به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای گذشته میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین که به سخنگوی غیررسمی فرایند مذاکرات رفع تحریم ها بدل شده است، چند اظهار نظر قابل تأمل داشت. وی که همواره نگاه مثبتی به ادامه فرایند مذاکرات داشت، فضای کنونی را سنگین و رخوتانگیز خواند.
اولیانوف ادعاهای مطرحشده از سوی کشورهای غربی درباره ارسال پهپاد به روسیه را «بهانهای ناشیانه» برای متوقف کردن مذاکرات وین در زمینه رفع تحریم ها توصیف کرد و در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: ادعاها درباره عرضه پهپاد به روسیه بهانهای ناشیانه برای توقف مذاکرات وین است (اگر به قصد کشتن آن نباشد). به نظر میآید آمریکا و سه کشور اروپایی برای حرکت به سمت پلن B وسوسه میشوند و این اشتباهی بزرگ است. دشوار بتوان تصور کرد چنین طرحی معتبر باشد و به احتمال زیاد بیهوده خواهد بود.
این اظهارات تقریباً همزمان با تکرار دوباره مواضع مقام های آمریکایی مطرح شد که پس از اغتشاشات در کشورمان مدعی شدند واشنگتن بر پرونده هستهای ایران تمرکز ندارد. در این راستا سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با بیان اینکه برجام ماههاست از دستورکار کاخ سفید خارج شده است، گفت: دولت آمریکا اکنون روی مقابله با همکاری روزافزون امنیتی میان ایران و روسیه تمرکز کرده است.
گالانت بر تعهد تل آویو برای انجام هر کاری با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای و بر لزوم کسب حمایت جهانی برای همکاری در این زمینه تأکید کرد
علاوه بر این، چند موضعگیری دیگر از سوی مقام های نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی توجیهگر سناریوهایی است که شاید فضای یک سال آینده حاکم بر مناسبات و تقابلات منطقهای را تشکیل دهد. در این زمینه باید نخستین گفتوگوی تلفنی یوآف گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا را بیان کرد که در آن موضوع ایران تمرکز اصلی بود.
به نوشته وبگاه تایمز رژیم صهیونیستی، در بیانیه دفتر وزیر جنگ این رژیم آمده است: گالانت بر تعهد تل آویو برای انجام هر کاری با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای و بر لزوم کسب حمایت جهانی برای همکاری در این زمینه تأکید کرد.
پایگاه خبری آمریکایی المانیتور نیز در گزارشی به تلاش فرماندهی مرکزی نیروهای تروریست آمریکا در منطقه برای روی آوردن به مدل جدید با هدف مهار ایران پرداخت. همه اخبار بیانگر آن است، دشمنان نظام اسلامی از توانمندی نظامی و دفاعی ایران که بخشی از آن در فرایند تجارت سلاحهای متعارف از سوی روسیه خریداری شده، عصبانی هستند و این توانمندی معادلات ذهنی و امنیتی آنها را برهم زده است.
نگارنده معتقد است بنابر سناریوهایی که پیش تر مطرح شده، پس از روسیه که درگیر تنش ژئوپلیتیکی شده، نوبت ایران فرا خواهد رسید تا این قدرت منطقهای نیز درگیر تنش ژئوپلیتیکی شود تا آمریکا بتواند با تمام تمرکز به سراغ چین برود؛ کشوری که بزرگترین تهدید هژمونیک آمریکا در نظام بینالملل است. در این سناریوی از پیش طراحی شده، سه کشور(روسیه، ایران و چین) باید در تنش ژئوپلیتیکی درگیر تا تضعیف شوند و از همپوشانی یکدیگر در نظام بینالملل و در صحنهآرایی تقابل بزرگ میان چین و آمریکا جلوگیری به عمل آید.
هر سه کشور میدانند سناریو برای آنها طراحی شده و مجبور خواهند بود در تنش ژئوپلیتیکی ورود کنند، اما مهم شیوه و سرعت خروج آنهاست. نگارنده معتقد است همان گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها فرمودند، پرونده هستهای بهانه است و دشمنان به دنبال اهداف دیگری هستند. در این فضا و چارچوب ذهنی است که بدعهدی آمریکا بیش از پیش قابل توجیه میباشد.
نگارنده معتقد است، آمریکا در سالهای گذشته به بهانه بازگشت به برجام زمان خرید تا بتواند مانند دولتهای قبل همه ظرفیت کشور را به برجام و بازگشت به آن موکول کند، اما سرعت رشد توانمندی دفاعی، توسعه و جایگزینی روابط ایران با همسایگان به جای روابط با غرب و همچنین توسعه نفوذ منطقهای ایران سبب شد آمریکاییها در اعمال سناریوی خود تعجیل کنند.
