به گزارش راهبرد معاصر؛ با توجه به گرم شدن کره زمین و تغییرات اقلیمی گسترده، ایران نیز روزبهروز بیشتر به سوی بیابانی شدن حرکت میکند. بهرهبرداری بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی، باعث فرسایش شدید خاک شده، نشست زمین و شکافهای عمیق در آن ایجاد کرده و اگر این روند متوقف نشود آینده این سرزمین در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت. کارشناسان سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور نسبت به تبعات فرونشست زمین در ایران، بارها هشدار دادهاند. حالا همه یکصدا معتقدند آژیر خطر فرونشست زمین در ایران به صدا در آمده است. بحرانی که آرام پیش میرود و به یکباره نابود میسازد. پدیدهای که به مرگ آبخوانها و از بین رفتن حیات در یک منطقه منتهی میشود. موضوعی که لاینحل نیست و اگر هرچه زودتر فریادهای زمین شنیده شود قابل کنترل است. برخورد با چاههای غیر مجاز و نیز برخورد با استفاده غیرمجاز از چاههای مجاز، نصب سیستمهای کنترل هوشمند در چاهها، اصلاح شیوههای آبیاری، مدیریت کشت و زرع محصولات با نیاز آبی کمتر، نفوذپذیر کردن زمین در جنوب تهران و ... از جمله راهکارها برای کاهش فرونشست زمین است.
انسان از ابتدای حضورش بروی زمین، همواره با حوادث و بحران های زیادی دسته پنجه نرم کرده است؛ برخی از این بلایا دست پخت خودش بوده؛ که انسانساخت نامیده می شود؛ همانند جنگ و شورش ها، آلودگی هوا و ... اما بلایای طبیعی، شکل دیگر از حوادث است و به مجموعهای از حوادث زیانبار گفته میشود که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیشبینی بوده و یا حداقل از مدتهای طولانی قبل نمیتوان وقوع آنها را پیشبینی کرد. هر یک از عناصر جوی به تنهایی میتواند بلایای مهمی مانند افزایش دما و گرمازدگی، سرعتهای زیاد باد و وقوع توفان، بارشهای تندری و وقوع تگرگ، یخبندان و سرمازدگی را ایجاد کند اما بیشترین خسارات جانی و مالی بر اثر پدیدههای جوی ترکیبی و خطرات ثانویه ناشی از آنها مانند توفان، رعد و برق، خشکسالیها، سیل و آتش سوزی است.
بلایای طبیعی پدیدههای ناشی از عواملی تحمیلی بر طبیعت شامل آلودگی هوا، بارانهای اسیدی، افزایش گاز کربنیک و آلایندهها در جو و اثرات گلخانهای ناشی از آنها، نازک شدن لایه ازن هستند که البته دستهای از پدیدههای ناشی از سازوکار و ساختار عوامل طبیعی همچون زلزله، سیل، خشکسالی، بیابان زایی، پیشروی آب دریاها در خشکی را نیز شامل میشود.
طبق آمار موجود، سه درصد از مجموع شهرهای ایران در نواحی کم خطر قرار دارند؛ از ۴۳ مورد حوادث غیر مترقبه ممکن در کل جهان نزدیک به ۳۲ مورد آن در کشورمان ایران تجربه شده است که شایعترین این حوادث عبارتاند از زلزله، سیل، خشکسالی، فرونشست زمین، آفات محصولات کشاورزی- دامی و آتشسوزی جنگلها. گفته می شود ایران که جز ۱۰ کشور بلاخیز، ششمین کشور زلزلهخیز و چهارمین کشور سیلخیز در جهان است، در حالی ۶ درصد تلفات بلایای طبیعی جهان را به خود اختصاص داده که فقط یک درصد جمعیت جهان را دارد.
یکی از بحران هایی که نیازمند توجه همه جانبه بوده، موضوع فرونشست زمین در اکثر شهرهای ایران به خصوص تهران و اصفهان است. در واقع گفته میشود آژیر قرمز نفوذ فرونشست زمین در جای جای ایران به صدا درآمده است. از ۶۰۶ دشت کشور بیش از ۳۰۰ دشت ممنوعه و در وضعیت قرمز قرار دارند. طبق گزارشها، میانگین فرونشست زمین در ایران ۳۰ سانتیمتر در سال است که این مقدار ایران را بهعنوان چهارمین کشور درگیر با پدیده فرونشست در جهان معرفی کرده است. پدیده فرونشست بهجز استان گیلان، تمام مناطق کشور و شهرهای مهمی چون تهران را درگیر کرده است.
به گفته شهیدی رئیس سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، دشتهای اصفهان در بحرانی ترین شرایط قرار دارند و فرونشست زمین به صورت جدی در آنها در حال پیشروی است و میزان نرخ سالیانه فرونشست در اصفهان ۱۶ سانتیمتر است. همچنین آمارها از وضعیت تکان دهنده دشت اصفهان- برخوار با تمرکز جمعیتی ۲.۵ میلیون نفر و وجود زیرساخت های استراتژیک همچون فرودگاه، ورزشگاه نقش جهان،پالایشگاه، نیروگاه، پتروشیمی و ... خبر می دهند، تا جایی که مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی اصفهان با قاطعیت می گوید: امروز اصفهان تنها شهری است که فرونشست زمین به داخل منطقه مسکونی آن نفوذ کرده و دیگر زمانی برای احیای آبخوان دشت اصفهان- برخوار نداریم و تنها تا سال ۱۴۰۹ و در خوشبینانه ترین حالت تا سال ۱۴۱۸ فرصت برای نجات این آبخوان داریم.
