به گزارش «راهبرد معاصر»؛ منطقه ایندو-پاسفیک به گسترهای از آبهای کره زمین گفته میشود که از آبهای اقیانوس هند آغاز شده و تا غرب-مرکز اقیانوس آرام امتداد یافته است. این منطقه از لحاظ ارتباط میان شرق و غرب عالم، به ویژه ارتباطات اقتصادی دارای جایگاهی ویژه است. در دهه 1920 کارل هاوسهفر، استاد ژئوپلیتیک آلمانی به عنوان راهی برای مقابله با نیروهای استعماری، اتحاد نیروهای ضد استعماری در هند و چین را به عنوان متحد بالقوه آلمان در برابر انگلستان، آمریکا و اروپای غربی پیشنهاد کرد. بنابر آمارهای منتشر شده، کشورهای این منطقه 40 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را خلق میکنند.
شاید نخستین بار آلفرد ماهان، افسر نیروی دریایی آمریکا بود که با نگارش کتاب ماندگار «تأثیر و نفوذ قدرت دریایی در تاریخ» تئوری معروف خود مبنی بر عامل نیروی دریایی قدرتمند به عنوان راهی برای حکومت بر سراسر گیتی شهره یافت. نظریه وی به سرعت از سوی قدرتهای جهانی همچون انگلستان، آلمان و ژاپن مورد استقبال قرار گرفت و حتی از سوی مراکز معتبر آکادمیک مانند دانشگاههای کمبریج و آکسفورد مفتخر به دریافت دکتری افتخاری شد.
اینچنین بود که قدرتهای بزرگ جهانی با تکیه بر این پایه نظری دریایی خود را در سطوح مختلف گسترش دادند تا بتوانند مسیر خود را به سمت سرزمینهای استعماری هموار و از تجار خود در آبهای آزاد حمایت کنند.
تهران علاوه بر متعهد دانستن خود به حفظ امنیت کشتیرانی در خلیج فارس و دریای عمان، در صورت هرگونه تشدید درگیری با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای توان به دست گرفتن کنترل تنگه هرمز و قطع شریان حیاتی انرژی را دارد
ایران نیز به عنوان قدرتی منحصر به فرد در غرب آسیا که از موهبت سواحل خلیجی و اقیانوسی بهرهمند است، حرکت به سمت دوران قاجاریه و سرمایهگذاری بر روی ناوگان دریایی خود را برای مقابله با نیروهای دشمن و حرکت به سمت بازارهای جهانی آغاز کرده است. سیر تحولات جهانی نشان میدهد در قرن بیست و یکم عمده رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی از منطقه اوراسیا رخت بر بسته و وارد منطقه ایندوپاسفیک خواهد شد. برای جمهوری اسلامی ایران حضور در این منطقه به ویژه کرانه غربی آن یعنی خلیج فارس، تنگه عدن، دریای سرخ، دریای عرب و خلیج بنگال بسیار حائز اهمیت است. تنگه هرمز یکی از مهمترین آبراههای جهان برای انتقال منابع هیدرو کربنی به سمت قاره آسیا و سایر نقاط جهان است.
طبق گزارش منتتشر شده در سالهای اخیر بیش از 20 درصد نفت تجارت شده در جهان از این تنگه عبور میکند. تهران به عنوان قدرتی منطقهای علاوه بر متعهد دانستن خود به حفظ امنیت کشتیرانی در خلیج فارس و دریای عمان، در صورت هرگونه تشدید درگیری با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای توان به دست گرفتن کنترل تنگه هرمز و قطع شریان حیاتی انرژی را دارد.
دیگر نقطه راهبردی که نیروی دریایی ایران در آن حضور فعال دارد، تنگه باب المندب نقطه اتصال خلیج عدن به دریای سرخ است. کشتیهایی که از اقیانوس هند میآیند با عبور از این تنگه وارد دریای سرخ میشود، از کانال سوئز عبور میکنند و به مسیر خود در راه دریای مدیترانه ادامه میدهند.
این تنگه به صورت میانگین سالانه میزبان 16 هزار کشتی تجاری-نظامی و و 30 درصد از صادرات نفت جهان است. برهمین اساس کشورهایی مانند آمریکا، امارات و ترکیه و نیز رژیم صهیونیستی با حضور مستقیم یا تأسیسات پایگاههای نظامی در جنوب یمن یا منطقه شاخ آفریقا (اریتره) به دنبال حضور در این منطقه و تأثیرگذاری بر روندهای جاری منطقه هستند. در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی سعی کرده است با بازنمایی حضور ایران در منطقه به عنوان تهدید حیاتی، تلاش برای برقرای ارتباط با کشورهای عربی و آفریقایی منطقه را موضوعی علیه امنیت کشتیرانی تلقی و ائتلافی جهانی علیه تهران ایجاد کند.
در مقابل، جمهوری اسلامی با رد اینگونه اتهامات خود را متعهد به امنیت دریایی دانسته و نیروی دریایی صرفاً به مأموریت ابلاغی خود در زمینه حفاظت از امنیت آبراه و مقابله با نیروهای مهاجم میپردازد.
ایران برای تبدیل شدن به قدرت نخست منطقه و حضور فعال در تجارت جهانی باید نیروی دریایی گسترده و قوی داشته باشد
پنجم ژوئیه بنی گانتز، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از حضور چهار ناوشکن ایرانی در دریای سرخ خبر داد و با لحنی شیطنت آمیز این حضور را خطری نه تنها برای این رژیم بلکه تهدیدی علیه کشورهای عربی به ویژه عربستان اعلام کرد. علاوه بر این، ریاض با مطرح کردن اتهاماتی همچون انتقال تسلیحات از سمت کشتیهای ایرانی برای نیرویهای انصارالله سعی می کند ایران را به نقض قوانین بینالمللی متهم کند. تهران برای رسیدن به آبهای مدیترانه و تداوم ارتباط با متحدین راهبردی همچون سوریه باید در این منطقه حضور داشته باشد و نمیتواند از منافع حیاتی خود چشم پوشی کند. در حال حاضر گروه 83 نیروی دریایی به رهبری ناوشکن جماران در محدود تنگه باب المندب، دریای سرخ و کانال سوئز مشغول به انجام مأموریت خود است.
ایران برای تبدیل شدن به قدرت نخست منطقه و حضور فعال در تجارت جهانی باید نیروی دریایی گسترده و قوی داشته باشد. تاریخ روابط بینالملل نشان داده است هیچ کشوری نمیتواند به قدرتی تأثیرگذار بدل شود مگر آنکه جایگاه خود را در پهنه آبهای جهانی تثبیت کند. از رؤیای پتر کبیر برای رسیدن به آبهای گرم تا تئوری آلفرد ماهان در زمینه قدرت دریایی نشان دهنده اهمیت این عرصه در دکترین نظامی-امنیتی کشورهاست.
برهمین اساس تهران باید حضور خود در منطقه ایندوپاسفیک را افزایش دهد تا گام نخست را به سمت افزایش حوزه نفوذ، پیوستن به مسیرهای تجارت دریایی، حفظ امنیت خطوط کشتیرانی جهانی و ... بردارد.