرفته، به نظر می رسد آکوس توجه بیشتری را به این منطقه جلب خواهد کرد. با مذاکره با استرالیا، بدون حضور فرانسه، ایالات متحده به احساسات ضد آمریکایی در حال گسترش در فرانسه دامن زده است. اقدام دیگری که به بدبینیها نسبت به آمریکا را تشدید کرده، اعلام اتحاد آکوس توسط واشنگتن، کانبرا و لندن در همان روزی بود که اتحادیه اروپا «استراتژی همکاری در اقیانوس هند و اقیانوس آرام» را منتشر کرد. علاوه بر این، واشنگتن، کانبرا و لندن به جای اینکه گام به گام، صبورانه و در هماهنگی با متحدان و شرکا پیش بروند، با اعلام غافلگیرکننده آکوس و برنامه همچنان مبهم فروش زیردریاییهای هستهای، خشم متحدان قدیمی خود را برانگیختند.
هیاهوی تبلیغاتی پیرامون آکوس و زیردریاییهای هستهای، پتانسیل تنش موجود در منطقه را دامن میزند. در نگاه اول، موضوع زیردریاییهای هستهای اعلام شده در نیروی دریایی استرالیا ممکن است به طور قابل توجهی توازن قدرتهای نظامی را به نفع آمریکا (که ناوگان زیردریاییهای هستهای فعلی آنها بالای 50 عدد است، در مقابل 12 زیردریایی هستهای چین) تغییر دهد. با این حال انتظار می رفت گروه تکنولوژیهای دریایی فرانسه (با همکاری لاکهید مارتین آمریکا) اولین زیردریایی معمولی را در اوایل دهه 2030 تحویل دهند، استرالیا اکنون باید حداقل یک دهه دیگر برای تحویل اولین زیردریایی های هستهای صبر کند. در حال حاضر صحبتهایی در مورد اجاره زیردریاییهای هستهای به استرالیا به منظور پر کردن شکاف موجود وجود دارد. علاوه بر این، ساخت تأسیسات بندری و آموزش زیردریاییهای مهندس هستهای نیز بیش از پیشنهاد اولیه فرانسه زمان خواهد برد.
چین در حال حاضر ناوگانی متشکل از 8 فروند زیردریایی هستهای نوع 093 دارد که در کمتر از 15 سال گذشته ساخته شده است (علاوه بر 3 نوع 091 زیردریاییهای هستهای دیگر و تقریباً 60 زیردریایی معمولی). گسترش ناوگان با خروج نسل بعدی زیردریاییهای هستهای از کارخانههای کشتی سازی چین در چند سال آینده ادامه دارد. به این ترتیب، میتوان حرکت عجولانه استرالیاییها برای شکستن قرارداد 6 ساله با ناوال گروپ و تغییر یک جزء کلی از استراتژی دریایی آن را زیر سوال برد. کانبرا نیاز فوری به ایجاد تعادل در چین را درک می کند، اما اکنون برای دریافت اولین زیردریایی خود به جای 10 سال، باید 20 سال صبر کند. در نهایت، اعلام پیمان آکوس و انتقال زیردریاییهای هستهای تأثیر عملکردی بر تعادل استراتژیک در اقیانوس هند و اقیانوس آرام داشته است. اگر چه توازن نظامی در منطقه در کوتاه مدت تغییر محسوسی نخواهد کرد، چین برای جلوگیری از سناریوهای نامطلوب آینده، استراتژی خود را فوراً به روز میکند. به بیان دیگر: در درازمدت، زیردریاییهای هستهای استرالیا ممکن است خبر خوبی برای ساحلنشینان اقیانوس هند و آرام باشد، اما در کوتاه مدت تا میان مدت، این حرکت تنها باعث تشدید تنش ها و افزایش نوسانات در منطقه میشود.