به گزارش راهبرد معاصر؛ تصاعد بحران در خلیج فارس و افزایش تنش ها بین ایران و آمریکا و متحدان منطقهای و فرامنطقه ای آن، نگرانی ها از وقوع درگیری و جنگی ناخواسته را بالا برده و بازیگران را به تکاپو انداخته تا با آرایش های نظامی و دفاعی و شکل دهی به ائتلاف های موقتی، زمینه را برای دفع خطر احتمالی فراهم آورند. در این چارچوب اعزام 500 نیروی نظامی آمریکا به پایگاه هوایی سلطان بن عبدالعزیز در شرق ریاض پس از 16 سال و انتقال سامانه دفاعی پاتریوت و جنگندههای رادارگریز و نسل پنجمی «اف-۲۲» به عربستان در شرایط افزایش سطح تنش، اقدامی معنادار است که آمادگی برای تقابل احتمالی با ایران، موازنه با انصارالله یمن، رقابت با قطر و افزایش همکاری های نظامی- امنیتی دوجانبه بعنوان چهار هدف این تحول مهم مطرح قابل شناسایی است که در این نوشتار مورد تبیین قرار گرفته است.
1. آمادگی مقابله با ایران
با افزایش تنش ها در منطقه، رئیس جمهور آمریکا در اواخر خرداد ماه 98 دستور اعزام نیرو به منطقه را داده بود و تاکید کرد این تعداد نیرو بنا به درخواست سنتکام و توصیه رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا پس از مشورت با کاخ سفید اعزام میشوند. نیروهایی که در عربستان سعودی مستقر میشوند، بخشی از همین نیروهای جدید هستند. دولت آمریکا هنوز تصمیم خود برای استقرار نیرو در عربستان را رسما به کنگره اطلاع نداده، اما بنظر می رسد که این تصمیم رسما و به زودی اعلام شود.
در این فضا، یکی از انگیزه های ریاض و واشنگتن برای حضور نیروهای آمریکایی در پایگاه مهم سلطان در شرق ریاض بالا بردن سطح آمادگی و عملیاتی نیروها برای تقابل احتمالی با ایران است. در واقع راهبرد فشار حداکثری ترامپ علیه تهران و ایفای نقش عربستان در این کمپین باعث شده تا با افزایش تنش ها در منطقه خلیج فارس، ریاض این بار به شکل عملیاتی تر و با پرداخت هزینه های همپیمانی با آمریکا در این طرح که عمدتا و ابتدا به ساکن دفاعی است، مشارکت کند.
همچنین نگرانی مقامات سعودی از وقوع یک جنگ احتمالی بخصوص با نمایش قدرتی که جمهوری اسلامی ایران با زدن پهپاد آمریکایی و توقیف نفتکش بریتانیایی از خود بروز داده، باعث شده تا عربستان از آمریکا بخواهد تا با استقرار نیرو و تجهیزات، زمینه را برای دفع خطر، حفظ موازنه و بازگرداندن آرامش و ثبات به منطقه بازگرداند.
2. موازنه با انصارالله
انگیزه بسیار مهم دیگر عربستان از استقرار نیروهای آمریکایی به بن بست در یمن و تحولات جدید منبعث از آن بر می گردد. انتقادات بینالمللی از رویکرد سعودی، فرسایشی شدن جنگ، بحران انسانی، ناکارآمدی و فروپاشی ائتلاف عربی، عدم تمایل آمریکا به ورود مستقیم به جنگ و مهمتر از همه در سطح استراتژیک خروج امارات، متحد سعودی، از یمن باعث شده تا عربستان عملا در جنگ یمن که در مارس ۲۰۱۵ کلید زد، تنها بماند.
این وضعیت در کنار قدرت آفندی انصارالله و ارتش یمن و حملات متناوب و موفق پهپادی و موشکی به خاک عربستان و هدف قرار دادن فرودگاه ها، تاسیسات نفت و برق در مناطق جنوبی عربستان و همچنین ریاض پایتخت، باعث شده تا عملا عربستان در جنگ با یمن زمینگر شود. در این میان ناکارآمدی سامانه دفاع موشکی پاتریوت و نیروهای استیجاری و مزدور از سومالی و برخی دیگر از کشورها سبب شده تا عربستان با متقاعد سازی آمریکایی ها به ارسال نیروهای کارآزموده و نسخه جدید سامانه پاتریوت، در صدد باشد تا موازنه تغییر یافته به نفع یمنی ها را مجددا در فرآیند توازن قرار دهد.
در این میان اما این اقدام آمریکایی ها بیشتر دفاعی و از سر تهدید و نمایش قدرت است و بنظر نمی رسد که با فشارهایی که در کنگره و سنا از سوی هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در خصوص جنگ یمن و ممانعت فروش تسلیحات به عربستان وجود دارد، ترامپ با رویکردهای اقتصادی ای که دارد، بخواهد اقدامی میدانی به نفع عربستان انجام دهد.
