به گزارش «راهبرد معاصر»؛ دوشنبه گذشته بیشتر وزیران، معاونانشان، استانداران و دیگر صاحبمنصبان دولتهای یازدهم و دوازدهم به مناسبت عید غدیر به دیدار رئیس پیشین خود، حسن روحانی رفتند. هرچند این نخستین گعده اعضای دولت تدبیر و امید نبود و به گفته کامبیز مهدی زاده، داماد حسن روحانی جلسات در ماههای اخیر بهصورت متداول برگزار شده است، اما ظاهراً دیگر قرار نیست جلساتشان محرمانه برگزار شود. آنچه از جلسه اخیر مدعیان اعتدالگرایی رسانهای شد، نشان میدهد روحانی و اعضای کابینه او بعد از هشت سال سوء مدیریت و معطل کردن کشور به بهانه برجام، همچنان به بازگشت به قدرت و فراموشی حافظه تاریخی ملت امیدوارند.
«ایکاش گرفتار مصوبه برجامی مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم در اسفند 1399 برجام را احیا کنیم». این جمله بود که روحانی در دیدار اخیر خود با اعضای کابینه دولت های یازدهم و دوازدهم مطرح کرد و حیرت و تعجب بسیاری از کارشناس و ناظران سیاسی و بینالمللی را به همراه داشت؛ زیرا طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» که آذرماه 1400 به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید، برای تیم مذاکرهکننده تولید قدرت کرد و به ابزار فشار تیم مذاکرهکننده کشورمان تبدیل شده بود.
روحانی در حالی از مصوبه مجلس انتقاد می کند که بعد از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از برجام، آمریکا بهطور یکطرفه و غیرقانونی تعهداتش نسبت به این توافق را گامبهگام کاهش میداد و با وجود زیادهخواهیهای طرف غربی، دولت سابق همچنان بیننده، به احیای برجام امیدوار و نسبت به آمریکاییها خوشبین بود. آمریکا در آن مقطع زمانی با وجود نقض تعهدات خود، هیچگونه تهدیدی را متوجه منافع خود نمیدید. در این شرایط مجلس انقلابی با ورود به موضوع مذاکرات هستهای و تصویب طرح اقدام راهبردی، به گفته بسیاری از ناظران توانست توازن را به مذاکرات هستهای بازگرداند.
در حال حاضر نیز دولت سیزدهم از این مصوبه برای افزایش قدرت چانهزنی در میز مذاکرات استفاده میکند. حال روحانی مدعی است نمایندگان مجلس بودند که با تصویب این طرح، مانع از به نتیجه رسیدن توافقی شدند، درحالیکه بسیاری از کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند بازنگشتن آمریکا به برجام در دولت روحانی به خاطر مصوبه مجلس نبود ، بلکه دنبال کردن تعهدات فرابرجامی علت اصلی این موضوع بوده است.
روحانی مدعی است نمایندگان مجلس بودند که با تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها مانع از به نتیجه رسیدن توافقی شدند، درحالیکه بسیاری از کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند بازنگشتن آمریکا به برجام به خاطر مصوبه مجلس نبود
اینکه روحانی نسبت به اثرات مثبت مصوبه ناآگاه باشید، با توجه به سابقه سیاسی او امری غیرمعقول به نظر میآید، جز اینکه بخواهیم اظهاراتش را فرافکنی و تلاش برای تطهیر دولت خویش با اهداف و اغراض سیاسی بدانیم. در شرایطی است که دشمنان ملت ایران سعی میکنند توپ بازنگشتن به توافق را به زمین جمهوری اسلامی بیندازند و ایران را مقصر جلوه دهند، اظهارات خلاف واقع روحانی را اگر بهعنوان پالسی به آمریکا و طرفهای اروپایی ندانیم، در شرایط حداقلی ممکن است تبعات منفی خارجی برای کشورمان داشته باشد.
