به گزارش راهبرد معاصر؛ سال 1355، فقط 5 درصد جمعیت کشور سالمند بود. سال 1398 و بعد از گذشت 43 سال، درصد سالمندان دو برابر شد و به 10 رسید. شاخص مقایسهای بینالمللی میگوید ایران در بین سالها 1398 تا 1421 و تنها در طول 21 سال نرخ سالمندی را دو برابری میکند و 10 درصد به 20 درصد میرسد و اگر با همین روند حرکت کنیم از سال 1421 تا 1435 به 33 درصد جمعیت سالمندی میرسیم. حالا در این اعداد و ارقام نه تنها تعداد و درصد افزایش سالمندی باعث تغییر ویژگیهای جمعیتی و سالمندتر شدن جمعیت کشور میشود، بلکه تبعاتی مثل تجرد قطعی یا حتی طلاق در سنین خیلی بالا را هم به دنبال خودش دارد.
این در حالی است که در چند سال آینده با کشوری مواجه هستیم که سالمندان در آن زیاد شدهاند اما برنامهای هدفمند برای آنها وجود ندارد. حتی در حال حاضر هم استانهای گیلان، مازندران، مرکزی، البرز، تهران و اصفهان به عنوان سالمندترین استانها معرفی شدند.
«خطر جمعیت فوق سالمند بیخ گوش ایران»؛ هشداری که صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور آن را اعلام کرد و گفت: «تمام کشورهای دنیا در حرکت به سمت سالخوردگی جمعیت هستند، اما ایران بدون کسب رشد و توسعه اقتصادی و بدون بهرهگیری از نیروی جوان و فعال برای توسعه و پیشرفت، وارد فاز سالخوردگی جمعیت میشود و این پیامدهای سالخوردگی را برای کشور صد چندان خواهد کرد؛ به طوریکه در سه دهه آینده رکورد جدیدی را در سرعت سالخوردگی جمعیت ثبت خواهیم کرد. این درحالیست که اغلب کشورهایی که امروز در مرحله فوق سالمندی هستند، مسیر جوانی تا سالخوردگی و مرحله فوق سالمندی را در یک بازه زمانی ۱۳۰ تا ۱۴۰ سال طی کردهاند اما ایران مسیر جوانی تا سالمندی جمعیت را در یک بازه زمانی ۳۰ ساله طی خواهد کرد.» قاسمی این را هم گفت که تا سال ۲۰۵۰ میلادی این رقم به بیش از ۳۲ درصد افزایش پیدا خواهد کرد و به این ترتیب در یک بازه زمانی ۳۰ ساله یک کشور فوق سالمند یا در مرحله انفجار سالمندی خواهیم بود و از این به بعد نمیتوان ایران را کشوری جوان خطاب کرد.
یک میلیون و 500 هزار نفر تجرد قطعی 60-40 سالهها
حسامالدین علامه، رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور هم در گفت و گو با «راهبرد معاصر» درباره خطر سالمندی ایران میگوید: «سالمندی زمانی افزایش پیدا میکند که علاوه بر افزایش امید به زندگی، با کاهش ازدواج و باروری و موالید مواجه شویم و تناسب بین گروههای جمعیتی بهم بخورد. در جدیدترین مقالاتی که درباره سن سالمندی انجام شده، سن سالمندی در ایران 75 سال تخمین زده شده که سن شروع سالمندی با کم کردن 15 سال، به 60 سال میرسد. سالمندی یعنی درصد گروه مثبت 60 سال نسبت به سایر گروهها بیشتر شود»
او ادامه داد: «علاوه بر این تغییرات کمی، تغییرات کیفی نیز اتفاق میافتد از جمله کاهش ازدواج، تاخیر در ازدوج و کاهش فرزندآوری. پراکندگی اقوام در سطح شهرهای مختلف نیز از تغییرات کیفی این خطر بزرگ است. در گذشته شبکه حمایتی اقوام و آشنایان وجود داشت که در حال حاضر با وجود منازل مسکونی نه چندان بزرگ، خانوادهها هستهای شدهاند. طلاق در دوران میانسالی و شانس ازدواج به خصوص برای بانوان میانسال افزایش پیدا کرده است. افراد متعلقه زیاد و آمار سالمندان تنها را افزایش دادهاند. تجرد قطعی برای افراد 60-40 سال افزایش پیدا کرده و به یک میلیون و 500 هزار نفر رسیده است. جمعیت مجرد بین 39-31 سال به 4میلیون و 200 هزار نفر رسیده در صورتیکه آمار تجرد قطعی بالای 60 سال در سرشماری سال 1395 فقط 80 هزار نفر بود.»
رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور گفت: «با افزایش سالمندی بار مالی زیادی به صندوق بازنشستگی تحمیل میشود. تعداد افراد شاغل افزایش پیدا میکند و تمایل به دریافت مستمری بازنشستگی افزایش پیدا میکند. متوسط سن بازنشستگی به 53 سال رسیده و این یعنی امید به زندگی برای کسی که در سن بازنشستگی است به 83 سال میرسد و این در آینده فشار زیادی به صندوقهای بازنشستگی وارد میکند مخصوصا از زمانی که پنجره جمعیتی ایران از سال 1425 بسته میشود. در حال حاضر تعداد افراد در سن کار 64-15 سال بیشتر از دو سوم جمعیت هستند و این در سال 1425 به کمتر از دو سوم میرسد و در نهایت پنجره جمعیتی بسته میشود. پنجره جمعیتی پیش از سال 1385 هم به دلیل کاهش افراد زیر 15 سال بسته بود.»
رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور در ادامه به چالش دیگری که از سالمندی جمعیت پدید میآید اشاره کرد و گفت: «جمعیت سالمندی 10.3 و معادل 8 میلیون و 500 هزار نفر است که از این تعداد 0.2 درصد یعنی نزدیک به 20 هزار نفر در خانه سالمندان میتوانند اقامت داشته باشند که همین آمار نشان میدهد که سرانه تخت سالمندی در کشور ما یک به 400 است اما در کشورهای توسعه یافته یک به 18 و در بعضی دیگر هم یک به 3 است.»
حسامالدین علامه با تاکید بر فرهنگ ملی و ارزشهای دینی مبنی بر حفظ و نگهداری از سالمندان، گفت: «برای حفظ ارزش سالمندان نیاز به برنامه ریزی داریم. یکی از معیارها برای برنامه ریزی، منابع انسانی از بهورز تا کارشناس برای ارائه خدمات به سالمندان است. اگر در رشتههای مختلف از جمله جامعه شناسی، روانشناسی، خدمات شهری و هوشمند نیاز به تربیت افراد متخصص داشته باشیم، این فرآیند به 10 سال زمان نیاز دارد. در کشورهای غربی برای این خدمات از روشهای اجتماع محور استفاده میکنند. در کشور ما فرهنگ خدمات داوطلبانه که باعث ارائه خدمت به سالمندان میشود، باید سمت و سوی محله محور به خود بگیرد. در کشورهای توسعه یافته حتی بیمه مراقبت طولانی مدت از سالمند وجود دارد که اگر سالمندی احتیاج به مراقبت داشت، تحت پوشش بیمه قرار بگیرد».
او در ادامه به معضل فقدان برنامه هدفمند برای سالمندان اشاره میکند و میگوید: «برای اینکه در حوزه سالمندی شاهد یک موفقیت باشیم نیاز به عزم ملی است که هم باید به تاکید مقام معظم رهبری و هم نهاد حکومتی برسد. قوه مجریه به عنوان اصلیترین قوه وارد میدان شود و قوه مققنه لایحه جامع قانون سالمندان را که بر اساس مطالعه 50 سند بینالمللی است و پیش نویس آن در شهریور امسال تمام میشود را به تصویب برساند.»
علامه گفت: « از حدود 5-4 سال پیش فاز مطالعاتی محیط دوستدار سالمند را شروع کردیم و کارگاههای آموزشی در این زمینه با اساتید بینالمللی در مورد مناسب سازی محیط و در دسترس پذیری سالمندان با کار تطبیقی و مدل سازی بومی برگزار شد.»
او درباره این پروژه مطالعاتی توضیح داد: «شهر اصفهان به عنوان پایلوت اجرایی سازی فرآیند این پروژه انتخاب شد و پنج پهنه از این شهر از سال گذشته در حال اجرای این پروژه است تا برنامه ریزی انجام شود که در سایر شهرها هم مثل شهر اصفهان که برنامهریزی 10 ساله برای این پروژه دارد، این برنامه را داشته باشیم».
علامه با تاکید بر اینکه در همه جای جهان فعالیتهای حمایتی و خدمات داوطلبانه توسط شهرداری انجام میشود، میگوید: «لازم است در مبلمان شهری، بستر مشارکت ، توانمندسازی سالمندان، محیطهای پرنشاط و سرگرم کننده و پیوند بین نسلی شهرداریها مشارکت داشته باشند چرا که شهرداریها اصلیترین نقش را به صورت محلهمحوری دارند. انجمنها و سمنها هم همین نقش را عهده دار هستند تا کشور بتواند برای مواجهه با سونامی سالمندی در دو دهه آینده آمادگی پیدا کند. اگر بخواهیم برای حوزه سالمندی برنامه قدرتمندی داشته باشیم باید عزم قوای سهگانه، شهرداری، رسانه، سمنها و گروهها و اجتماعات کوچک را در کنار هم داشته باشیم.
رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور در پایان تاکید کرد: «باید به سمت داشتن سالمندان سالم و فعال حرکت کنیم و زمینه را برای مشارکت اجتماعی و حضور فعال سالمندان در اجتماع برای توانمند سازی آنها آماده کنیم.»