چرا صهیونیست‌ها زوال خود را قریب الوقوع می‌دانند؟-راهبرد معاصر
سلمان رضوی، کارشناس مسائل فلسطین در گفتگو با راهبرد معاصر پاسخ می‌دهد؛

چرا صهیونیست‌ها زوال خود را قریب الوقوع می‌دانند؟

سلمان رضوی، کارشناس مسائل فلسطین درباره قریب الوقوع بودن زوال صهیونیست ها گفت: از گذشته تا به امروز پیش بینی زوال رژیم صهیونیستی از سوی افراد متعددی از این رژیم یا خارج از آن اعلام شده، اما 3 عامل در شرایط فعلی این موضوع را تقویت می کند؛ 1. اعراب فلسطین اشغالی هم به لحاظ جمعیتی در حال رشد هستند و هم به لحاظ اجتماعی در جامعه اسرائیل هضم نشده و هویت زدایی فلسطینی در مورد آنها موفق نبوده است، 2. تشدید اعتراضات در کرانه باختری که اضطراب شدیدی را در صهیونیست‎ها به‌وجود آورده است و 3. مسئله جبهه شمال و حضور ایران و نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان.
سلمان رضوی؛ کارشناس مسائل فلسطین
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۰۱ خرداد ۱۴۰۱ - 2022 May 22
کد خبر: ۱۳۴۵۸۳

چرا صهیونیست‌ها زوال خود را قریب الوقوع می‌دانند؟

 

به گزارش راهبرد معاصر ؛ ایهود باراک، نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی اخیرا در مصاحبه با روزنامه عبری ‌«یدیعوت آحارنوت» پرده از نگرانی برداشت که ظاهرا در میان صهیونیست‌ها ریشه دوانده است. باراک به گواه تاریخ گفت جز دو مورد استثنایی، هیچ حکومت یهودی بیش از 80 سال عمر نکرده است. اینکه رژیم صهیونیستی نیز اکنون در دهه هشتم شکل‌گیری جعلی خود به سر می‌برد، نگرانی نخست وزیر سابق این رژیم را قابل درک می‌کند.

 

البته باراک اولین و تنها مقام صهیونیستی نیست که تاکنون زوال رژیم اشغالگر، نگرانی او را برانگیخته است. از این دست نگرانی‌ها هر از چند گاهی از سوی مقامات رژیم صهیونیستی شنیده می شود.

 

شائول آریل، ژنرال یگان ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی نیز چندی پیش در روزنامه هاآرتص نوشت که رژیم صهیونیستی راهبردهایی را مبنای عمل قرار داده که تحقق آرمان صهیونیسم در خاک فلسطین را به شکست می‌کشاند و تلاویو عملا در مسیر بر باد رفتن کامل این آرزو گام بر می‌دارد. کارمی گیلون، رئیس سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی (شاباک)، مئیر داگان، رئیس اسبق سازمان تروریستی موساد، افراییم هالوی، رئیس سابق موساد، اسحاق بریک، رئیس سابق کمیته شکایات ارتش رژیم صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی تنها شماری از افرادی هستند که در این سال‌ها نگرانی خود را از بابت زوال رژیم صهیونیستی به زبان آورده اند.

 

بحران‌های داخلی، فروپاشی های پیاپی کابینه، افزایش روز افزون قدرت نیروهای مقاومت و مخالفت افکار عمومی جهان با سیاست‌های این رژیم در قبال فلسطینیان از جمله مواردی است که این رژیم را در مسیر افول قرار داده است.

 

در دو سال اخیر رژیم صهیونیستی بسیار سعی کرد با توسل به سند جعلی صلح ابراهیم و عادی‌سازی روابط با برخی دولت‌های عربی، نقابی برای تصویر جعلی خود بیابد اما جعلی بودن صلح ابراهیم خیلی زود برملا شد آنجا که در نخستین سفر رئیس رژیم صهیونیستی به ابوظبی موشک‌های یمنی به استقبال او آمدند.