هزینهتراشی روحانی برای ملت و منافع ملی مسبوق به سابقه است تا جایی که برخی معتقدند علت خروج ترامپ از برجام، اظهارات وی در سفر به مشهد بود که عنوان کرد، آمریکا از اول هم مزاحم (توافق) بود و اگر بخواهد از توافق خارج هم شود ایران در برجام باقی میماند . روحانی در نشست اداری خراسان رضوی گفت: آنچه در برجام میخواهیم به وسیله غیرآمریکا تضمین و تأمین میشود. آمریکا اگر بیرون برود شرّی کم میشود.» (17 اردیبهشت 1397)
در واقع زمانیکه ترامپ با دریافت چنین پالسهایی از مسئولان دولت سابق مطمئن شد ایران در برجام خواهد ماند و کاهش تعهدی نخواهد داشت، از برجام خارج شد. اکنون نیز درحالیکه جوبایدن ، رئیسجمهور آمریکا در یادداشت اخیر خود در روزنامه واشنگتنپست اعتراف میکند مصوبه اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی موجب منزوی شدن دولت ترامپ در سازمان ملل متحد و مجامع بینالمللی شد، روحانی سعی دارد چنین وانمود کند این مصوبه برخلاف منافع ملی مانعی بر سر رفع تحریمها بوده است.
بسیاری بر این عقیدهاند روحانی و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق کشورمان با دستور کار مشخص تاختن به مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمهای مجلس را طرحریزی کردهاند تا وضعیت بد دوران دولتمردیشان را توجیه کنند. به تازگی ظریف در مصاحبهای که روزنامه صبح نو آن را منتشر کرد، با حمله به مصوبه مجلس، بهصورت تلویحی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی را خطاب قرار داد و گفت : کسی که این مصوبه را دنبال کرد و میخواست خودش کاندیدای ریاست جمهوری شود، نمیدانست نه خودش میشود نه ظریف قصد کاندید شدن داشت.
این در حالی است که صادق خرازی، دیپلمات سابق و از فعالان اصلاحطلب در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود در یادداشتی در روزنامه ایران تأکید کرده بود: طرح مجلس با عنوان قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها میتواند اهرم فشاری در اختیار دستگاه سیاست خارجی کشورمان قرار دهد تا طرف غربی را وادار کند به برجامی که خود نقض کرده، پایبند بماند و بهطور جدی خواسته اصلی ایران را که همان رفع واقعی تحریمهاست، محقق کند. هنر دیپلماسی استفاده بهینه از فرصتها و تبدیل موقعیتها و احیاناً تهدیدها به فرصت است. اگر از این دریچه به موضوع نگاه شود، میتوان گفت که طرح مجلس میتواند به سود مذاکرهکنندگان ما باشد.
روحانی در حالی از حمایت روانی از دولت سیزدهم و تیم جدید مذاکره کننده دم می زند که اظهارات خود و اعضای دولتش که دیگر جایی در دولت سیزدهم ندارند، نشان میدهد آنها مشکلات معیشتی جامعه، افزایش تورم و ابهام در احیای برجام را فرصتی و بستری برای تطهیر سوءمدیریت دولت یازدهم و دوازدهم میدانند.
به واقع اگر کسانی قصد کمک به بهبود وضعیت کشور را داشته باشند، ابتدا باید به نقد عملکرد خود بپردازند تا تکرار نشدن آن خطاها را گوشزد کنند، سپس با در نظر گرفتن نقاطقوت و ضعف عملکرد دولت فعلی راهکار پیشنهادی خود را ارائه کنند؛ اما آنچه تاکنون از اظهارات مقام های دولت روحانی و اصلاحطلبان برمیآید، این است که آنها عملکرد هشت ساله خود را مبری از هرگونه اشتباه یا خطایی میدانند و حتی برای تطهیر اقدامات خود فرار روبهجلو را ترجیح می دهند و با پررنگکردن نقاطضعف دولت سیزدهم و ندیدن نقاطقوت آن، نقاطضعف خود را میپوشانند.
