به گزارش راهبرد معاصر؛ روز جمعه در برنامه «من و شما» که از شبکه شما به طور زنده پخش میشود اتفاقی ناخوشایند و تلخ رخ داد. برنامهای که با اجرای آرش ظلیپور و با حضور مسعود فراستی، منتقد سینما و با موضوع نقد فیلمهای سخیفی که این روزها بر پرده سینماها میباشد روی آنتن رفت. مجری برنامه به جای چالش حرفهای درباره این روزهای سینمای ایران با میهمان برنامه به طور پیدرپی، که جسارت خمیرمایه اصلی آن بود و ظاهرا ایشان این جسارت را حمل بر صراحت لهجه مجریگری خود گذاشته بودند، با لحنی پرخاشگرانه و الفاظی توهینآمیز همراه شد که نهایتا منجر به این شد که مجری پرخاشگر دست خالی بماند و فراستی با نهایت آرامش و تجربه با ترک برنامه زنده این رفتار او را به چالش اساسی بکشاند. چالشی که اصحاب رسانه و متولیان فرهنگی را به خود مشغول ساخته است.
مسعود فراستی هرآنچه که باشد خوب یا بد، منتقد یا غیرمنصف یا هر چه دیگر که باشد، منتقد برجسته سینمای ایران میباشد و در این زمینه مویی سپید کرده است و نمیتوان بیتوجه از کنار صحبتها و نقدهای او رد شد. همیشه مسعود فراستی نقد نیشدار و صریح داشته است که شاید چندان به مذاق خیلیها خوش نیامده است. اما آنچه که در پخش زنده سیما شکل گرفت موضوعی فراتر از نقدهای صریح فراستی بود و اصولا موضوع درباره فراستی و ترک برنامه زنده نمیباشد. بلکه محل اصلی بحث تکیه بر رفتار مجری برنامه میباشد که باید یک گفتگوی کارشناسی شده را به خوبی اجرا و مدیریت کند. امری که در این زمینه مجری برنامه از اجرای آن ناتوان بیرون آمد.
در گام دیگر نقد اصلی به صداوسیما وارد است که روز به روز روند توجه بیشتر به سلبریتیها محور کارش قرار میگیرد و کار به آنجا میکشد که مجری و بازیگر برای این سازمان شرط و شروط میگذارند.
فراستی هر چه هست برای خودش هست و این مخاطب عام و کارشناس هست که او را نقد میکند اما صداوسیما به عنوان یک دانشگاه عمومی و فرهنگساز، در دقت نظر نسبت به رویه کاری وظیفه دوچندانی دارد. البته در این نقد نادیده نمیماند و فراموش نمیشود، برخورد قاطع با برنامه نود و مدیریت صحیح برخورد انجام شده با این برنامه توسط مدیریت جدید شبکه سوم سیما. این خود نشان از تلاش برای حاکم شدن یک نظام هماهنگ بر سازمان دارد که چندان قائم به شخص نباشد. لیکن به وجود آمدن چنین اتفاقهایی هر از گاهی تنبه بزرگی است بر این که این سازمان نیازمند پوستاندازی از سلبریتی محوری و نظارت دقیقتر است.
چندان که حجتالاسلام احد آزادیخواه نماینده مجلس و سخنگوی کمیسیون فرهنگی در گفتوگو با فارس بیان کرد: "این اتفاق یک نمره منفی به رسانه بود که غیر قابل فراموشی است، نباید آنتن رسانه ملی در اختیار یک جوان ناشی بیتدبیر قرار بگیرد تا بخواهد حاشیه درست کند و خطای بزرگی مرتکب شود."
نباید فراموش کرد که این مجری در حرکتی غیراخلاقی و بدون اطلاع دقیق و مستند، به زندگی شخصی و حریم خصوصی میهمان خود نیز وارد شد، گویی که برنامه گفتگوی چالشی به سبک تولیدات غربی را در پیش رو دارد. اما غافل از این که ساختار صدا و سیما به عنوان یک نهاد فرهنگی دولتی اصولا چنین محتوایی را برنمیتابد ایضا که ساختارهای فرهنگی ایرانی نیز چنین گفتگوهایی را نیز نمیپذیرد. فلذاست که مدیریت عالی این سازمان باید با دقت نظر بیشتری مقابل چنین رویههایی را بگیرد و بر امر نظارت دقت نظر فراوانی شود. دقت نظری که مانع از آن شود که یک جوان همراه با سوء پیشینه مجری برنامه زنده در برابر فراستی باشد. در این رابطه، حجت الاسلام پژمانفر، نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در مصاحبهای گفته استی گفته است که: من فکر میکنم شورای نظارت بر صداوسیما با جدیت بیشتری باید در میدان حضور داشته باشد .اشکال به طور جدی در بخشهای مختلف صداوسیما وجود دارد و هر روز یک اتفاق نگرانکننده بروز و ظهور پیدا میکند. در این راستا رئیس رسانهملی بایستی پاسخگو باشد و شورای نظارت از رویکرد جزیرهای که گاهی وقتی نسبت به مسائل دارد به سمت نظارت واقعی نسبت به صداوسیما سوق پیدا کند.
اگرچه جوانگرایی دارای ریسک است اما ظرفیت جوانان ایرانی اثبات کرده است که توانایی مدیریت مسئولیتهای عالی را دارد. باید پذیرفت که بهانهگیران همیشه بهانهها خود را خواهند گرفت اما گریزی از جوانگرایی انقلابی نیست. در همین راستاست که میتوان ضمن تقدیر از ساختارگرایی مدیریت شبکه سومT باید تقبیح کرد تهیهکنندهای که برای جذب مخاطب رو به چهرههای غیرکارشناس و بعضا مسالهدار میآورد. در این جاست که جسارت در جوانگرایی لازم میآید که حداقل بتواند از چهرههای متعهد و باسواد استفاده نماید.
جان کلام در این است که چنین اتفاقاتی تنبهی بر نیازمندی جدی این سازمان به جوانگرایی همراه با نظارت بیشتر بر عملکرد این مجموعه عظیم فرهنگساز میباشد.