 

سران صهیونیست برای بقای رژیم جعلی خود حتی نمی توانند دل خوش به پاک کردن حافظه نسل‌های فلسطینی باشد. نسلی که انتفاضه اول را با سنگ در سال ۱۹۸۷ میلادی و انتفاضه دوم را با سلاح در سال ۲۰۰۰ میلادی کلید زد و بعد از آن بود که در نبرد «شمشیر قدس» موشک‌ها و پهپاد‌های نسل بعدی فلسطینیان، اشغالگران را راهی پناهگاه کرد. نبردی که شوک بزرگ 11 روزه ای برای صهیونیست ها در پی داشت.

 

اسطوره شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی که البته ساخته و پرداخته تبلیغات رسانه ای غرب بود خیلی وقت است رنگ باخته است. نخستین‌بار این لبنانی ها بودند که این اسطوره را در هم شکستند. پس از آن در سال ۲۰۰۰ عقب‌نشینی از جنوب لبنان، سال ۲۰۰۵ عقب‌نشینی از غزه، سال ۲۰۰۶ شکست در لبنان و همچنین جنگ‌های متعدد علیه غزه در کارنامه صهیونیست ها نوشته شد و در تمام نبردهای بعدی، این صهیونیست‌ها بودند که در سمت بازنده میدان ایستادند.

 

این روزها سران تل آویو باید یک چشم خود را به بیرون داشته باشند تا از ضربات مقاومت در امان باشند و چشم دیگر را به داخل و بحران‌های گوناگون و کابینه متزلزل داشته باشند.

 

 به منظور پرداختن به ریشه های نگرانی باراک  با «سلمان رضوی» کارشناس مسائل فلسطین گفت‌و‌گو کردیم.

 

رضوی در ابتدا یادآورشد: از گذشته تا به امروز پیش بینی زوال رژیم صهیونیستی از سوی افراد متعددی از این رژیم یا خارج از آن اعلام شده و اظهارات باراک تنها جدیدترین مورد آن است. به نظر آنچه در این زمینه حائز اهمیت است، موضوع شکاف های داخلی و مشکلات پیرموانی این رژیم است که هر دو مسئله برای صهیونیست‌ها جای نگرانی دارد.

 

کارشناس مسائل فلسطین افزود: آنچه برای رژیم صهیونیستی تاکنون مهم بوده و هست، حفظ جمعیت و افزایش آن به عنوان یک مسئله امنیتی است. حفظ جمعیت همواره با نگاه امنیتی یکی از اولویت های اساسی و مهم رژیم صهیونیستی طی هفتاد و چند سال گذشته بوده است و این رژیم همواره سعی کرده از هر بحران و فرصتی برای مانور بر روی این مسئله استفاده کند. در حال حاضر هم رژیم صهیونیستی از بحران اوکراین در راستای این مسئله در حال بهره برداری است و سعی دارد یهودیان این کشور را به فلسطین اشغالی بیاورد. اما در داخل اراضی 1948 اعتراضات فلسطینیان ساکن باعث شده،صهیونیست ها از سال گذشته ترس و نگرانی ویژه ای نسبت به این مسئله داشته باشند و بر اساس نظرسنجی ها، یکی از مهمترین نگرانی صهیونیست ها همین شکاف عرب- یهود است.

 

رضوی در ادامه تاکید می کند: نکته ای که اهمیت دارد این است که اعراب این منطقه هم به لحاظ جمعیتی در حال رشد هستند و هم به لحاظ اجتماعی در جامعه اسرائیل هضم نشده و هویت زدایی فلسطینی در مورد آنها موفق نبوده است. تئوری «دیگ مذاب» به بن بست رسیده و به ویژه سال گذشته در جریان جنگ 11روزه وقتی که فلسطینیان ساکن اراضی 1948 اعتراض کرده و چند تن از آنها نیز در جریان اعتراضات کشته شدند. به زعم کارشناسان این اعتراضات از موشک های نوار غزه هم خطرناک تر بود. پس یکی از نگرانی های عمده سران رژیم صهیونیستی به این موضوع بر می‌گردد.