روحانی در حالی از حمایت روانی از دولت سیزدهم و تیم جدید مذاکره کننده دم می زند که اظهارات خود و اعضای دولتش که دیگر جایی در دولت سیزدهم ندارند، نشان میدهد آنها مشکلات معیشتی جامعه، افزایش تورم و ابهام در احیای برجام را فرصتی و بستری برای تطهیر سوءمدیریت دولت یازدهم و دوازدهم میدانند
در این میان عبدالناصر همتی که در زمره تطهیرکنندگان ضعف خود در ریاست بانک مرکزی به شمار می رود، در ماههای اخیر با استفاده از فضای مجازی تلاش کرده است علاوه بر زیر سؤال بردن اقدامات و دستاوردهای دولت سیزدهم، آینده اقتصادی کشور را تیرهوتار ترسیم و ناامیدی را به جامعه تزریق کند. ظاهراً طبق تقسیمبندی و ساماندهی انجام شده در تیم «دولت تدبیر و امید» که می توان آن را خروجی جلسات روحانی با اعضای کابینه اش دانست، علاوه بر مسعود نیلی و همتی که سیاستهای مالی و اقتصادی دولت را آماج حمله قرار میدهند، افرادی دیگر همچون علی ربیعی نیز بهصورت متداول با یادداشت نویسی در روزنامههای اصلاحطلب علیه دولت سیزدهم ایفای نقش میکنند.
انتقاد روحانی از مصوبه اقدام راهبردی مجلس با روش استدلالی «نگذاشتند»، علاوه بر اینکه نوعی خط دهی برای متهمسازی دولت سیزدهم و مجلس به فرصت سوزی است، میتوان آن را تلاشی برای ایجاد دوقطبی و شکاف جدید سیاسی در جامعه و اختلافافکنی میان نیروهای انقلابی دانست. البته در این مسیر امید اعتدالگرایان بهواسطه نداشتن پایگاه اجتماعی، به همراهی اصلاحطلبان میانهرو و برخی از اصولگرایانی است که به عنوان اصولگرایان معتدل یا میانه رو شناخته می شوند، تا شاید به بهانههایی همچون اجماع برای منافع ملي، جریان سوم و ... بتواند بار دیگر در سپهر سیاسی کشور نقشآفرینی کنند.
آنچه مسلم به نظر میرسد، اینکه دست کم تاکنون روحانی و طیف دولت اعتدالگرایان پایگاه اجتماعی قابلتوجهی در میان عموم مردم ندارند. با وجود این، ورود به عرصه انتخابات مجلس دوازدهم و معرفی کاندیدا بهویژه در شهرستانها از سوی طیف نزدیک به روحانی که همچنان نیز در بدنه دولت سیزدهم دارای مسئولیت هستند، دور از ذهن نیست.
به نظر میآید روحانی و اصلاحطلبان از تبدیلشدن توافق احتمالی در مذاکرات هستهای به دستاورد و آوردهای سیاسی برای دولت سیزدهم و جریان اصولگرایی بهشدت نگران هستند. توافقی متفاوت با حفظ منافع و عزت ملی که در آن همه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از واردات واکسن کرونا گرفته تا گسترش روابط خارجی به آن پیوند زده نشده است.
نگرانی غربگرایان داخلی و مدعیان اعتدالگریی از تهی شدن استدلالهایی است که در سالهای اخیر شرط حل مشکلات اقتصادی کشور را تنها درگرو توافق با کدخدا (آمریکا) میدانستند. آنها از اینکه امروز افکار عمومی شاهد تبدیلشدن جمهوری اسلامی به مرکز ثقل دیپلماسی منطقه، حل مشکل کرونا، جراحی اقتصادی و... بدون برجام و FATF هستند، نگرانند.