به گزارش «راهبرد معاصر»؛ انقلاب اسلامی ایران از بدو پیروزی دستاوردهای بسیاری داشته است؛ دستاوردهایی که به اعتراف ناظران بین المللی از مهمترین مؤلفههای قدرت نظام جمهوری اسلامی در دنیا شمرده می شود و دشمنان نظام و انقلاب به شدت از آن وحشت دارند، به همین دلیل سعی در کتمان، ارزش زدایی و بی اعتبارسازی آن داشته اند.
این مؤلفه ها اگر به درستی برای نسل جوان تبیین شود و مورد بازخوانی و ترویج قرار بگیرد، تمام تلاش دشمن را بی نتیجه می گذارد. استقلال سیاسی یکی از مهمترین و اصلی ترین اهداف و دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار می رود. مؤلفه ای که به قدرت یک دولت در اداره امور داخلی و خارجی خود بدون جلب نظر و موافقت دولت دیگر و به عبارتی آزادی سیاسی حاکمان و ملت در مقابل بیگانگان اطلاق می شود.
در توضیح این دستاورد مهم باید عنوان کرد، انقلاب اسلامی ایران که به انقلابی جهانی و همه گیر تبدیل شده، از بدو پیدایش خود اهدافی را دنبال کرده که به وسیله رهبر انقلاب همواره به گوش ملت و جهانیان رسیده است. امام خمینی (ره) از آغاز نهضت اسلامی اهداف کوتاه مدت و دراز مدت انقلاب را به روشنی در قالب اعلامیه ها، پیام ها و سخنرانی ها و در تمام وقایع حساس و موقعیت های خاص بیان کردند.
امام خمینی (ره) متوجه بودند عنصر اصلی ای که به ملت هویت و غرور ملی و جایگاه ویژه می دهد، استقلال طلبی است
غلامرضا کحلکی، کارشناس سیاست خارجی درباره دستاوردهای استقلال خواهی مردم ایران و آثار آن بر نظم جدید جهانی به «راهبرد معاصر» گفت: آنچه مردم ایران در حوزه استقلال طلبی در سال 1357 کلید زدند را باید در حوزه سیاست تبیین کرد تا زوایای پیدا و پنهان آن بیشتر آشکار شود. تکیه دولت-ملت های مدرن بر توانایی های دولت و قدرت های حاکم بوده و هست، در حالی که جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای آغاز، تئوری ملت- دولت را تعریف کرد که به تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران منجر شد.
وی افزود: دولت-ملت با ملت-دولت تفاوتی ماهوی دارد، به این معنا که موضوع اصلی ملت-دولت رابطه متقابل میان ملت با دولت است، بنابراین فقط خواست دولت مهم نیست، بلکه ملت، مفهوم اصلی و بنیادینی این ساختار تازه متولد شده است.
کارشناس سیاست خارجی عنوان کرد: حضرت امام خمینی (ره) در روزهای آغازین انقلاب این موضوع را مطرح کردند که به پشتوانه ملت، دولت انتخاب می کنند؛ یعنی امام متوجه بودند عنصر اصلی ای که به ملت هویت و غرور ملی و جایگاه ویژه می دهد، استقلال طلبی است، لذا کنش های دولت در حوزه مستقل بودن در ارتباط با پیرامون خود بسیار حائز اهمیت می شود.
کحلکی گفت: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت به گونه ای بود که در همه تعاملات و کنش های خود باید به بیرون نگاه میکرد، یعنی نظام شاهنشاهی اساساً به یکی از قدرت های شرق غرب یا در هر برهه ای از تاریخ به نظام های پیرامونی خود نگاه می کرد و خود را وابسته به دیگر نظام ها میکرد و به آنها امتیازاتی میداد؛ امتیازاتی که روی هویت و غرور ملی تأثیر ویژه ای گذاشت و مردم را خشمگین کرده بود.
وی افزود: امام خمینی (ره) با بازتعریف این مفهوم تعریف جدیدی از ملت-دولت ارائه و هویت و غرور ملی را به گونه ای تعریف کرد که اشباع سرزمینی تنها مرکزگرا نباشد و مردم احساس نکنند در قید و بند دولتی به سر می برند که به خاطر بقای خود همه چیز را در پیرامونش تعریف میکند و به آنها امتیازات ویژهای می دهد. به عنوان نمونه کاپیتولاسیون را برای اینکه بتواند در ارتباط با بیرون بیمه کند و سرپا نگه دارد می پذیرد، بنابراین انقلاب اسلامی این مفهوم را شکست و به ملت ایران غرور داد.
کحلکی تأکید کرد: بعد از به وجود آمدن جمهوری اسلامی ایران تعریف «نه شرقی و نه غربی» از سوی مردم ایران به جهان به ویژه جهان اسلام ارائه شد؛ آن هم در شرایطی که نظم نوینی بر جهان حاکم شده بود. بعد از جنگ جهانی دوم اساساً بر پایه نگاه فوکویاما هر آن چیزی که غرب می خواست محقق شده بود و فوکویاما پایان تاریخ را مطرح و تأکید کرد، آمریکا و لیبرال دموکراسی تنها هژمون حاکم بر عرصه بین المللی شده است.
وی افزود: فوکویاما عنوان کر، همه دنیا بعد از فروپاشی شوروی سابق از نگاه سران آمریکایی باید در برابر آمریکا سر تعظیم فرود بیاورند، اما جمهوری اسلامی ایران با کنشگری خود کار را به جایی رساند که امروز آمریکاییها دنیای پس از هژمون را مطرح می کنند و به این موضوع اعتراف می کنند که تک هژمون شکسته شده و بی نهایت هژمون در عرصه بینالمللی وجود دارد که مستقل نقش آفرینی می کند.
بعد از به وجود آمدن جمهوری اسلامی ایران تعریف «نه شرقی و نه غربی» از سوی مردم ایران به جهان به ویژه جهان اسلام ارائه شد
کارشناس سیاست خارجی شکستن تک هژمون در جهان امروز را حاصل پیروزی انقلاب اسلامی خواند و گفت: استقلالی که جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر مردم و تئوری ملت-دولت امام خمینی (ره) شکل داد، باعث شد قطب بندی های تحمیلی و هژمون ساخت عرصه بین الملل بشکند و عرصه بین الملل با بازیگری جمهوری اسلامی و گروه هایی همچون حماس، حزب الله و دیگر جریان ها شکل بگیرد که ماهیت تک هژمون آمریکا شکسته و درنهایت قطبیت با سطحی از بازیگری در عرصه بین الملل تعریف شود.
کحلکی گفت: استقلالی که انقلاب اسلامی ایران برای ایرانی ها به ارمغان آورد، نه تنها در سطح ملی باعث شد ایرانیها خود را مستقل از پیرامون ببینند و به ادبیاتی مانند اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مولد، تولید ملی، برنامه هستهای و دانشبنیانها فکر کنند، بلکه در عرصه بین الملل ساختار این نظام را تحت تأثیر قرار داد و نظم جدیدی که مدنظر داشت، مبتنی بر نظام هژمون ساخت. جمهوری اسلامی، لیبرال دموکراتیک که طرح تجزیه غرب آسیا را دنبال می کرد، شکست داد و ساختار و نظم جدیدی در عرصه بینالمللی ایجاد کرد که امروزه آمریکایی ها را به دنیای پساهژمونی کشانده و دچار افول کرده است.