محمد درویش، مدیر کل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست نیز در مورد وضعیت شهر تهران نیز گفته است: در طی این دوره چهارساله شرایط تهران به وضعی نگرانکننده رسیده است، بطوریکه سطح آبهای زیرزمینی بین ۷ الی ۱۷ متر کاهش یافت و فرو نشست زمین به ۹۰ برابر حد استاندارد اتحادیه اروپا رسید.متاسفانه با ساختوسازهای بیش از اندازه در منطقه ۲۲ تهران گلوگاه غربی و شرقی باد را مسدود کردند و به آلودگی هوا دامن زدند. با توجه به این موارد هیچ دفاعی از عملکرد شورایشهر چهارم وجود ندارد.
علی بیت اللهی، رئیس بخش زلزله و فرونشست مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در توضیح دلیل این اتفاق توضیح داده است: در پی کاهش آبهای زیرزمینی، فرونشست رخ میدهد؛ وقتی آب بین لایههای زمین را می کشیم، این لایهها روی هم میخوابند و در پی آن، لایههای فوقانی نیز آرام آرام نشست میکند.
وی با اشاره به اینکه به طور متوسط در ۵۰ سال اخیر در هر سال بین نیم تا یک متر سطح آبهای زیرزمینی کاهش یافته است، در شرح بیشتر وضعیت پایتخت میگوید: فرونشست تهران به سالانه ۲۴ سانتی متر رسیده است. نتایج تشدید پدیده فرونشست ممکن است در تخریب زیرساختهای حمل و نقلی، ساختمانها و بسیاری از سازههای دیگر، «نمود» پیدا کند.
عوامل طبیعی و انسانساز از جمله استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، تغییر اقلیم, گرمایش جهانی، استخراج غیراصولی از معادن، حفر چاههای غیرمجاز، حفر تونلهای مترو و قطار شهری، حرکت آرام زمین و خروج گدازه، عواملی هستند که به بحرانیتر شدن شرایط فرونشست در کشور دامن میزنند؛ در این میان استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی بیشترین نقش را در افزایش نرخ فرونشست داشته و در واقع مهار فرونشست در گرو بازیابی آبخوانهای زیرزمینی است.
سید عبدالرضا سعادت، مدیرکل زمینسنجی و نقشهبرداری زمینی سازمان نقشهبرداری کشور گزارشی از شرایط فرونشست زمین در ایران ارائه کرده است درباره علت به وجود آمدن بحران موجود توضیح می دهد: در دنیا حدود ۷۷ درصد فرونشست به علت عوامل انسانی است که ۶۰ درصد از این عوامل مربوط به برداشت آبهای زیرزمینی است. البته این نسبت در ایران بالاتر است و بر اساس مطالعات حدود ۹۰ صد پدیدههای فرونشست بدلیل برداشت آبهای زیرزمینی است.
بهگفته سعادت براساس نمودارهای جهانی، هر میلیون مترمکعب برداشت از آب زیرزمینی میتواند تا ۲۰ الی ۳۰ سانتیمتر باعث فرونشست در یک منطقه بشود. البته عوامل دیگری همچون ضخامت آبخوان هم در میزان فرونشت اثرگذار است، یعنی هرچه ضخامت آبخوان کمتر باشد، میزان فرونشست افزایش پیدا میکند. البته میزان فرونشست بستگی بسیار نزدیکی به دانهبندی خاک دارد، یعنی در بعضی مناطق ممکن است برداشت آب را داشته باشیم و فرونشست رخ ندهد. با توجه به بررسیهای انجام شده علت اصلی فرونشست در بسیاری از مناطق ایران برداشت بیرویه آب زیرزمینی است. البته در برخی موارد کاهش نرخ فرونشست مشاهده شده که این پدیده همیشه نمیتواند مناسب ارزیابی شود و میتواند نشان از مرگ آبخوان باشد.
سعادت در بخشی از گزارش خود خسارتهای فرونشست را برشمرده و عواملی چون برگشتناپذیرشدن تمام یا بخشی از آبخوان در اثر از بین رفتن تخلخل مفید آن، تخریب بافت خاکهای حاصلخیز، آسیب به سازههای شهری و روستایی و شریانهای حیاتی کشور و آسیبپذیری سازهها در برابر زلزلههای با قدرت پایین، تغییر شیب زمین و ایجاد مشکلات در جریان طبیعی آب و بیلان آب، شکست یا بیرونزدگی لوله جدار چاهها و ایجاد اختلال در بهرهبرداری از منابع آب و پیشروی آب دریا را مورد تاکید قرار می دهد.