آمریکا در سالهای گذشته به بهانه بازگشت به برجام زمان خرید تا بتواند مانند دولتهای قبل همه ظرفیت کشور را به برجام و بازگشت به آن موکول کند
پس از شکست آمریکاییها در پلنهای اصلی یعنی جنگ نظامی، جنگ اقتصادی و فرهنگی، پلن B غربیها همان دام تنش ژئوپلیتیکی برای ایران است تا تهران نیز مانند مسکو وارد تنش فرسایشی در حوزه پیرامونی خود شود. اگر چنین حربهای برای ایران تدارک دیده شده باشد، ایران تنها باید به شرایط سریع خروج از تنش فرسایشی فکر کند. با چنین پیشفرضی با چند سناریو مواجه خواهیم شد:
عادیسازی کامل روابط رژیم صهیونیستی با اعراب در مرحله آخر و معطل چراغ سبز عربستان سعودی است. زمزمه این موضوع کمی جدیتر شده و به نظر میآید ریاض برای دلجویی از آمریکا در موضوع کاهش تولید نفت، احتمالاً تن به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بدهد. این موضوع میتواند تأمین اعتبار ماجراجویی رژیم صهیونیستی در منطقه یا همان پلن B غرب علیه ایران را تسریع کند. در همین راستا مقام های کشورمان در روزهای گذشته به طور رسمی تأکید کردند ایران هزینه عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی را بالا خواهد برد.
رژیم صهیونیستی در چند سال گذشته تلاش بسیاری کرد تا راهبرد امنیتی خود را در قالب طرح بنگورین علیه ایران دنبال کند. در این راستا به جمهوری آذربایجان در جنگ علیه ارمنستان کمک زیادی کرد یا باجهای زیادی به سران اقلیم کردستان عراق برای داشتن پایگاه در این منطقه پرداخت و البته اولویت داشتن عادیسازی روابط با اعراب آن هم بحرین و امارات که در لایه نخست همسایگی اعراب با ایران هستند، در همین راستا قلمداد میشود.
تلآویو اصرار دارد حضورش در اطراف ایران را عینیتر کند تا تهدید را از پشت مرزهای خود به پشت مرزهای ایران بیاورد. ایران نیز این پیام را دریافته که شاید رژیم صهیونیستی از جغرافیای همسایگان ایران اقدام به اجراییسازی پلن B کند. در این راستا امیر موسوی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در باکو گفت: جمهوری اسلامی ایران علاقهای ندارد کشورهای همسایه به محل نزاع و تسویه حساب ایران با رژیم جعلی صهیونیستی تبدیل شوند؛ اما اگر این رژیم فکر میکند با نزدیک شدن به همسایگان ایران میتواند علاوه بر ایجاد شکاف میان کشورهای مسلمان و همسایه، با حضورش تهدیدی برای ایران ایجاد کند بداند جای مناسبی را برای این کار انتخاب نکرده است و حتماً پشیمان خواهد شد.
در روزهای اخیر شاهد اوجگیری فعالیت گروههای تکفیری و تروریستی در شرق ایران بودهایم. خروج گروه تروریستی انصاف طالبان از آتشبس دائم با دولت پاکستان، اعلام تهدید و آمادگی برای عملیات داعش شاخه خراسان موجود در افغانستان و تهدیدات القاعده در مناطق شرقی کشور در چند هفته گذشته و به یکباره بسیار تأملبرانگیز است و میتواند از تمرکز همهجانبه ایران در مقابله با پلن B غرب بکاهد.
ادعاهای مقام های آمریکایی بر تمرکز آمریکا در حمایت از اغتشاشات ایران نیز دلیل دیگری بر تعجیل آمریکا در استفاده از پلن B علیه ایران است. فرصت حمایت از اغتشاشات و وارونه جلوه دادن واقعیت میدانی سبب شده است به زعم آمریکاییها، شکافی میان مردم و حاکمیت ایجاد شود و معتقدند در این شرایط است که میتوان پلن B را عملیاتی کرد و در تقابل احتمالی ایران و رژیم صهیونیستی که اعتقادی است و ریشه در باورهای مذهبی مردم ایران دارد، با حمایت کمتر تودهها مواجه شد و جمهوری اسلامی ایران در شرایط تضعیف شده به مقابله با پلن B برود.
در صورت طرحریزی شدن حربه ژئوپلیتیکی علیه ایران به نظر میآید تهران چارهای جز ورود جدی برای دفاع از عمق راهبردی خود ندارد، اما تنها راهکاری که میتواند مانع یا عامل تأخیر و تضعیف چنین حربهای علیه ایران شود، توسعه روابط با عربستان است. البته به نظر می آید ریاض چنین ضرورتی را متوجه شده است و شاید دیدار گذری معاون پارلمانی ریاستجمهوری و وزیر امور خارجه عربستان را بتوان سرآغاز فصل جدیدی از روابط دو کشور دانست.
ادعاهای مقام های آمریکایی بر تمرکز آمریکا در حمایت از اغتشاشات ایران نیز دلیل دیگری بر تعجیل آمریکا در استفاده از پلن B علیه ایران است
ریاض نشان داده به دلیل اینکه استقلال رأی جدی در مناسبات بینالمللی ندارد را باید بیشتر توجیه کرد. تهران باید توجه کند بهبود روابط با ریاض جلوی توسعه روابط بحرین، امارات و بسیاری دیگر از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را خواهد گرفت که این در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران است. همچنین همکاری اقتصادی و انرژی ایران و عربستان با قدرتهای نوظهور دنیا همچون چین و روسیه، در وهله نخست شکلگیری قطب جدید قدرت منطقهای را تسریع میکند و دامه، جلوی طرحهای بازیگران مخربی همچون ترکیه را خواهد گرفت.