3. رقابت با قطر
انگیزه دیگری که به این رفتار عربستان شکل می دهد، رقابت با قطر بر سر پایگاه های هوایی العدید و سلطان است. متقاعد سازی آمریکا به استقرار نیرو در پایگاه هوایی سلطان در شرایطی صورت می گیرد که پیشتر قطری ها خواستار استقرار این نیروها در پایگاه العدید شده بودند. تصاویر ماهوارهای که توسط پایگاه پلنت لبز گرفته شده نشان میدهد از نیمه ماه گذشته میلادی تعداد محدودی نیروی نظامی و پشتیبانی آمریکایی در این پایگاه مستقر شدهاند. تصاویر دیگری که اوایل ماه جاری میلادی برداشته شده هم نشان میدهد که زیرساختهای این پایگاه، از جمله باندهای فرود هواپیما، توسعه یافته است و تا ماه آگوست این فرآیند تکمیل می شود. اگرچه عربستان در طول چند دهه شراکت راهبردی با آمریکا، محدودیت هایی را در خصوص حضور نیروهای خارجی داشته است، ولی عملگرایی سعودی در طول بزنگاه های خاص همچون جنگ خلیج فارس، اشغال افغانستان و اشغال عراق باعث شده تا در مقطع کنونی رقابت با قطر و نگرانی ها از ایفای نقش بیشتر این کشور در استراتژی منطقه ای آمریکا، به یکی از اولویت ها و دغدغه های سعودی تبدیل شود.
4. همکاریهای نظامی عربستان و آمریکا
انگیزه چهارمی که به تمایل سعودی ها برای استقرار نیروها و تجهیزات آمریکا شکل می دهد، تداوم همکاری های نظامی- امنیتی در فضای انتقادات داخلی و بین المللی از رویکرد عربستان در جنگ یمن و فروش تسلیحات به ریاض است. 27 تیر ماه برخی از اعضای جمهوری خواه مجلس نمایندگان به قطعنامههای پیشنهادی علیه ترامپ برای فروش سلاح به عربستان و امارات رأی مثبت دادند و براین اساس قطعنامه ممنوعیت فروش میلیاردها دلار سلاح به عربستان سعودی و امارات در مجلس نمایندگان آمریکا رأی آورد. پیش از این در ماه ژوئن نیز مجلس سنا به لغو قراردادهای فروش سلاح به عربستان رأی داده بود و بر این اساس، این سومین بار طی ماههای اخیر است که کنگره مصوبهای علیه روابط ویژه دولت ترامپ با عربستان ارائه میکند. نمایندگان آمریکایی در ماه آوریل نیز به پایان مشارکت آمریکا در جنگ عربستان علیه یمن رأی دادند. اگرچه ترامپ گفته است همه این قطعنامه ها را وتو خواهد کرد.
30 تیر ماه نیز وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد شرکت «لاکهید مارتین» موفق شده است برای فروش سامانه موشکی «تاد» به عربستان سعودی، قراردادی به ارزش یک میلیارد و ۴۸۰ میلیون دلار با ریاض امضا کند. ماه گذشته میلادی، «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا در اظهاراتی که با واکنش منفی نمایندگان هر دو حزب در کنگره روبرو شد، گفت واشنگتن قصد دارد با استناد به مجوزهای گذشته و با هدف ایجاد بازدارندگی جنگافزارهایی به ارزش ۸.۱ میلیارد دلار به عربستان سعودی صادر کند. بنابراین عربستان به دنبال آن است تا در فضای تصاعد بحران زمینه را برای ارسال تجهیزات پیشرفته تر فراهم کند. بخصوص ضعف هایی که سامانه پاتریوت در استان های جنوبی عربستان و در مرز با یمن از خود نشان داده باعث شده تا فشارها بر آمریکا برای تحویل سامانه تاد افزایش پیدا کند. در این چارچوب تحویل سامانه اس 400 روسیه به ترکیه و درخواست سعودی ها از مسکو برای تحویل این سامانه به ریاض بخش دیگری از رفتار عربستان برای متقاعد کردن دولت ترامپ و کنگره برای تحویل سامانه های پیشرفته دفاعی است.
از اینرو و در جمع بندی باید گفت که استقرار نیروهای آمریکایی در ریاض تحول مهم و عمده ای در فضای تنش های منطقه و در چارچوب همکاری های عربستان و آمریکا به شمار می رود. این اقدام ابتدائا دفاعی با هدف بازگرداندن توازن به منطقه و کنترل تنش از سوی آمریکا صورت می گیرد و ایفای نقش عربستان در میزبانی از این نیروها در چارچوب راهبرد منطقه ای ترامپ و برای مدیریت تنش و کنترل رفتار بازیگرانی چون ایران صورت می گیرد. محتمل است که در فضای تصاعد بحران، زمینه برای ورود این نیروها در صحنه عملیاتی به نفع عربستان هم فراهم شود.