فرونشست در جهان یک امر قابل کنترل محسوب میشود که راهکاری به نام آبخیزداری دارد برای نمونه در کشور چین استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی موجب فرونشست در برخی از شهرها مانند شانگهای شد که این فرونشست در سال ۱۹۶۵ با نشست ۲.۶۳ متر به اوج خود رسید. پس از این اتفاق چینیها علاوه بر توقف برداشت از آبهای زیرزمینی، با استفاده از بیش از ۲۰۰ چاه، آبهای مازاد روی سطح زمین را به سفرههای آبهای زیرزمینی تزریق کردند و در نتیجه آن ۱۰ سال بعد فرونشست زمین در این کشور متوقف شد. همچنین ایالت کالیفرنیا و ایالت ویرجینیای آمریکا با فرونشست ۶۰ سانتی متری مواجه بودند که با همین روش تغذیه مصنوعی زمین، جلوی فرونشست را گرفتند.
در کشور ما نیز مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران بنا بر اهمیت موضوع طرح احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی مطالعاتی را به منظور: آسیبشناسی طرح و احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی در سطح ملی و تدوین نقشه راه و سند راهبردی احیا و تعادلبخشی آبهای زیرزمینی؛ در دستور کار قرار داده است.
نتایج مطالعه آسیبشناسی طرح احیا و تعادلبخشی، حاکیست از مهمترین پیشنیازهای احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی در سطح کلان میتوان به لزوم کاهش فشار بر منابع طبیعی (آب، خاک و محیطزیست) با تغییر نگرشها و رویکردها در الگوی توسعه اقتصادی کشور، ضرورت ایجاد بسترهای لازم (سیاسی، اقتصادی، نهادی و قانونی) برای توسعه مدیریت مشارکتی با تقویت جایگاه و نقش بهرهبرداران در سطوح مختلف تصمیمگیری، اجرا، نظارت و پایش و اصلاح ساختار حکمرانی منابع آب زیرزمینی اشاره کرد.
رضا شهبازی، مدیرکل مخاطرات زمینشناختی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور به راهکارهای حل این بحران پرداخته و معتقد است: راهکار بحران فرونشست چیزی جز کاهش بهرهبرداری از منابع آبی تا حد امکان و تغذیه سفرههای آب زیر زمینی نیست و هر راهکاری که ارائه میشود باید حول همین محور باشد.
وی می گوید: کاهش فشار بر منابع آبی اولین کاری است که باید انجام شود, درست است که این مورد چالشهای اجتماعی را در پی دارد اما زمانی که نظام جمهوری اسلامی از این موضوع پشتیبانی کند, دیدگاه عمومی مردم هم با آن همراه خواهد شد. در آزادسازی سواحل هم همین اتفاق افتاد و باعث شد تا حریم عرصههای طبیعی کشور حفظ شود. اگر دولت سیزدهم تنها 3 مورد پلمب کردن چاههای غیرمجاز که تقریباً نیمی از چاههای کشور را تشکیل میدهند، رسیدگی به چاههای مجازی که بیش از پروانه اهداییشان برداشت میکنند و تجدیدنظر در پروانه چاههای مجازی است که پروانهشان در زمانی صادر شده که در کشور چالش آب را نداشتهایم را انجام دهد، می توان شاهد کاهش چشمگیر برداشت بی رویه آب و نرخ فرونشست بود.
وی همچنین تاکید دارد: توجه به اصول آبخیرداری و آبخوانداری در کشور به شدت اهمیت دارد و باید خیلی بیشتر از این به آنها توجه شود. اگر تغذیه سفرههای آب انجام شود, فشار بر منابع آب زیرزمینی کمتر شده و احیا این آبخوانها به کاهش شدت فرونشست منجر خواهد شد. در بسیاری از موارد آبخیزداری و آبخوانداری به اندازه ساخت سد و حتی بیشتر از ان در کنترل منابع آب موثر است و در واقع اگر سدسازی همراه با آبخیزداری نباشد پروژه موفقی نخواهد بود. در سیلاب سال 1398 تنها منطقهای که آسیب کمی دید منطقه رومشگان لرستان بود که در دهه 60 چندین پروژه آبخیزداری در آن انجام شده بود و تأثیر این طرحها بعد از 30 سال نمایان شد.
بحران فرونشست از جمله موضوعاتی است که نیازمند همکاری چندین وزارتخانه و نهادهای مرتبط است که اگر هرکدام در جای خود زودتر به فریادهای زمین برسند از بحران احتمالی جلوگیری خواهد شد. در توضیح بیشتر باید گفت چاههای غیرمجاز، کنترل هوشمند و تغذیه مصنوعی آبخوان در حیطه مسئولیت وزارت نیرو؛ مدیریت کشت و زرع، شیوههای نوین آبیاری و جلوگیری از تبخیر در حیطه وزارت جهاد کشاورزی؛ کنترل صدور مجوز صنایع آب بر، جابهجایی صنایع آب بر در مناطق با خطر این پدیده در حیطه وزارت صنعت، معدن و تجارت و جلوگیری از بارگذاری جمعیتی درون منطقههای درگیر فرونشست در حیطه وزارت راه و شهرسازی است.