 

این کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه افزود: نکته دوم بحث اعتراضاتی است که در کرانه باختری صورت گرفته است. این مسئله هم جدای از اینکه به لحاظ امنیتی فی نفسه برای صهیونیست‌ها ترسناک است، اضطراب شدیدی را در صهیونیست‎ها به‌وجود آورده است. بویژه در یکی دو مورد اخیر در علمیات فلسطینی‌ها، عامل استشهادی موفق به خروج از معرکه شده و تا زمان دستگیری آن‌ها، جوی از رعب و وحشت بر صهیونیست ها حاکم شده است. طبیعتا تدوام این وضعیت به معنای کاهش درجه امنیت در رژیم اسرائیل است و این امر برخلاف تلاش چند دهه ای این رژیم برای امن نشان دادن این سرزمین است.

 

رضوی دلیل سومی را هم برای نگرانی سران صهیونیست از زوال ذکر می‌کند و می گوید: نکته سوم به مسئله جبهه شمال و حضور ایران و نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان برمی گردد. مسئله ای که در چند سال اخیر به اولویت شماره یک تهدیدزایی برای صهیونیست‌ها تبدیل شده است و این امر موجب شده تا صهیونیست ها از اصطلاح جبهه شمال استفاده و اعلام کنند این امر برای آنها بسیار خطرناک است و در هر جنگی در آینده باید با جبهه ای متشکل از ایران و متحدانش روبه‌رو شوند.

 

کارشناس مسائل غرب آسیا معتقد است: مجموع این تهدیدها درحقیقت بر امنیت صهیونیست ها تاثیر مستقیم می گذارد و طبیعتا موجب کاهش مهاجرپذیری و افزایش موج مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی و سرانجام کاهش جمعیت آن‌ها و افزایش جمعیت فلسطینیان خواهد شد. چنین امری به معنای در اقلیت قرار گرفتن صهیونیست ها و به تدریج زوال آنها خواهد شد.

 

رضوی در رابطه با شکاف داخلی میان صهیونیست‌ها دو نکته را حائز اهمیت دانست و گفت: اول اینکه شکاف عرب-یهود مهمترین شکاف در درون اراضی اشغالی است که از سال گذشته و به موازت وقوع جنگ 11 روزه در غزه، این شکاف سرباز کرد و با درگیری هایی که میان فلسطینیان اراضی 1948 و یهودیان صهیونیست روی داد، در حقیقت شکافی که صهیونیست‌ها تصور می‌کردند در حال از بین رفتن است، دوباره خود را نشان داد.

 

کارشناس مسائل فلسطین و رژیم صهیونیستی تحلیل خود را اینگونه به پایان می برد: اما شکاف دوم شکاف میان مذهبی‌ها و کابینه حاکم است. نکته ای که در حال حاضر موجب انتقاد شدید از نتانیاهو شده، این است که نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی از وضعیت امنیتی موجود و مشکلات ناشی از مقاومت فلسطینیان به نحوی سوء استفاده نموده و باعث انتقاد کابینه حاکم بویژه شخص یائیر لاپید شد. لاپید سوء استفاده نتانیاهو از این وضعیت را زشت دانسته و اعلام کرده که نتانیاهو روی خون راه می رود. به عبارت دیگر اگر این کابینه ساقط شود جناح مقابل که نتانیاهو است، از توانمندی لازم برای تشکیل کابینه برخودار نخواهد شد. پس شکاف کنونی میان احزاب اصلی در کنست، به معنای تداوم بن بست در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی خواهد بود و این یکی از مشکلاتی است که موجب شده بعضی ها موضوع زوال این رژیم را در دهه 80 خودش یعنی سال‌های آینده مطرح کنند.

 

ارسال نظر